قدس؛ در حالی که اجلاس دیپلماتیک آنتالیا به عنوان یک نمایشگاه از دستاوردهای سیاسی و امنیتی ترکیه برگزار شده است، خبر دیدار «الهام علیاف» و «ابومحمد الجولانی» توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرده و فارغ از اهداف و پیامدهای دوطرفه در دیدارهای اینچنینی، کنجکاویهای زیادی درزمینه نیات میزبان این دیدار و امثال آن را برانگیخته است.
سالهای سال است که پژوهشگران و اندیشمندان حوزه سیاستهای منطقهای، درباره مخاطرات ایدههای فرقهای و امپریالیستی جاری در حزب حاکم بر ترکیه هشدار داده و آن را زمینهای برای برافروختن آتش منازعات طولانیمدت و دقیقاً در نقطه مقابل اهداف آن، یعنی تجزیه دوباره منطقه دانستهاند.
آن گاه که «احمد داوود اغلو» وزیر خارجه پیشین و از تئوریسینهای حزب «عدالت و توسعه» در کتاب «عمق راهبردی» خود، مرزهای نفوذ و تأثیر فرهنگی امپراتوری جدید عثمانی را ترسیم میکرد یا آنجا که «اردوغان» نقاطی از آسیای مرکزی تا قفقاز، از ایران تا فلسطین و از بالکان تا شمال آفریقا را جغرافیای معنوی خود خواند؛ مصداق این قانون مهم فیزیکی قرار گرفت که هر کنشی را واکنشی است هم راستا و در خلاف جهت آن؛ «قانون سوم نیوتون»!
ایده بازیابی قدرت امپراتوری تاریخی عثمانی که امروز فراتر از کاغذهای یک کتاب یا مانیفستی خیالپردازانه، تبدیل به دستورالعمل رژیم حاکم بر فلات آناتولی شده، فارغ از تمام ناشایستگیها و نابایستگیها، تا اندازه زیادی به یک زمینه جدی برای تجزیه دوباره منطقه «غرب آسیا» و «شمال آفریقا» تبدیل شده است. امری که هیچگاه از دستور کار قدرتهای فرامنطقهای خارج نشده و این بار، یک توهم بزرگ و کنشهای غیرعقلانی مبتنی بر این توهم، شرایط را بیش از پیش برای این پروژه فراهم کرده است.
تلاش برای ایجاد واگرایی در نوار غربی ایران، حکومت خودمختار و همسو در شمال عراق و کنشهای واگرایانه در مناطق سنینشین آن، دروزیها، علویها و کردها در سوریه، دامن زدن به فرقهگرایی در لبنان، لیبی و... نه تنها دستاورد رؤیایی نئوعثمانیها را نزدیک نشان نمیدهد که همین جغرافیای سیاسی آشفته را نیز هر روز نامتجانستر و وحدتناپذیرتر میکند.
واضح است که جریانهای کردی غیرحاکم در اقلیم خودمختار شمال عراق، به این راحتیها هضم در نظام امنیتی مورد نظر وارثان عثمانی را نخواهند پذیرفت؛ مشخص است که دروزیها همپیمانی با رژیم اسرائیل را به زیر پرچم ترکیه رفتن ترجیح میدهند؛ البته که در همین روزها زمزمه الزام تشکیل الگوی فدرالی از سوی کردهای شمال سوریه به گوش میرسد و صد البته که جریانهای شیعی و ایرانگرایان در شمال ارس تا همیشه در سکوت و انزوا نخواهند ماند.
پیشتر اشاره شد که این «نتیجه طبیعی» هر فرایند «غیرطبیعی» است که واکنشی همراستا و خلاف آن اتفاق افتد و حال پس از آنکه نیروهای همراستا با کنشگری نئوعثمانی در قالب پیشرویها در سوریه کمی فرونشسته، نوبت به فشارهای متقابل رسیده است. فشارهایی که در زمین سوریه و از طرف اسرائیلی قضیه، خیلی زود شروع شده و با سرعتی باورنکردنی، در حال تجزیه یکی از بزرگترین کشورهای عربی و تبدیل آن به لقمههایی سهلالوصول برای بازیگران فرامنطقهای است. امری که به سوریه محدود نخواهد ماند... .
۲۴ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۹:۱۷
کد خبر: ۱۰۶۰۷۴۷
خبر دیدار «الهام علیاف» و «ابومحمد الجولانی» توجه بسیاری از تحلیلگران را به خود جلب کرده و فارغ از اهداف و پیامدهای دوطرفه در دیدارهای اینچنینی، کنجکاویهای زیادی درزمینه نیات میزبان این دیدار و امثال آن را برانگیخته است.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما