اگر نگاهی به اسناد تعمیرات و ساخت‌وسازهای حرم مطهر در دوره‌های مختلف تاریخی بیندازیم، لابه‌لای آن‌ها علاوه بر اسناد مربوط به نام مکان‌های تعمیر شده، و اجرت کارگران، اسنادی هم وجود دارد که درباره افرادی است که جنس‌ کارشان با بقیه شاغلان در حرم مطهر متفاوت است.

نگارگران آستان رضا(ع)

ظریف، دقیق و لطیف بودند مانند شغلشان. بعضی‌هایشان در دنیای رنگارنگ کاشی‌ها سیر می‌کردند و بعضی‌ها تیره و روشن نقاشی‌ها و گچ‌بری‌ها را کم و زیاد می‌کردند، برخی قلم به دست، خطوط زیبا می‌نگاشتند و بعضی‌ها هم تصاویری با دوربین‌هایشان ثبت می‌کردند تا قابی ماندگار بسازند.

 ذکر مشاغل هنری در بیش از 4۰۰ سند

دفاتر توجیهات و مقررات، استیفانامچه‌ها، طومارهای تعمیرات، دفاتر اوارجه و قبض‌های وصول، همگی توضیحاتی درباره این ساخت‌وسازها، تعمیرات و جزئیات آن‌ها دارند. در این میان اما حدود 428سند مربوط به میزان و منابع پرداخت‌های مواجب مشاغل هنری است. استیفانامچه در واقع سندهایی هستند که عموماً مربوط به دوره افشاریه‌اند و مطابق آن، قراردادی با معمارباشیان خارج از آستان (معادل پیمانکاری در عصر حاضر) بسته می‌شده است.

در همه اسناد آرشیو مدیریت اسناد سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی از مشاغل هنری مانند طراح کاشی و کاشی‌ساز، کاشی‌پز، سنگ‌تراش، معمارباشی، کتیبه‌نویس، گچ‌بر، مقرنس‌کار، نقاش زرگر و عکاس یاد شده که تقریباً در هر سه دوره صفویه، افشاریه و قاجار فعال بودند.

در گفت‌وگو با اعظم نظرکرده، مسئول امور نمایه‌سازی و مستندسازی اسناد مرکز اسناد آستان قدس رضوی که تحقیقات کاملی در این زمینه دارد، چند مورد ویژه از این مشاغل را بررسی می‌کنیم.

گفتنی است اسناد این حوزه تا پیش از دوره پهلوی بررسی شده و قطعاً با بررسی اسناد دوره بعد، اطلاعات بیشتری از پیشه‌های هنری بدست خواهد آمد.

نقاش طلا به دست

قلم‌مو به دست می‌گرفتند و رنگ‌ها را ترکیب می‌کردند و در و دیوار را نقش می‌زدند، نقش‌هایی که گاهی رنگ طلا داشت. در مورد نقاشان زرگر 26 سند تاریخی ازجمله سندی مربوط به سال 1267 قمری در حرم مطهر یافت می‌شود. استادانی که نقش‌های زیبا و ظریفِ طرح‌های خطایی و اسلیمی و ترنج‌های ایوان‌ها و شمسه‌های شنگرف مسجد بالاسر مبارک و نقاشی‌های رواق‌های دارالحفاظ و... شاهکارهای به‌جا مانده از آن‌هاست.

نظرکرده درباره این هنر و تأثیر آن بر زیبایی حرم مطهر بیان می‌کند: «میرزا محمدباقر نقاش‌باشی یکی از این هنرمندان شاخص دوره قاجار است که بیشتر نقاشی‌های دارالسیاده اثر او است. هنرمند دیگر هم که در بسیاری از اسناد از او نام برده شده، محمد صالح‌بیگ نقاش است که در دوره افشاریه زندگی می‌کرده و نامش مانند میرزا محمدباقر نقاش‌باشی در بسیاری از این اسناد تکرار شده است».

