برای کسانی که عاشق خدمت در بارگاه منور رضوی هستند و آرزو دارند جامه خادمی ثامن‌الحجج(ع) را بر تن کنند، اباصلت یک نماد و شخصیت برجسته و دلخواه است.

نخستین خادم؛ راوی روایتی جانگداز

حدود ۱۰ کیلومتری شهر مشهد، مقبره‌ای منسوب به اباصلت وجود دارد که مورد احترام و توجه همه است. می‌توان گفت او نخستین خادم مشهور امام رضا(ع) محسوب می‌شود و از این نظر، افتخاری بی‌نظیر در اختیار دارد. در صفحه رواق امروز می‌خواهیم از اباصلت بگوییم؛ از شخصیت و دانش مردی که برای بسیاری از مردم کوچه و بازار، نخستین خادم است.

ولادت و اصالت اباصلت

با وجود شهرت نام اباصلت، کمتر کسی است که او را دقیق بشناسد. دلیل این امر هم، زیاد نبودن اسناد مربوط به معرفی اباصلت است. مورخان و محدثان، عموماً او را با نام عبدالسلام بن صالح بن سلیمان بن ایوب بن میسره می‌شناسند؛ محدثی ارجمند که احتمال می‌دهند در هرات به دنیا آمده باشد. برخی معتقدند در نیشابور زاده شده و گروهی هم بر آن هستند که اجداد وی از اهالی هرات بودند و بعدها به مدینه آمدند و خودِ اباصلت، در شهر مدینه متولد شد. ذهبی در «سیر اعلام النبلاء» از علم‌آموزی اباصلت در دوران جوانی و حدود ۳۰ سال شاگردی وی نزد سفیان بن عیینه (از محدثان مشهور قرن دوم هجری) سخن به میان آورده‌ است و حتی در برخی منابع از مسافرت‌های او به یمن، حجاز و عراق در اواخر قرن دوم هجری، برای شنیدن روایت، گزارش‌هایی وجود دارد. بر این اساس، برخی سال ولادت اباصلت را، ۱۶۰ق. در نظر گرفته‌اند. خطیب بغدادی در کتاب «تاریخ بغداد» درگذشت وی را در شوال سال ۲۳۶ق. دانسته ‌است که اگر این گزارش را درست بدانیم، اباصلت دوران امامت امام جواد(ع) را به طور کامل درک کرده و در عصر امامت امام هادی(ع) بدرود حیات گفته ‌است. عموم محدثان و مورخان شیعه، اباصلت را از اصحاب امام رضا(ع) و بلکه از اصحاب خاص ایشان دانسته‌اند؛ این موضوعی است که بزرگانی مانند نجاشی، شیخ طوسی، ابن‌شهرآشوب ساروی و ابن‌داود حلی بر آن صحه گذارده‌اند. مقدس اردبیلی در «حدیقه الشیعه»، اباصلت را به نقل از مورخان و محدثان شیعه و اهل‌سنت، «خادم» ثامن‌الحجج(ع) معرفی کرده ‌است. اباصلت در امر روایت حدیث، یکی از افراد مورد وثوق رجالیان شیعه و بسیاری از راویان اهل‌سنت محسوب می‌شود.

پیوستن به ثامن‌الحجج(ع)

اینکه اباصلت چه زمانی به محضر امام رضا(ع) شرفیاب شد، دقیقاً معلوم نیست. واضح است وی به دلیل علاقه فوق‌العاده‌اش به دانش‌اندوزی و البته مشاهده کرامات و دلایل امامت در وجود مقدس امام هشتم(ع)، افتخار همراهی با آن حضرت را پیدا کرد. مروری بر نام افراد و شخصیت‌هایی که امام(ع) را در سفر و حضر همراهی می‌کردند، نشان می‌دهد بخش مهمی از آن‌ها، کسانی بودند که به سبب دانش‌دوستی و خردمندی، شهره زمانه خود محسوب می‌شدند. در این بین، اباصلت جایگاهی ویژه داشته ‌است و حتی روایت‌هایی درباره مناظرات علمی وی در مرو و پیروزی‌اش در این مناظره‌ها وجود دارد که خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد» به آن‌ها اشاره می‌کند. براساس گزارش‌هایی که شیخ صدوق در «عیون اخبارالرضا(ع)» آورده ‌است، اباصلت در نیشابور، دهسرخ و سرخس امام(ع) را همراهی می‌کرد و یکی از راویان حدیث مشهور «سلسله‌الذهب» است. قدر مسلم آن است که اباصلت به طور ناگهانی و در طول مسیر به کاروان امام رضا(ع) اضافه نشد و تقرب وی به امام(ع) در این سفر و پس از استقرار در مرو نشان می‌دهد وی، دست‌کم از سال‌ها پیش، در زمره اصحاب و خادمان مخصوص امام هشتم(ع) قرار داشته‌ است.

