افزایش تعداد مراکز آموزشی و پذیرش بیوقفه دانشجویان نه تنها نتوانسته به حل معضلات عمدهای چون اشتغال و توسعه مهارتها کمک کند، بلکه بهتدریج به معضلات جدیدی همچون صندلیهای خالی، افت کیفیت آموزش و اتلاف منابع مالی منجر شده است.
در پی این چالشها، طرح تجمیع و ساماندهی دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی به عنوان یک راهکار اصولی و کارآمد برای کاهش هزینهها و بهبود کیفیت آموزش مطرح شد.
این طرح که چند سال پیش در دستورکار دولت و شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفت، میتوانست به عنوان یک گام مهم در راستای ایجاد نظام آموزش عالی منسجم و کارآمد عمل کند، اما باوجود تصویب این طرح ۹بندی و اعلام آن به عنوان چراغ راه آموزش عالی، هنوز به مرحله اجرایی مورد انتظار نرسیده و نیاز به اقدامات فوری برای تحقق آن احساس میشود.
دانشگاههایی که فقط مدرک توزیع کردند
اواخر سال گذشته بود که حسین سیمایی صراف، وزیر علوم، تحقیقات و فناوری با انتقاد از شکل گسترش دانشگاههای غیردولتی و توسعه دانشگاههای دولتی به شیوه فعلی بر ضرورت اصلاح و ساماندهی در نظام آموزش عالی کشور تأکید کرد و گفت: قرار بود دانشگاهها باری از دوش دولت و جامعه بردارند، اما اکنون برخی دانشگاهها تبدیل به بنگاه شدهاند؛ از طرف دیگر، دانشگاهها وظیفه داشتند دانش را در کشور گسترش دهند، اما آیا دانشگاههای غیردولتی ما در گسترش دانش در کشور موفق بودند یا فقط مدرک توزیع کردند و عملاً دانشی تولید نشد؟
به گفته وزیر علوم، بسیاری از دانشگاهها به دلیل محدودیتهای مالی و کمبود فضای فیزیکی، قادر به ارائه آموزشهای استاندارد به دانشجویان خود نیستند. این وضعیت نه تنها بر کیفیت آموزش تأثیر منفی گذاشته، بلکه فشار زیادی به مسئولان دانشگاهها و اعضای هیئت علمی وارد کرده است.
مقاومت برخی نمایندگان و نهادهای سیاسی
هرچند به نظر میرسد لازمه اجرای این طرح آن است که برخی واحدهای مراکز آموزش عالی در مناطقی از کشور تجمیع، ادغام و یا بهطور کلی تعطیل شوند، اما برخی معتقدند این موضوع با مقاومت برخی نهادهای سیاسی و افرادی که نفوذ سیاسی و اجرایی دارند مواجه میشود. نکتهای که عبدالحسین خسروپناه، دبیر شورای عالی انقلاب فرهنگی بر آن تأکید دارد و دلیل کُندی اجرای این طرح را مخالفت برخی نمایندگان و مسئولان استانی عنوان میکند.
وی ساماندهی وضعیت دانشگاهها را طرحی عقلایی میداند و با بیان اینکه هماکنون سطح آموزش برخی دانشگاهها متناسب با مدارک دانشگاهی مربوط نیست، ادامه میدهد: ادغام دانشگاهها و تجمیع آنها به طور طبیعی وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی نیست؛ اما اصل مسئله ساماندهی و تجمیع دانشگاهها و مراکز آموزش عالی یک مسئله حکیمانه و عقلایی و مورد حمایت این شوراست. این کار بسیار اساسی و بنیادین است و ما حتماً به وزیر علوم در شورای عالی کمک خواهیم کرد که طرح آمایش و تجمیع دانشگاهها به عنوان یک سند عقلایی به صورت منطقی اجرایی شود.
مسیری که اشتباه طی شد
در این خصوص مسئول هیئت عالی جذب استادان شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به اینکه طرح آمایش آموزش عالی و ساماندهی وضعیت دانشگاهها در حدود ۶ تا ۷ سال در شورای عالی انقلاب فرهنگی بررسی و به تصویب رسید، میگوید: پس از تصویب، دوستانی که در وزارت علوم بودند شروع به انجام اقدامات اجرایی کردند؛ اما مسیری که انتخاب کردند اشتباه بود و شاید اگر از ابتدا به گفتمانسازی پرداخته و سپس مراحل اجرایی را طی میکردند این راه مسیر صحیحتری را طی میکرد و امروز به نتایج بهتری میرسیدیم.