از بررسی سبک‌های هنری آن دوره چنین برمی‌آید زمانی که نادر فاتحانه از هند بازگشت، علاوه بر غنایمی مانند اشیای نفیس و جواهرات، گوهرهای دیگری را نیز به غنیمت‌ با خود به ایران آورد. او یگانه‌های تمام اصناف هنری را با خود همراه کرد و پس از دادن مواجب و خرج کافی، این معماران، نجاران، خاتم‌کاران و درودگران و نقاشان را برای ساخت بناهایی در کلات و مشهد گمارد تا نامش را در تاریخ ماندگار کنند.

البته هنرمندان نقاش، هنر دیگری هم در چنته داشته‌اند و آن زرگری است. آن‌ها رنگ‌های لاجورد، شنگرف و طلایی را با ورقه‌های طلایی فرنگی با هم می‌آمیختند تا نقاشی‌هایشان را با طلا بیامیزند. یکی از این نمونه‌ها نقاشی ترنج‌های دور گنبد مطهر است که در ۱۱۶۰ قمری با هزینه ۱۴تومان و ۳۰۰ دینار انجام شده است. نمونه دیگر نقاشی‌های چشم‌نواز فضاهای حرم در دارالسعاده دیده می‌شود که به پاس خلق آن در ۱۲۷۲ قمری به نقاشان زرگری با نام‌های مشهدی عباس، ملا حبیب‌الله، میرزا لطف‌الله و محمد حسن، انعامی اعطا شده است.

هنرهایی حول قطعه کاشی

نقش بستن کاشی بر دیوار، نمادی از زیباسازی فضاهاست. این کار فنی در حوزه عمران حرم مطهر فراتر از یک کار ساختمانی است و در قاب هنر تعریف می‌شود. هنری که در فضای وسیع حرم مطهر گسترانیده شده است و می‌توان آن را از باب‌های ورودی تا روضه منوره به چشم دید. وقتی با دقت بیشتری به یک قطعه کاشی بنگریم، وجوه مختلف آن برایمان هویدا می‌شود. این نقوش زیبا پیش‌تر فقط طرحی در ذهن یک طراح بوده و چند وقت بعد، کاشی‌سازی هنرمندانه آن را ساخته و آخر سر هم مقرنس‌کاری آن را روی قوس ایوانی چسبانده است. گرد آوردن همه این‌ها در کنار هم با سلیقه و دقت پیش رفته است تا نتیجه بشود اثری که پس از چند قرن، هنوز هم در جای جای حرم مطهر بدرخشد.

در هنر طراحی کاشی، فرد ابتدا عمل هرکشی یا همان تقسیم‌بندی را روی کاشی انجام می‌دهد تا اندازه‌ها و ابعاد مشخص شود و طرح و نقش مناسبی روی آن بنشیند. یعنی همان شیوه‌ای که طراحان عصر ما برای طراحی کاشی به سبک اسلیمی ختایی، معرق، هفت‌رنگی و گره انجام می‌دهند. به واقع طراحی کاشی، هنری زنده در خدمت بارگاه منور رضوی است، به این معنی که از سال‌ها پیش‌تر آغاز شده و اکنون هم توسط هنرمندان این حوزه ادامه دارد.

مسئول امور نمایه‌سازی و مستندسازی مرکز اسناد آستان قدس می‌گوید: «گروه متنوعی از استادان، معمارباشیان، گچ‌کاران و آینه‌کاران کارهای ساختمانی حرم مطهر را انجام می‌دادند که شغل کاشی‌تراش هم از آن جمله است و پرداخت مواجب به شاغلان این حوزه در اسناد ثبت شده است. در مجموع تعداد ۹۳۰ سند وجود دارد که واژه کاشی و اصطلاحات مربوط به آن در آن‌ها ذکر شده است و تنها چهار مورد آن مربوط به طراحان کاشی است. نمونه این اسناد، سند پرداخت مبلغ 9هزارو900 دینار عراقی در سال ۱۰۵۳ قمری به یک شخص کاشی‌تراش و پرداخت مبلغ ۱۳تومان و ۵۹۰ دینار به اسناد تقی کاشی‌پز در سال ۱۲۵۹ قمری برای کاشی‌تراشی اماکن متبرکه به عنوان مواجب بوده است».

