ذوالفقار میرشکاری کارشناس اقتصادی در گفت و گو با خبرنگار قدس آنلاین گفت: یکی از مهم‌ترین مشکلات مرتبط با نظام مالیاتی کشور، مسئله مربوط به اخذ مالیات بر ارزش افزوده است. در سال گذشته مالیات بر ارزش افزوده از 9 درصد به 10 درصد افزایش یافت و همین موضوع علاوه بر اینکه خود مالیات بر ارزش افزوده در شفافیت زنجیره کالاها که دلیل اصلی اخذ آن است؛ شکست خورده است، موجب شده است که بار مالی بزرگی بر کسب‌وکارها ایجاد شود. یکی از فوری ترین و نگران کننده ترین اثرات افزایش مالیات بر ارزش افزوده تورمی بوده است که بر اقتصاد تحمیل می کند و افزایش دایره شمولیت کالاهای ملزم به پرداخت مالیات بر ارزش افزوده موجب افزایش اثرگذاری این موضوع نیز خواهد شد. در حال حاضر عمده رستوران‌های کشور در زمینه مالیات بر ارزش افزوده، ملزم به اخذ این رقم از مردم شدند و هزینه تامین خوراک مردم نیز در این بین افزایش یافته است.

وی در ادامه افزود: این نکته بسیار مهم در زمینه مالیات بر ارزش افزوده این است که این مالیات کاملا ضدمصرف است و هیچ دلیلی ندارد و برخی از مالیات‌ها نظیر مالیات بر عملکرد با توجه به سوددهی بنگاه اخذ می‌شود و با وجود اینکه این مالیات نیز جای بحث بسیاری دارد اما از منطق حداقلی برخوردار است ولی در عین حال مالیات بر ارزش افزوده همین جایگاه را نیز ندارد و صرفا به محلی برای درآمدزایی برای دولت شده است و هزینه کالاها و خدمات تولیدی کشور را به میزان 10 درصد افزایش داده است. از طرف دیگر هنگامی که نرخ مالیات بر ارزش افزوده افزایش می یابد، هزینه کالاها و خدمات افزایش می یابد و کسب و کارها این هزینه های بالاتر را به مصرف کنندگان منتقل می کنند. پیامد مستقیم آن تورم قیمت است که بر محصولات ضروری و غیر ضروری تأثیر می گذارد.

این کارشناس اقتصادی در رابطه با تضعیف تعادل عمومی کالا و خدمات تولید شده در کشور با اخذ مالیات بر ارزش خاطرنشان کرد: پیامد مستقیم تورم ناشی از افزایش مالیات بر ارزش افزوده، کاهش قدرت خرید است. وقتی عموم مردم درآمد خود را برای تامین هزینه های فزاینده ناکافی می بینند، مصرف کاهش می یابد. هزینه کمتر مصرف کننده بر مشاغل در صنایع مختلف تأثیر می گذارد و منجر به کاهش تقاضا می شود. برای تولیدکنندگان نیز کاهش تقاضای مصرف کننده به نقطه تعادلی جدیدتر که در آن مصرف خانواده‌های ایرانی کمتر است و در نتیجه منابع در دسترس و بازده تولید کمتر خواهیم رسید. وقتی تقاضای کل نیز کاهش می‌یابد، کسب‌وکارها با کاهش درآمدهای در دسترس مواجه شده که این تضعیف تقاضا و قدرت خرید، چرخه طبیعی رشد اقتصادی را مختل می کند و منجر به کاهش بهره‌وری نیز می شود.

وی گفت: مسئله مالیات بر ارزش افزوده خود به عاملی برای زیرزمینی شدن فضای اقتصادی تبدیل شده است و این حجم بالا از وصولی در زمینه مالیات بر ارزش افزوده اگرچه برای دولت مفید است ولی یک اقدام کاملا ضدتولید است که سرمایه‌گذاری در این بخش را کاهش خواهد داد.