محمدعلی کینژاد در گفتوگو با قدس با بیان اینکه در ادامه، مسیر گفتمانسازی بهدرستی انجام نشد و برداشتهای مختلفی در دانشگاهها شکل گرفت، میافزاید: در برخی موارد، احساس شد هدف از طرح ساماندهی، انحلال دانشگاههاست، در حالی که ادغام به هیچوجه به معنای انحلال نبود و نیست.
وی بیان میکند: پس از انقلاب، دانشگاهها و مؤسسات مختلفی تأسیس شدند که دلایل متعددی داشت؛ یکی از دلایل این بود که بهویژه در ابتدا، مدیریتهای خرد بهتر از یک مدیریت متمرکز در یک دانشگاه بزرگ اداره میشد، به عنوان مثال، مدیریت یک دانشگاه در یک استان میتواند مؤثرتر باشد.
کینژاد با اشاره به اینکه با گذشت زمان و رشد انقلاب، مدیران جدیدی تربیت شدند که به نوعی جامعنگر بودند، میگوید: این ضرورت ایجاب میکرد که هزینهها بهطور بهینهتری مدیریت شوند، از طرف دیگر، دانشگاهها باید بهعنوان مراکز پیشرو و الگو برای سایر سازمانها عمل کنند؛ این الگودهی به معنای آن است که دانشگاه باید بهطور مؤثر و کارآمد مدیریت شود.
گسترش دانشگاهها و هدررفت منابع مالی
مسئول هیئت عالی جذب استادان شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید براینکه با توجه به وضعیت کنونی آموزش عالی در کشور، نیاز به ساماندهی و ادغام دانشگاهها و مراکز آموزش عالی بیش از پیش احساس میشود، اظهار میکند: گسترش بیرویه دانشگاهها و مؤسسات آموزشی در سالهای اخیر نه تنها به بهبود کیفیت آموزش و پژوهش کمک نکرده، بلکه موجب هدررفت منابع مالی و انسانی نیز شده است.
کینژاد معتقد است اکنون ساماندهی و ادغام تعدادی از مراکز آموزش عالی ضروری است و باید از این طریق کیفیت آموزش عالی را حفظ کرد.
از آنجا که تعداد زیادی از این مراکز با صندلیهای خالی مواجه هستند، ادامه روند کنونی نه تنها به نفع کشور نیست بلکه به مشکلات موجود در بازار کار و اشتغال دانشآموختگان نیز دامن میزند.
وی با بیان اینکه شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید بر آمایش آموزش عالی و ضرورت تجمیع دانشگاهها به دنبال کاهش این ناهماهنگیها و بالا بردن کیفیت علمی و آموزشی در کشور است، میافزاید: این ادغامها باید با رویکردی هدفمند انجام شود تا علاوه بر جلوگیری از اتلاف منابع، به بهبود فرایند جذب استادان و ارتقای کیفیت آموزشی کمک کند.
افزایش تعداد دانشگاهها موجب کاهش کیفیت و اثرگذاری آنها شده و ضرورت ادغام دانشگاهها را به وجود آورده است. ادغام دانشگاهها بههیچوجه به معنای انحلال آنها نیست، بلکه هدف از آن ساماندهی است؛ ساماندهی به این معناست که برخی رشتهها در حال حاضر اشباع شدهاند و نیازی به توسعه بیشتر آنها نیست.
کینژاد با بیان اینکه برخی رشتهها در دانشگاهها بهویژه در مناطق مختلف کشور بهطور موازی تدریس میشوند و نیاز به بهینهسازی دارند، ادامه میدهد: در برخی مناطق، یک دانشگاه مادر رشتهای را تدریس میکند، اما یک دانشگاه دیگر این رشته را بهطور اضافی و با تعداد کم دانشجو ارائه میدهد؛ این مسئله سبب اتلاف منابع و هزینههای بیهوده میشود؛ بنابراین ضرورت دارد دانشگاهها در این رشتهها ادغام شوند و منابع بهطور بهینهتری استفاده شود.
دانشگاههایی که دانشجو ندارند
وی با انتقاد از اینکه در دانشگاههای دولتی، برخی رشتهها به دلایل مختلف مانند وعدههای سیاسی و فشارهای نمایندگان مجلس تأسیس شدهاند، میگوید: این درحالی است که اکنون دانشجویی برای آن رشتهها وجود ندارد یا تنها تعداد کمی دانشجو در آنها پذیرش میشود؛ این رشتهها نیز باید ادغام یا حذف شوند تا از هدررفت منابع جلوگیری شود.