بازی خاک کاشی در دست هنرمند

دیگر پیشه‌ای که هنرمندانه بر در و دیوار حرم مطهر جا خوش کرده، معرق‌تراشی است. هنرمند معرق‌تراش با سوهان و تیشه به جان کاشی‌های الوان ساده می‌افتاده و آن‌ها را با الگوی گل‌ها و خطوط طرح کاشی برش می‌زده است. به وقت جای دادن قطعات روی دیوار هم، استاد معرق‌کار تمام آن‌ها را مانند جورچینی کنار هم می‌چیده تا در نهایت زیبایی را روی دیوارها بنشاند. از به‌کارگیری این هنر در حرم مطهر 26 سند تاریخی موجود است.

نظرکرده می‌گوید: «از دیگر اسناد مهم تعمیرات، استیفانامچه‌هاست که به عنوان قرارداد تعمیر یا ساخت‌وساز اماکن متبرکه رضوی بین معماران خارج از آستان قدس و امنای تعمیرات و اکثراً در عهد افشاریه تنظیم می‌شده است».

این پژوهشگر می‌گوید: «تعمیرات کاشی‌کاری صحن عتیق در سال ۱۱۴۸ به استاد صالح معمارباشی واگذار شده که او هم استاد محمد جعفر کاشی‌تراش را مأمور به این کار کرده است. سند دیگر مربوط به اجرت نصب کاشی‌های صحن عتیق به مبلغ ۱۲۹ تومان و هزارو866 دینار است که با کمک استاد علی‌نقی معمار در دوره قاجاریه انجام گرفته است. نکته این سند این است که خشت‌های کاشی به کار برده شده در صحن عتیق، توسط استادان اصفهانی از جمله استاد بدیع کاشی‌کار به صورت دستی به عمل آمده و تعداد آن ۹۴ قالب بوده است».

تعمیرات دستی کاشی‌ها در عصر قاجار هم ادامه داشته که نظرکرده در این باره توضیح می‌دهد: «در این دوره، هزینه کاشی‌کاری‌های صحن عتیق در ذی‌القعده ۱۲۵۷ در روزنامچه‌ای به مهر حاجی میرزاعبدالوهاب به مبلغ ۵ تومان و 5هزارو760 دینار ثبت شده است. همچنین کاشی‌کاری رواق‌ دارالحفاظ در ۱2۵۴ قمری مورد مرمت قرار گرفته که استاد محمدجعفر کاشی‌تراش این مهم را برعهده داشته است».

با اینکه معرق‌تراشی پرزحمت‌تر و سخت‌تر از طراحی کاشی، کاشی‌کاری و کاشی‌پزی است، اما نام این هنرمندان در اغلب اسناد به صورت مشخص ذکر نشده و تنها به پرداخت مواجب و انعام و اجرتشان در کنار بقیه کارکنان بسنده شده است.

چینش چندبعدی قاب‌ها

یکی از عناصر تزئینی معماری که در زیباسازی بناهای ایرانی به‌خصوص مساجد و مقبره‌ها وجود دارد، مقرنس‌کاری است. این هنر معماری و تزئینی چه از نظر کثرت استعمال و چه از نظر تعدد و مواد و چه از نظر وسعت، اهمیت به‌خصوصی دارد.

مقرنس‌کاری هنر طاقچه‌بندی تزئینی است که در زیرگنبدها، ایوان‌ها و درگاه‌ها و در موارد خاص در سقف داخلی تالارهای ویژه و با استفاده از آجر و گچ و کاشی خلق می‌شده و انواع مختلفی مانند مقرنس جلوآمده، مقرنس روی هم، مقرنس معلق و لانه زنبوری دارد.

در دوره صفویه که عصر طلایی این هنر است، مقرنس نقش کاملاً تزئینی دارد و در سرستون‌ها به کار می‌رفته و از عمق بیشتری برخوردار بوده است. در دوره افشاریه این هنر کمرنگ‌تر شده و جایش را به شمسه‌های نقاشی شده توسط هنرمندان نقاش می‌دهد و احتمال اینکه سبک‌های هندی در نقاشی‌ها قالب باشد وجود دارد. در دوره قاجار این هنر دوباره اوج می‌گیرد و به سبک زیباتری در رواق‌ها و ایوان‌ها به‌خصوص در رواق دارالسعاده جلوه‌گری می‌کند.

