چرا سریال‌های طنز امروز تلویزیون همچون آثار دهه‌های ۷۰ و ۸۰ مردم را نمی‌خنداند؟ آیا خنداندن مخاطب سخت شده یا کمدی‌ها موقعیت‌های خنده‌دار کمی دارند؟

در گفت‌وگو با رضا استادی، منتقد سینما و تلویزیون بررسی شد؛ چرا کمدی‌های سیما خنده‌دار نیستند؟
طعم طمع

بضاعت تلویزیون در این شب‌ها برای پخش سریال‌های کمدی کم است. به جز فصل دوم سریال «چشم‌بندی» که از شبکه۳ پخش می‌شود، سریال «طعم طمع» هم روی آنتن شبکه یک می‌رود اما این مجموعه‌های تلویزیونی آن طور که باید نظر مخاطبان را جلب نکرده‌اند. این در حالی است که بازپخش سریال‌های کمدی تلویزیون که حالا بسیاری از آن‌ها با چالش‌هایی در بازنشر روبه‌رو هستند، مخاطبان بیشتری دارد اما چرا سریال‌های طنز امروز تلویزیون همچون آثار دهه‌های ۷۰ و ۸۰ مردم را نمی‌خنداند؟ آیا خنداندن مخاطب سخت شده یا کمدی‌ها موقعیت‌های خنده‌دار کمی دارند؟

رضا استادی، منتقد سینما و تلویزیون در اینباره به خبرنگار ما می‌گوید: فضای جامعه در چند سال اخیر، تلخ و رادیکالی شده و مسائلی مانند فوتبال و رویدادهای هنری که پیشتر موجب شادی عمومی می‌شد، کمترین نمود و بازتاب را در رسانه‌های داخلی دارد و با توجه به اینکه مرجعیت رسانه‌ای را  دودستی از داخل به خارج تقدیم کرده‌ایم، رسانه‌های خارجی هم بیشتر به دنبال انتشار اخبار تلخ و بحرانی هستند و همین مسئله بر تلخ شدن فضای جامعه بیش از پیش مؤثر است.

به گفته او در چنین فضایی اگر قرار باشد تلویزیون یک سریال کمدی بسازد بهترین و ملموس‌ترین موضوع برای مردم، شوخی با مسئولان است ولی این اتفاق نمی‌افتد. حتی انتقادهایی که پیشتر به دولت‌ها و مسئولان شهری می‌شد و جنبه طنز داشت امروز در رسانه‌ها دیده نمی‌شود و رسانه‌ای مانند مجله گل‌آقا وجود ندارد.

او با بیان اینکه قصه سریال‌های کمدی هم بی‌اهمیت و دم‌دستی شده‌اند و مخاطب رغبتی به تماشای آن‌ها ندارد، خاطرنشان می‌کند: مهم‌ترین بخش یک اثر کمدی که شوخی با مدیران و مسئولان و موضوعات سیاسی است حالا دیگر اتفاق نمی‌افتد چون تحمل شوخی در مسئولان وجود ندارد.

در گفت‌وگو با رضا استادی، منتقد سینما و تلویزیون بررسی شد؛ چرا کمدی‌های سیما خنده‌دار نیستند؟
چشم‌بندی ۲

* عده‌ای ناگهان برنامه‌ساز شدند!

به باور این منتقد سینما و تلویزیون، این روزها نام‌های جدیدی را به عنوان تهیه‌کننده و کارگردان در تیتراژ برنامه‌ها می‌بینید که سابقه کار و حضور در تلویزیون را نداشتند و بدون اینکه مسیری چند ساله را در برنامه‌سازی طی کنند یا با زبان و قواعد برنامه‌سازی برای تلویزیون آشنا شوند ناگهان برنامه‌ساز شدند.

استادی می‌گوید: کسانی که پیشتر مستندهای شبه‌تلویزیونی می‌ساختند اکنون دارند فیلم و سریال می‌سازند و شناخت کافی از سلیقه و نیاز مخاطب تلویزیون ندارند. نوع و جنس شوخی‌های این گروه از برنامه‌سازان شبیه شوخی‌های رسانه‌های کم‌تیراژ یا شوخی‌های وبلاگی و محفلی است که برای خودشان جذاب و خنده‌دار است و مناسب سلیقه اغلب مخاطبان سیما نیست.

او با بیان اینکه ایران به عنوان یک جامعه ۸۰میلیونی با پیچیدگی‌هایی که دارد با این شوخی‌ها ارتباط برقرار نمی‌کند، یادآور شد: این آثار، طنز بی‌نمک و نچسبی دارد که مخاطبان با تماشای آن نمی‌خندند. سازندگان این برنامه‌ها در خوش‌بینانه‌ترین حالت، ۵ تا ۱۰ سال طول می‌کشد که به سلیقه جامعه نزدیک شوند. همان طور که برنامه‌سازان قدیمی تلویزیون هم که به واسطه ارتباطات گروهی وارد تلویزیون شدند، کم‌کم با سلیقه جامعه آشنا شدند و سیر پیشرفت را پله‌پله طی کردند.

