جمعه‌شب‌ها، رادیو نمایش با برنامه‌ای دو ساعته با عنوان «پرانتز باز» میزبان مخاطبان علاقه‌مند سینماست. مجری این برنامه که سابقه حضور در رادیو را داشته، کسی نیست جز مجید واشقانی که بیشتر او را در قامت بازیگر تلویزیون می‌شناسیم تا سینما.

ســــریــال‌های قصــــه‌گو کم داریم

به گزارش قدس آنلاین، واشقانی را می‌توان در زمره بازیگران پرکار این روزها معرفی کرد؛ چراکه این شب‌ها سریال «از سرنوشت ۴» را روی آنتن شبکه دوی سیما دارد و به تازگی بازی در دو سریال «بی‌نشان» و «طلاق» را به پایان رسانده‌است. حضور او در چهار فصل سریال از سرنوشت، دلیل اجرای برنامه پرانتز باز و نگاهش به رادیو انگیزه‌ای شد تا با او به گفت‌وگو بنشینیم که در ادامه می‌خوانید.

فصل چهارم از سرنوشت، همچون فصول گذشته با اقبال مواجه شد و شاید بتوان گفت حتی مخاطب جدید، نیز پیدا کرد. شما به عنوان بازیگر و بیشتر در قامت یک مخاطب، دلایل موفقیت سریال را چه می‌دانید؟

یکی از دلایل ارتباط خوب مخاطب با از سرنوشت ۴ این است که قصه می‌گوید. هر کاری که قصه‌گو باشد، مردم نسبت به آن اقبال زیادی نشان می‌دهند. همچنین استقبال تماشاگران از این سریال به این دلیل بوده که در قسمت‌های زیاد ساخته شده‌است. به باور من برندسازی و سریال در طولانی‌مدت می‌تواند جای خود را باز کند. چه بسا این‌که نظرم این بود فصل‌های مختلف از سرنوشت پشت هم ساخته و پخش می‌شد. از سوی دیگر، بد نیست به این نکته اشاره کنم که اقبال مردم نسبت به سریال‌های ترکی نیز به همین دلیل است. من احساس می‌کنم باید از استاندارد ۳۰ قسمتی خارج شویم؛ چون سریال زمانی تمام می‌شود که مردم تازه درگیر قصه شده‌اند.

به قصه‌گو بودن سریال از سرنوشت اشاره کردید؛ چیزی که در آثار امروز تلویزیون کمتر شاهد آن هستیم و بازیگران نیز از ضعیف بودن فیلمنامه‌ها به دلیل نداشتن قصه، گله‌مند هستند. دلیل این اتفاق چیست؟

متاسفانه متن خوب کم داریم و یکی از دلایلی که امروز بسیاری از سریال‌های ما اقبال عمومی ندارند، متن‌های ضعیف است.  وگرنه سریالی که متن قوی داشته و قصه‌گو باشد، می‌تواند مردم را درگیر کند. کمااین‌که یکی از دلایل اقبال مخاطبان به برنامه‌های مختلف، چه در قالب داستانی و چه در قالب غیرداستانی، ترکیبی و... گره‌خوردن با فضای داستان و برنامه بوده‌است.

ناگفته نماند نویسنده خوب کم نداریم اما متن خوب به دلایل متعددی موجود نیست. اتفاق افتاده‌است که سازندگان سریال را با قصه‌ای که پایانش مشخص نیست، کلید زده‌اند. البته گاهی مواقع در استانداردهای جهانی این کار را انجام می‌دهند اما حداقل پایان داستان‌شان مشخص است. همچنین بازخورد می‌گیرند و بر اساس آن پیش می‌روند اما در ایران این‌گونه نیست.
در مصاحبه‌ای گفته‌بودید سریال‌ها حداقل باید ۶۰ قسمت باشند. از نظر شما مخاطب امروز حوصله دنبال کردن این تعداد قسمت را دارد؟
البته از نظر من این تعداد قسمت هم کم است و باید بر اساس استاندارد سریال‌سازی در دنیا به سمت ساخت آثاری با بیشتر از ۶۰ قسمت برویم. از سوی دیگر معتقدم مردم حوصله هزار قسمت هم دارند اگر قصه کشش لازم را داشته و قصه‌گو باشد. همچنین هر آنچه در قصه‌ای که بستر مناسب دارد، کاشته شود، قابل درو کردن است و اگر مردم نسبت به آن اثر نمایشی اقبال نشان بدهند، هر آنچه کاشته شود، کم است چه بسا که نظرات مردم باعث ایجاد قصه می‌شود.

 به سریال از سرنوشت بازگردیم. می‌توان گفت شخصیت «منصور» که شما آن را بازی کردید، شخصیتی خاکستری است؟

من منصور را به گونه‌ای بازی کردم که شخصیت مثبتی به نظر نرسد و در عین حال منفی هم نباشد. بله. شخصیتی خاکستری و درک آن برای مخاطب راحت است. روزی هم که با محمدرضا خردمندان کارگردان اثر صحبت کردم، گفتم من این شخصیت را سفید یا سیاه مطلق نمی‌بینم.
منصور به لحاظ اخلاقی به پسرش بدهی دارد اما من سعی کردم در طول داستان آن را به گونه‌ای اجرا کنم که اگر قرار باشد در جایی از داستان از دست پسرش عصبانی شود و با او اختلاف نظر داشته‌باشد، آن را ببینیم و دائما گرفتار این بدهی نباشد. منصور در فصل اول، دوم و در نهایت سوم این تسویه‌حساب را با پسرش انجام داد و به او فهماند اتفاقاتی که رخ داده، از دست او خارج بوده و دروغی در کارش نبوده‌است. همچنین از یک جایی به بعد رابطه منصور و پسرش شکل می‌گیرد، اگرچه گاهی بدهی موجود بر داستان تاثیر می‌گذارد اما دائما این اتفاق نمی‌افتد.

