۲۱ بهمن ۱۴۰۲ - ۰۷:۵۳
کد خبر: 963697

تاکنون علل و بسترهای بروز انقلاب اسلامی از زوایای گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته و آنچه در این میان جالب توجه است، تأثیرات انقلاب اسلامی بر نظریه‌های انقلاب‌های جهانی و تحول آن‌هاست.

به گزارش قدس آنلاین، با توجه به شرایط و بسترهای جامعه ایران، نظریات انقلاب‌ها و نظریه‌پردازان آن قاعدتاً بایستی به پیش‌بینی وقوع انقلاب اسلامی اقدام می‌کردند، اما شاهدیم نه تنها از چنین پیش‌بینی عاجز ماندند بلکه در تحلیل عوامل مؤثر در شکل‌گیری انقلاب نیز دچار خلأها شدند.

برهمین اساس، بسیاری از نظریه‌پردازان بین‌المللی که عمدتاً مسائل و ساختارهای اقتصادی و سیاسی را در وقوع انقلاب‌های جوامع مختلف دخیل می‌دانند با مشاهده انقلاب ایران، در نظریات خود جرح و تعدیل‌هایی انجام داده‌اند و تلاش می‌کنند انقلاب‌ها به‌ویژه انقلاب ایران را به صورت ترکیبی و چندعلتی مورد بررسی قرار دهند. درنتیجه ماهیت فرهنگی انقلاب ایران از یک‌سو موجب شد به نقش فرهنگ و عوامل معنوی در بروز و شکل‌گیری انقلاب‌ها توجه شود و از سوی دیگر، نظریه‌های ترکیبی که علل انقلاب‌ها را از زوایای اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و... بررسی می‌کند بیشتر مورد استفاده قرار بگیرد و از نگاه تک‌بعدی خودداری شود.

چنان‌که شاهدیم «تدا اسکاچپول» از نظریه‌پردازان انقلاب‌های جهانی که در رویکرد خود همواره بر نقش ساختار حکومت و روابط نیروهای اجتماعی در وقوع انقلاب‌ها تأکید داشت، با بروز انقلاب ایران و محوریت مذهب تشیع در شکل‌گیری آن، به نوعی در مواضع پیشین خود تجدیدنظر کرده و عنوان می‌کند اراده و آگاهی مردم ایران و نیز وجود تشکل‌ها و نهادهای فرهنگی در پدید آمدن انقلاب مؤثر هستند. انقلاب ایران توانست توجه به بُعد فرهنگی انقلاب‌ها را پررنگ کند.

این درحالی است تا پیش از آن، انقلاب‌ها عمدتاً به مثابه رویدادی الزاماً ساختاری و در بستر شرایط اقتصادی و اجتماعی مورد تحلیل قرار می‌گرفت. گرچه عوامل مختلف و نیروهای پیشرو بسیاری موجب پدیدآمدن تحول‌خواهی و حرکت مردم به سوی انقلاب شد، اما باید گفت این مذهب شیعه است که به عنوان ایدئولوژی انقلاب نقش‌ آفرینی می‌کند و این مذهب شیعه بود که توانست به مثابه نیروی محرک و جریان‌ساز در انقلاب عمل کند و نیروهای انقلابی را ذیل یک هدف واحد مبنی بر تحول‌خواهی پیش ببرد.

چنان‌که حمید عنایت اندیشمند سیاسی نیز با رویکردی فرهنگی به بررسی انقلاب اسلامی می‌پردازد و می‌گوید: «زمینه بروز انقلاب، بر نوعی رویکرد جمعی به مذهب قرار داشت که به‌خصوص نشانگر اعتقاد عمیق مبانی مذهب شیعه بود و همین خصلت است که به انقلاب ایران در میان سایر انقلاب‌های عصر ما جایگاهی ویژه -اگرنه منحصربه‌فرد- می‌بخشد». به باور متفکرانی که انقلاب ایران را باتوجه به رهیافت فرهنگی مورد بررسی قرار می‌دهند، مذهب تشیع توانسته در یک‌صد سال اخیر در تحولات جامعه ایران و در وقایعی همچون قیام تنباکو، انقلاب مشروطه، جنبش صنعت نفت و انقلاب اسلامی اثرگذار باشد و همچنین طبقه روحانیت هم با تکیه بر همین مبانی شیعی به راهبری جامعه اقدام کند. ماهیت ظلم‌ستیزانه و تحول‌خواهانه مذهب تشیع که ردپای آن در انقلاب سال ۵۷ دیده می‌شود، اوج تحول‌خواهی و عدم پذیرش تحمیل‌های ساختاری حکومت را در قیام امام حسین(ع) بازتعریف می‌کند.  

انقلاب ایران هم از همان ابتدا تلاش کرد نیم نگاهی به واقعه عظیم عاشورا انداخته و به دوران حکومت مهدوی و آینده آن چشم امید داشته باشد. با گریز دیگری به اندیشه‌های عنایت، می‌توان گفت امام خمینی(ره) توانست واقعه کربلا و مفاهیم برجسته‌ای همچون شهادت و عدالت‌خواهی را با نیازها و شرایط جامعه ایران پیوند دهد و درباره ضرورت انقلاب سخن بگوید.

از سوی دیگر، انقلاب با برسازه مفاهیمی مانند انتظار و مهدویت و متوجه ساختن مردم به جامعه آرمانی مدنظر، به نوعی الگوی حکومت بدیل را به تصویر می‌کشد. و اینجاست که باید گفت انقلاب اسلامی نه تنها در ابتدای مسیر، بلکه در تداوم حرکت تحول‌گرایانه و درنهایت در راستای تصویرسازی چشم‌انداز آینده از مذهب تشیع بهره می‌گیرد. 

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.