وی ادامه می‌دهد: اما نسل جدیدی که وارد برنامه‌سازی برای تلویزیون شدند، این مسیر را طی نکردند. این گروه به واسطه پشتوانه سیاسی که دارند، این نیاز را احساس نمی‌کنند که باید برنامه خوب بسازند در حالی که اگر کار ضعیف پخش شود، مردم تلویزیون تماشا نمی‌کنند و به سراغ تماشای برنامه‌های انتخابی خودشان در شبکه‌های ماهواره‌ای و اینترنتی می‌روند.

در گفت‌وگو با رضا استادی بررسی شد: چرا  کمدی‌های تلویزیون، مخاطبان را نمی‌خنداند؟
رضا استادی

* شوخی با مردم نه مسئولان

به گفته استادی، کمدی‌های تلویزیون یک خط داستانی تکراری بی‌مزه را دنبال می‌کنند مثلاً پیرمرد یا پیرزنی که می‌خواهد ازدواج کند ولی با مخالفت خانواده‌اش روبه‌رو است. معمولاً این کمدی‌ها هم از حمید لولایی، مرجانه گلچین و یک تیم بازیگری ثابت استفاده می‌کنند که نقش‌های تکراری و قصه‌های بی‌مزه آن‌ها با تغییری جزئی در قالب سریالی جدید نمایش داده می‌شود.

او خاطرنشان می‌کند: وقتی فیلمساز نمی‌تواند با مسائل روز جامعه شوخی کند یا مدیر و وزیری را به عرصه کمدی بکشاند، چه موقعیت طنزی می‌توان ایجاد کرد؟ در بسیاری از این سریال‌های طنز، مردم را مسخره می‌کنند و مناسبات مردم را دست می‌اندازند.

وی درباره اینکه چرا برخی سریال‌های طنز تلویزیون که با استقبال هم روبه‌رو نمی‌شوند در فصل‌های بعدی ادامه می‌یابند، می‌گوید: این مسئله محصول مناسبات تهیه‌کننده با مدیران شبکه است که منجر به ساخت چنین آثار ضعیفی می‌شود. بسیاری از افرادی که نامشان به عنوان نویسنده در تیتراژ این سریال‌ها می‌آید تا چند سال پیش، ستون‌نویس سایت‌ها بودند و با تغییر مدیران در صدا و سیما، پرش ناگهانی به نویسندگی یک سریال پیدا کردند.

استادی عنوان می‌کند: امروز اثری از تهیه‌کنندگان سریال‌های پربیننده تلویزیون در دهه ۸۰ نیست و با قطع ارتباط آن‌ها با تلویزیون، جذب شبکه نمایش خانگی شده‌اند. البته تلویزیون هم به این نتیجه رسیده بیننده زیادی ندارد به همین دلیل برای تولید آثار نمایشی، هزینه نمی‌کند چون می‌داند درصد کمی از مردم برنامه‌هایش را تماشا می‌کنند.

* جای خالی تربیت نیرو

بسیاری از کارگردان‌های طناز تلویزیون، سال‌ها آزمون و خطا کردند تا به تولید آثار کمدی خوب و ماندگار رسیدند، آیا مدیران تلویزیون در سال‌های گذشته به فکر کادرسازی و پرورش نیرو بوده‌اند؟ استادی پاسخ می‌دهد: تلویزیون در دهه‌های پیش هم فضای بسته‌ای داشت. در هر دوره‌ای، باندها و گروه‌های برنامه‌ساز خودی و غیرخودی وجود داشتند و هر کسی به راحتی نمی‌توانست وارد عرصه برنامه‌سازی شود اما این باندبازی‌ها قواعدی داشت یعنی اگر کارگردانی، اثر ضعیف می‌ساخت برای کار بعدی دعوت به همکاری نمی‌شد یا اگر اثری قوی می‌ساخت تشویق می‌شد.

به باور او در حال حاضر این قاعده برداشته شده و افراد با هر میزان توانایی به واسطه ارتباطاتشان با مدیران سازمان صدا و سیما می‌توانند برنامه و سریال بسازند. این موضوع درباره کارهای با مضامین ارزشی نمود بیشتری دارد؛ آثاری که از نظر ساختاری، ضعف‌های آشکاری دارند و معمولاً به دام شعارزدگی می‌افتند.

این منتقد سینما و تلویزیون معتقد است کادرسازی در تلویزیون معنا ندارد و نزدیکی گروه‌ها به مدیران سازمان نشان می‌دهد که گروهی می‌تواند برنامه بسازد یا نه.

به گفته استادی، بسیاری از کارگردان‌های خوب تلویزیون بیکار هستند و مدیران سازمان به اسم جوان‌گرایی، آثار ضعیف و بی‌کیفیتی را روانه آنتن می‌کنند. این گروه جوان، مسیر رشد و پخته شدن را طی نکردند در حالی که برنامه‌سازی به ویژه در حوزه سریال، کاری سخت و تخصصی است و این افراد از عهده انجامش برنمی‌آیند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.