مسئول هیئت عالی جذب استادان شورای عالی انقلاب فرهنگی درخصوص اینکه چرا برخی دانشگاهها با وجود اینکه تطابقی با برنامهها و نقشههای کلان کشور ندارند، همچنان مورد حمایت قرار میگیرند، بیان میکند: متأسفانه این مسئله در برخی اوقات تحت تأثیر فشارهای سیاسی از سوی نمایندگان مجلس و مسئولان است؛ واقعیت این است که متولیان باید براساس تخصص خود تصمیمگیری کنند و مسئولیتپذیر باشند و دانشگاهها هم باید بهطور مؤثر نیرو تربیت کرده و نیازهای کشور را برطرف کنند.
وی با اشاره به اینکه باید به این نکته توجه کرد که وزارت علوم و شورای عالی انقلاب فرهنگی بهعنوان سیاستگذار، مسئول تنظیم مسیر و ساماندهی دانشگاهها هستند، ادامه میدهد: همواره مشکلاتی برای اجرایی شدن این سیاستها وجود داشته و هرچند نقشه راهی برای آمایش آموزش عالی وجود دارد، اما مشکلات اجرایی در این مسیر آنقدر زیاد است که اجرای طرح ادغام بهطور کامل زمانبر خواهد بود.
کینژاد رسیدن به دانشگاههای نسل جدید را نیاز امروز جامعه دانسته و اضافه میکند: مسئلهمحور بودن دانشگاهها باید در جذب هیئت علمی مورد تأکید باشد؛ زیرا اولویت باید مسائل ملی در راستای سند اسلامی شدن دانشگاه باشد.
تقاضامحوری و عرضهمحوری دو مؤلفه مهم بوده و برای حل مسئله و پاسخگویی به نیازهای جامعه باید تعامل مؤثر با صنایع برقرار شود، همچنین توجه به حوزههای مهارتی و بالا بردن ارتباط دوسویه برای حل و فصل نیازهای جامعه همواره باید مورد تأکید و توجه قرار گیرد.
وی با اشاره به وضعیت برخی رشتههای بدون دانشجو در دانشگاههای کشور به ادغام رشتهها، ایجاد رشتههای جدید پرمتقاضی و ایجاد رشتههای بینرشتهای تأکید و بیان میکند: باید با نگاهی نوآورانه و برنامهریزی بهتر و منسجمتر با نگاه به آینده، حرکت مستمر و توسعهمحور را دنبال کنیم.
ادغام مراکز آموزش عالی بدون دخالت سیاستمداران
عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی با تأکید براینکه اجرای طرح ساماندهی و ادغام مراکز آموزش عالی بدون دخالت سیاستمداران باید به عنوان یک موضوع حرفهای دنبال شود، ادامه میدهد: همچنین زیرنظامهای آموزشی اعم از دانشگاههای آزاد اسلامی، فنیوحرفهای، علمی کاربردی و پیامنور باید تابع تصمیمات واحد باشند و در چارچوب سیاستهای آن، طرح تجمیع و ادغام را مدیریت کنند.
وی به ضرورت دخالت ندادن دادن سوگیریهای سیاسی و منافع منطقهای و شهرستانی در جلوگیری از تجمیع یا حذف مؤسسات اشاره میکند و میگوید: فراموش نکنیم که بسیاری از این مؤسسات براساس همین سوگیریها و قربانیکردن منافع ملی در برابر منافع شهرستانی ایجاد شدهاند و این طرح برای حل مشکلات ناشی از این وضعیت ارائه شده است.
اگر ادغام با توجه به نیازهای منطقه و آمایش سرزمین صورت بگیرد از نظر اقتصادی بهرهوری و کارآمدی بهتری به همراه خواهد داشت. طرح ادغام مراکز آموزش عالی نباید اسیر تقاضای اجتماعی برای برخی رشتههای خاص مانند پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی شود؛ کشور ما نیازمند این است که در توسعه رشتههای مختلف بهویژه علوم پایه سیاستگذاریهای مناسبی داشته باشد. اگر خطر وضعیت فعلی را به خوبی درک کنیم، کشور در برخی تخصصها در آینده دچار ضعف علمی و کمبود منابع انسانی نخواهد شد.
کینژاد میافزاید: متأسفانه برای ورود به رشتهها و دورههای مختلف در دانشگاهها، استانداردهای مشخصی تعریف نشده و ادغام دانشگاهها و طرح آمایش مراکز آموزش عالی علاوه بر ساماندهی مراکز آموزشی و جلوگیری از رواج مدرکگرایی، به ارتقای رتبه بینالمللی دانشگاههای کشور نیز کمک میکند.
نظر شما