وی تعداد اسناد مرتبط با این شغل را70 مورد برمی‌شمرد و درباره آن‌ها توضیح می‌دهد: «اسنادی مرتبط با مقرنس‌کاری قسمت‌های مختلف حرم مطهر وجود دارد که در قالب دفاتر روزنامچه تعمیرات، قبض وصول پرداخت حق‌الزحمه معماران و کاشی‌کاران، برات‌های هزینه، صورت‌های جمع و خرج، دفاتر توجیهات و قراردادهای استیفانامچه تنظیم شده است. قدیمی‌ترین این اسناد، سندی مربوط به سال ۱۱۴۷ قمری در دوره افشاریه است».

در اسناد تعمیرات به‌خصوص دوره قاجار، از این هنر بسیار زیاد یاد شده است. به عنوان مثال مقرنس‌کاری‌های دو ایوان صحن جدید که در سال ۱۲۷۲ قمری صورت گرفته و به تصدیق آقا اسماعیل معمارباشی رسیده است. سند دیگر هم مربوط به مبلغ هزینه‌شده برای مقرنس‌های سقاخانه درون صحن عتیق معروف به سقاخانه طلای نادری است که در سال ۱۲۵۴ تعمیر شده و به مهر عبدالوهاب بن محمدحسین رضوی، مباشر تعمیرات رسیده است».

رقص قلم بر کاشی

هنرمندان دیگری که ابزار کارشان قلم بوده، کتیبه‌نویسان بودند. آنان با قلم خطوط زیبا می‌آفریدند و آن‌ها را روی صفحات کاشی منتقل می‌کردند تا بر سردرها، دیوارها، محراب‌های مساجد و دیگر بناهای تاریخی مذهبی و غیرمذهبی بنشینند. صاحبان پیشه‌ای که در 302 سند مربوط به مرمت کتیبه‌ها بسیار از آن‌ها نام برده شده و هنوز هم کم و بیش وجود دارند.

نظرکرده برخی از اساتید این هنر در دوره صفویه را معرفی می‌کند: «خوشبختانه نام اغلب کتیبه‌نویسان دوره صفوی بر آثار هنری‌شان به جا مانده است، اما در برخی موارد هم نام آن‌ها وجود ندارد که یا به علت حذف نام هنرمند پس از مرمت اثر در دوره‌های بعدی بوده و یا اینکه خود کاتب، نامش را از بین چند کتیبه فقط روی یکی ثبت می‌کرده است».

محمدرضا امامی مهم‌ترین هنرمندی است که نامش به عنوان کتیبه‌نویس در دوره صفویه ثبت شده و آثارش به نقاط مختلف حرم مطهر زیبایی بخشیده است. علیرضا عباسی، عنایت‌الله و محمدحسین شریف دیگر اساتید کتیبه‌نویس این دوره‌اند که نامشان در کنار آثارشان به جا مانده است.

اما در کنار این نام‌ها، اسامی دیگری نیز در کتیبه‌های دوره صفویه وجود دارد؛ اساتید معماری چون کمال‌الدین یزدی، محمد شریف ولد عرب معمار شیرازی، شجاع بنا اصفهانی، استاد علی بنا و حسن خادم گیلانی و بانیان ساخت این بناهای تاریخی مانند میرزا احمد عامری امین‌باشی و عباس قباد بیگ ایشیک آقاسی و خواجه صفر گیلانی.

نظر کرده در پایان، توضیحاتی درباره ادامه روند رشد این هنر در دوره قاجار می‌دهد: «سبک و سیاق کتیبه‌نگاری در دوره قاجاریه تا حدی مشابه دوره صفوی ادامه یافت و رشد پیدا کرد که می‌توان آن را تقلیدی از آثار بزرگ دوره پیش از خود دانست. تنها تفاوت در کتیبه‌های این دوره، مضامین آن‌هاست که متناسب با اوضاع سیاسی آن دوره متغیر بوده است».

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.