در حالی که حملات تروریستی آزادانه و پی در پی به اماکن مذهبی مسلمانان و به‌ویژه شیعیان افغانستانی در هفته‌های اخیر انتقادات بسیاری از نوع عملکرد حکومت طالبانی ایجاد کرده، اما به ظاهر عناصر این گروه پس از هفت ماه سلطه بر کابل به جای حل چالش‌های داخلی، به فکر ماجراجویی خارجی هستند، موضوعی که می‌تواند همین حمایت نیم بند خارجی از حاکمیت آن‌ها را نیز کاهش داده و دچار خدشه کند.

ریشه‌شناسی تنش در مرزشرقی

به گزارش قدس آنلاین، در حالی که حملات تروریستی آزادانه و پی در پی به اماکن مذهبی مسلمانان و به‌ویژه شیعیان افغانستانی در هفته‌های اخیر انتقادات بسیاری از نوع عملکرد حکومت طالبانی ایجاد کرده، اما به ظاهر عناصر این گروه پس از هفت ماه سلطه بر کابل به جای حل چالش‌های داخلی، به فکر ماجراجویی خارجی هستند، موضوعی که می‌تواند همین حمایت نیم بند خارجی از حاکمیت آن‌ها را نیز کاهش داده و دچار خدشه کند.

بر این اساس عصر روز شنبه بود که منابع رسانه ای خبر درگیری میان مرزبانان ایرانی و اعضای طالبان در مرز دوغارون را منتشر کردند. به گفته شاهدان عینی تنش پس از آن بروز کرد که نیروهای طالبان قصد ساخت یک جاده در منطقه مرزی را داشتند که با مخالفت مرزبانان ایران روبه‌رو شدند. این اقدام با مقاومت نیروهای طالبان مواجه شد و پس از بحث و مشاجره دو طرف به حالت آماده‌باش درآمدند. پس از این اتفاق فعالیت مرز دوغارون خراسان رضوی تا اطلاع بعدی به حال تعلیق درآمد. آن‌گونه که جلیل رحیمی جهان‌آبادی نماینده مجلس شورای اسلامی گفته مشکل مرزی با افغانستان فعلاً حل شده و قرار است هیئت کارشناسی دوطرف، محدوده مورد مناقشه را بررسی کنند تا مشخص شود که مشکل چه بوده است.

دو عامل اصلی تنش آفرینی طرف افغانستانی

اما همان‌گونه که گفته شد این نخستین بار نیست که تنش‌هایی از این دست میان مرزبانان ایرانی و برخی نیروهای خودسر طالبان اتفاق افتاده است. در یکی از شدیدترین این برخوردها، ۱۰ آذر ماه سال گذشته در منطقه سیستان بر سر یک سوءتفاهم مرزی درگیری‌ میان نیروهای مرزبانی ایرانی و طالبان رخ داد که به تبادل آتش سنگین میان دو طرف انجامید.

البته این نوع رویکرد طرف افغان تنها مختص ایران نبوده و این درگیری‌ها گاه و بی‌گاه میان عناصر این گروه و نیروهای مرزی پاکستان، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان تکرار شده است. با این اوصاف و با توجه به نوع رویکرد حاکمان کابل به نظر می‌رسد تکرار این دست اتفاقات بعید به نظر نمی‌رسد؛ رخدادهایی که ممکن است از کنترل خارج شده و به فاجعه‌ای بزرگ‌تر ختم شود.

کنسول پیشین ایران در پاکستان در گفت و گو با قدس ضمن اشاره به این نکته دلیل مهم و عمده بروز چنین رخدادهایی را همان‌گونه که مقامات رسمی کشورمان هم اعلام کرده‌اند به ضعف طالبان در مملکت‌داری و آشنا نبودن با مسائل فنی و مرزداری مربوط دانسته و می‌گوید: اینکه طالبان به عنوان یک گروه جنگجو به یک باره به قدرت رسید از همان ابتدا قابل تصور بود که در مورد نحوه حکومت‌داری با مشکل مواجه شود. بر همین اساس بسیاری از کارشناسان هم هشدار داده بودند ممکن است همین ناآشنایی موجب بروز تنش‌های بعدی با کشورمان شود. می‌بینیم این تنش‌ها تنها در رابطه با ایران نیست و طالبان به غیر از چین که آن هم دارای مرزهای کوهستانی است با همه همسایگان مشکل داشته است.