راوی روایت شهادت امام(ع)

اباصلت مهم‌ترین راوی شهادت مظلومانه امام رضا(ع) است. گویا وی پس از آن واقعه جانگداز، کتابی به نام «وفاه‌الرضا(ع)» تألیف کرد که بعدها مورد استفاده بزرگان شیعه مانند شیخ صدوق قرار گرفت. نجاشی، رجالی معروف نیز در کتاب خود به این رساله از اباصلت اشاره کرده ‌است. وی در لحظات پایانی حیات ثامن‌الحجج(ع) همراه آن حضرت بود و ماجرای مسمومیت امام(ع) به دست مأمون را با جزئیات دقیق نقل کرده ‌است؛ جزئیاتی که مطالعه آن‌ها، بر دل هر شیعه و دوستدار اهل بیت(ع) آتش می‌زند و در کتاب شریف «عیون اخبارالرضا(ع)» به طور دقیق نقل شده‌ است. اباصلت در مراسم تغسیل و تدفین امام رضا(ع) حضور داشت و شاهد حاضر شدن امام جواد(ع) بر بالین پدر بزرگوارش بود.

پس از شهادت امام رضا(ع)

اباصلت پس از شهادت ثامن‌الحجج(ع) به غضب و خشم مأمون گرفتار شد. این مسئله می‌تواند ناشی از افشای جنایت خلیفه عباسی در به شهادت رساندن امام رضا(ع) باشد؛ چراکه بر اساس قول مشهور، اباصلت از سوی امام هشتم(ع) مأموریت یافت موضوع شهادت را برملا کند و اجازه ندهد حقیقت این فاجعه در پس پرده باقی بماند. مأمون اباصلت را به زندان انداخت و او چند صباحی را، گویا در بغداد زندانی بود تا اینکه براساس روایت شیخ صدوق، با شفاعت و وساطت امام جواد(ع) از زندان آزاد شد. برخی محدثان و مورخان، مدت زندانی بودن اباصلت را بین یک تا چهار سال دانسته‌اند که نشان‌دهنده خشم و خوف دستگاه خلافت، نسبت به اقدام‌های او است. از زندگی اباصلت پس از آزادی از زندان، اطلاع دقیقی در دست نداریم، اما به نظر می‌رسد او به فعالیت‌های علمی خود ادامه داد و همواره از محبت و توجه امامان(ع) برخوردار بود. وی براساس نقل خطیب بغدادی در «تاریخ بغداد»، در ۲۳ شوال ۲۳۶ درگذشت. اباصلت هنگام فوت، احتمالاً ۷۶ ساله بود.

مزارهای منسوب به نخستین خادم

در ایران و عراق، آرامگاه‌هایی منسوب به اباصلت هروی وجود دارد که درباره اصالت هیچ‌کدام از آن‌ها با قاطعیت نمی‌توان سخن گفت. مزار وی در ۱۰ کیلومتری مشهد، تا دوره ناصرالدین‌شاه قاجار چندان مورد توجه نبود و البته این مسئله، با توجه به جایگاه وی به عنوان خادم و صحابی خاص امام رضا(ع)، کمی عجیب به نظر می‌رسد. شیخ طوسی در «أمالی» آورده‌ است اباصلت، اندکی پیش از وفاتش، در زمان حکومت طاهر بن عبدالله، امیر طاهری خراسان، در نیشابور حضور داشت و به نقل حدیث در مجامع علمی این شهر می‌پرداخت. اگر این خبر را صحیح بدانیم، باید احتمال دفن وی در مزار نزدیک مشهد را، بیشتر از بقعه‌هایی بدانیم که در قم و سمنان و حتی بغداد به وی منسوب است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۰۸:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۷/۲۶
    0 0
    السلام علیک یاغریب الغربا