 شما بیشتر در نقش‌های جدی ظاهر شده‌اید. پیشنهادهای موجود شما را به این سمت برده یا انتخاب خودتان بوده‌است؟ ایفای نقش در اثر کمدی چقدر برایتان اهمیت دارد؟

می‌توانم بگویم هم پیشنهاد نقش جدی بیشتر داشتم و هم این‌که خودم این‌گونه نقش‌ها را دوست دارم؛ چراکه کاریزمای خاص خود را دارند و نوع و جنس بازی من با این نوع نقش‌ها بسیار منطبق است. البته من با کار کمدی شروع کردم و معرفی من به این عرصه با سریال «مسیر انحرافی» که اثری کاملا کمدی بود، رقم خورد. چالش‌های مختلف را دوست دارم چراکه بازیگری را زیبا می‌کند. اگر اثر کمدی خوب پیشنهاد شود، آن را می‌پذیرم اما کمدی‌هایی که به من پیشنهاد شد، خوب نبود و حداقل من آن گونه از کمدی را نیستم؛ چراکه معتقدم چند ژانر مختلف در نوع کمدی و چند نوع بازیگری در آن وجود دارد. من شاید یک مدل از آن را بلد باشم و پیشنهادهایی که داشتم برای من نبود؛ به همین دلیل اتفاقی که در برنامه «جوکر» رخ داد برای همه غیرقابل پیش‌بینی و غیرمنتظره بود. من علاقه‌مندم در فضاهای جدی، کمدی را ببینم یعنی در تقابل سیاه و سفید، موقعیتی یا شخصیتی به کمدی برسم که این نوع آن مورد علاقه من است و احساس می‌کنم آن را خوب بلد هستم.

 جمعه‌شب‌ها شاهد حضور شما به عنوان مجری در برنامه پرانتز باز هستیم. آیاپیش از این، سابقه حضور در برنامه رادیویی به عنوان مجری داشته‌اید؟

من پیش از پرانتز باز فضای رادیو را تجربه کرده‌بودم البته به به این شکل نه. اگر بخواهم درباره این برنامه صحبت کنم، باید بگویم بهترین برنامه سینمایی‌ است که از رادیو در حال پخش است و مهمانانی که ما در هر قسمت از آن داریم، همیشه نفرات اول موضوعی هستند که می‌خواهیم درباره آن به صورت صریح صحبت کنیم. بسیاری از بازیگران بزرگ که سال‌هاست آنها را در تلویزیون ندیده‌ایم، همچنین بسیاری از مسؤولان که اهل مصاحبه نیستند، در این برنامه با ما صحبت کردند. پرانتز باز همیشه در بازتاب یک موضوع در رسانه اولین و همیشه روایت‌هایش ناب و دست‌اول بوده‌است.
درباره مارال دوستی، تهیه‌کننده این برنامه نیز باید بگویم او را از حدود ۱۵ سال پیش زمانی که نویسندگی می‌کرد و سردبیر برنامه‌های مختلف رادیویی و تلویزیونی بود، می‌شناسم. او در انتخاب موضوع بسیار با وسواس کار می‌کند و روی آنها تسلط دارد. همچنین پرانتز باز از وجود کارشناسان باتجربه از جمله فرانک آرتا، نغمه دانش و عباس غفاری بهره می‌برد که در حوزه مطبوعات بسیار قدیمی و کاربلد هستند و بیشتر افرادی که در این حوزه کار می‌کنند، این عزیزان را می‌شناسند. این مشخصه، پرانتز باز را به برنامه‌ای بسیار کم‌اشکال تبدیل کرده‌است.  

 از روز اول برای حضور در این برنامه چنین اشتیاقی داشتید؟

صادقانه بگویم شاید در ابتدا آنچنان اشتیاقی به این برنامه نداشتم اما روز به روز بیشتر به آن علاقه‌مند شدم و در حال حاضر به بخشی از زندگی من تبدیل شده و عادت کرده‌ام روزهای جمعه به رادیو بروم و عاشقانه در این برنامه حضور پیدا می‌کنم. این‌که رادیو فضای محترم و محتشمی دارد، به جای خود اما این‌که پرانتز باز برای من چه جایگاهی دارد، مساله‌ای فراتر از رادیوست.

 اصولا بازیگران کمتر در رادیوحاضر می‌شوند؛ چراکه درآمدی برایشان ندارد. دلیل حضور شما در این برنامه چیست؟

رادیو اصلا برای من درآمدی ندارد و این جریان خودخواسته بوده‌است. من هیچ نگاه درآمدی به رادیو نداشته و ندارم بلکه نسبت به آن احساس دین می‌کنم و بسیار فضای محترم و حرفه‌ای برای من دارد که هنوز هم آن را حفظ کرده‌است و دوستانی حرفه‌ای در این رسانه حضور دارند. همچنین شاید به کاری که نگاه مالی به آن دارم، آن‌قدر با علاقه حضور پیدا نکنم که به برنامه پرانتز باز می‌روم.
منبع: جام جم
انتهای خبر/

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.