محسن روحی صفت با ذکر این نکته در این باره تصریح کرد: مسئله دیگر که موجب انجام حرکات بعضاً انتحاری از سوی عناصر طالبان در قبال همسایگان می‌شود، عدم مشروعیت این گروه و به‌ویژه در بعد داخلی است. وی ادامه داد: طالبان پس از هفت ماه هنوز از سوی هیچ کشور خارجی به رسمیت شناخته نشده است. در بعد داخلی هم به واسطه اقدامات قوم‌گرایانه و تن ندادن به حکومت همه‌شمول، بسیاری از گروه‌ها از حکومت‌داری آن‌ها ناامید شده و مشروعیتشان را زیر سؤال می‌برند. همین مسئله سبب می‌شود این گروه برای انحراف افکار عمومی از مشکلات داخلی و همچنین ایجاد اجماع ملی از طریق وانمود کردن به یک دشمن خارجی به تنش با همسایگان روی بیاورند.

طالبان و تغذیه رسانه‌های معاند

معاون پیشین دفتر مطالعات سیاسی و مسئول پیشین ستاد پشتیبانی افغانستان در وزارت امور خارجه در مورد موج سواری رسانه های بیگانه بر این گونه تحولات و تلاش برای ایجاد تنش میان مردم ایران و افغانستان هم عنوان کرد: مردم دو سوی مرز بیشترین قرابت را با هم دارند و هیچ کسی نمی‌تواند منکر این نزدیکی شود. با وجود این دشمنان همواره درصدد توطئه میان دو ملت بوده‌اند و این چیز جدیدی نیست. اما تحولات اخیر و سوءاستفاده دشمنان، ریشه در نوع عملکرد طالبان دارد. آن‌ها هستند که با رویکرد غلط خود بهانه اختلاف‌افکنی را به معاندان داده و اجازه موج سواری به آن‎ها می‌دهند.

دیپلمات پیشین ایرانی در مورد اینکه باید در مقابل این رویکرد طالبان چه کرد، توضیح می‌دهد: از منظر سیاست خارجی ما، باید آگاه‌سازی طرف مقابل ادامه داشته باشد، به این معنا که به آن‌ها یادآوری شود این سیاست‌ها برای آن‌ها عواقب خطرناکی خواهد داشت. در تنش ایجاد شده چند ماه پیش حتی گفته می‌شود برخی عناصر انتحاری طالبان هم در ماجرا دخیل بوده‌اند. این آشکار می‌سازد در درون این گروه افرادی هستند که عمداً یا سهواً از افزایش تنش میان طرفین استقبال می‌کنند که باید این مسئله به رهبران طالبان گوشزد شود. ضمن اینکه این خطر امروز همه کشورهای همسایه را تهدید می کند، پس همسایگان افغانستان باید با برگزاری نشست‌هایی مسئولیت بین‌المللی طالبان را به آن‌ها یادآوری کنند و در صورت عدم پذیرش بر آن‌ها تحمیل کنند.

مراقب نقشه کثیف دشمنان باشیم

اما دیگر تحلیلگر سیاسی در مورد تنش‌های اخیر معتقد است ریشه این اتفاقات از دو بعد خارج نیست. نوذر شفیعی ادامه داد: عامل نخست به برداشت غلط طالبان از قواعد مرزی بازمی گردد که در این زمینه لازم است تذکرات لازم به طرف مقابل داده شود و اگر ابهاماتی وجود دارد در کمیسیون های تخصصی مرزی و به دور از تنش حل و فصل شود تا امکان بهره‌برداری دشمنان از آن‌ها گرفته شود.

وی می‌افزاید: بعد دیگر مسئله ریشه‌دارتر بوده و از یک طراحی بزرگ‌تر و پشت پرده حکایت دارد. به این معنی که برخی جریان‌ها و قدرت‌های جهانی به دنبال آن هستند با ایجاد بحران‌های گوناگون دو کشور را وارد مناقشه بزرگ تری کنند. حال بهانه این بحران‌آفرینی گاهی مهاجران باشد و گاهی تنش‌های مرزی. مهم این است که طرف‌ها با درک این موضوع سیاست خارجی خود را تعریف کنند. در نهایت اینکه طالبان به عنوان حاکمان فعلی افغانستان باید مسئولیت خود را در این زمینه پذیرفته و در دام این بازی کثیف گرفتار نشوند.

انتهای پیام/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.