اگر کوفه ای هم نبود و اگر مردمی هم او را دعوت نمی کردند، و اگر تمام اقطار زمین را بر او تنگ می گرفتند، باز با یزید بیعت نمی کرد.

اگر کوفیان امام حسین(ع) را به عراق دعوت نمی‌کردند باز هم قیام کربلا اتفاق می‌افتاد؟
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله مکارم در پاسخ به این پرسش آورده است:

امام حسین(ع) پیش از آنکه اسمی از دعوت کوفیان به میان آید، در مدینه از بیعت با یزید سر باز زد و در سوم شعبان وارد مکه شد و در آنجا اقامت گزید و به افشاگری بر علیه یزید پرداخت. وقتی خبر قیام امام(ع) به عراق رسید، مردم کوفه تصمیم گرفتند از ایشان جهت رهبری خود دعوت کنند و نخستین نامه در دهم ماه رمضان به دست امام رسید. لذا دعوت کوفیان تاثیری در شروع قیام نداشت بلکه فقط بُعد تازه ای به قضیه داد و وظیفه تازه ای برای امام ایجاد کرد.

پاسخ تفصیلی:

امام حسین(علیه السلام) که در سوم شعبان وارد مکه شده بود، در این شهر اقامت گزید و به افشاری ماهیت ضد اسلامی رژیم وقت پرداخت. گزارش مخالفت امام حسین(علیه السلام) با خلافت یزید و اقامت او در مکه به عراق رسید، مردم کوفه که خاطره حکومت عدل علی(علیه السلام) در حدود بیست سال پیش را در خاطر داشتند و آثار تعلیم و تربیت امیرمومنان(علیه السلام) در آن شهر بکلی از میان نرفته بود و هنوز یتیم هایی که علی(علیه السلام) بزرگ کرده و بیوه هایی که از آنها سرپرستی کرده بود، زنده بودند، دور هم گرد آمدند وبا ارزیابی اوضاع تصمیم گرفتند از اطاعت یزید سرباز زده از حسین بن علی(علیه السلام) جهت رهبری خود دعوت کنند و از او پیروی نمایند.

به دنبال این مذاکرات، سران شیعیان کوفه مانند: «سلیمان بن صرد»، «مسیب بن نجبه»، «رفاعه بن شداد بجلی»، «حبیب بن مظاهر» نامه هایی به حضور امام حسین(علیه السلام) نوشتند و از او دعوت کردند به عراق برود و رهبری آنان را در دست بگیرد. نخستین نامه در دهم ماه رمضان سال۶۰ هجری به دست امام حسین(علیه السلام) رسید. ارسال نامه ها از طرف شخصیت ها و گروه های متعدد کوفی همچنان ادامه یافت به طوری که تنها در یک روز ششصد نامه به دست امام رسید و مجموع نامه هایی که به تدریج می رسید، بالغ بر دوازده هزار نامه گردید.

امام حسین(علیه السلام) با توجه به این استقبال عظیم و سیل نامه ها و تقاضاها، چون احساس وظیفه کرد که درخواست عراقیان را بپذیرد، عکس العمل مثبت نشان داد و پسر عموی خود، «مسلم بن عقیل» را به نمانیدگی خود به کوفه اعزام نمود تا اوضاع عراق را مطالعه کرده نتیجه را گزارش کند و اگر مردم کوفه عملا به آنچه نوشته اند وفادارند، امام نیز رهسپار عراق گردد….

چنانکه ملاحظه می شود، برخورد امام حسین(علیه السلام) با دعوت کوفیان عکس العمل مثبت بوده و ماهیت اقدام حضرت ماهیت مثبت است و نوعی همکاری و تعاون با عراقیان به شمار می رود. با توجه به آنچه گفته شد، روشن می گردد که امام حسین(علیه السلام) در مکه از نظر خودداری از بیعت یزید دیگر وظیفه ای به عهده نداشت چون در هر حال بیعت نکرده بود؛ اما دعوت کوفیان بعد تازه ای به قضیه داد و وظیفه تازه ای برای امام ایجاد کرد. گویی ارزیابی امام حسین(علیه السلام) این بود: حال که کوفیان با این همه اصرار و اشتیاق مرا دعوت کرده اند، به عراق بروم، اگر آنان به وعده های خود وفادار بودند که چه بهتر، و اگر چنین نبود، باز به مکه برگردم یا به یکی از مناطق اسلامی می روم.

بدین ترتیب از نظر زمانی، خودداری از بیعت یزید پیش از آن بود که اسمی از دعوت کوفیان به میان آید، و نخستین نامه کوفیان نیز در حدود چهل روز پس از اقامت امام حسین(علیه السلام) در مکه به دست آن حضرت رسید، بنابراین مسئله این نیست که چون امام از طرف مردم کوفه دعوت شده بود، با یزید بیعت نکرد، بلکه ابتدائاً از بیعت خودداری کرد و سپس نامه های کوفیان را دریافت داشت، یعنی اگر کوفه ای هم نبود و اگر مردمی هم او را دعوت نمی کردند، و اگر تمام اقطار زمین را بر او تنگ می گرفتند، باز با یزید بیعت نمی کرد.

منبع: شفقنا

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.