این روزها کارگران حلالخور بسیاری در کشور و به ویژه در استانهای کرمان و سمنان برای بدست آوردن تکهای نان، بعضاً در عمق ۶۰۰ متری زمین برای بقا با مرگ دست و پنجه نرم میکنند که فریادشان از این عمق ژرف به بیرون نمیرسد و تنها با فرو ریختن و تمام شدن به قیمت جانشان صدای آنها به رسانهها راه پیدا میکند.
در دل روستاهایی که معدنکاری نسل به نسل به ارث رسیده کار در معدن نه یک انتخاب بلکه یک اجبار است، مسیری بدون بازگشت برای فرار از بیکاری با دستمزدهایی پایینتر از استاندارد و زندگی در کمپهایی که کمترین امکانات زندگی را هم ندارند. معدنچیان روزها را در عمق زمین با گاز و گرد زغال میجنگند و شبها در اتاقکهایی فرسوده چشم انتظار روز بعد میمانند.
متأسفانه پس از هر حادثهای مانند آنچه در طبس و یا معدن آزادشهر به وقوع پیوست، مسئولان با کت و شلوار میآیند سخنرانی میکنند، عکس یادگاری میگیرند و میروند اما بازماندگان با دستهایی خالی، کودکان یتیم و سفرههایی تهی تنها میمانند و هیچ معلوم نیست آیا در روندهای معیوب ایمنی تغییری رخ میدهد یا خیر.
کارگران معدن نه تریبونی دارند و نه حامی و زمانی که حادثهای رخ میدهد مسئولان تازه یاد آنها میافتند، اما بعدها و خیلی زود همه چیز با سرعت به دست فراموشی سپرده میشود.
جدال با مرگ
از آنجا که زغالسنگها محتوی گازهایی مانند متان، اکسیژن و نیتروژن هستند از این رو در دنیا معادن زغالسنگ به نوعی به عنوان مخازن نامتعارف گازی نیز نامیده میشود.
به غیر از گاز متان که میتواند یکی از عوامل اصلی انفجار در معادن زغالسنگ باشد، گرد زغالسنگ خود یکی از عوامل مهم در ایجاد حوادث معدنی است. همچنین انفجار و تولید گاز سمی و بدون بو COیکی دیگر از عوامل قربانی گرفتن در معادن زغالسنگ است.
خفگی، برقگرفتگی، ریزش کارگاه، فرسودگی تجهیزات و حفاریهای غیرمجاز از جمله دلایلی است که منجر به مصدومیت یا مرگ معدنچیان میشود با این حال فرایند نظارت بر ایمنی و بهداشت کارگاههای معدنی در انحصار دولت و مجموعه حاکمیت است و تشکلها و کانونهای صنفی که در حوزه ایمنی و بهداشت کار فعالیت میکنند، امکان نظارت مستقیم و بیواسطه بر این بخش را نداشته و عمدتاً کارکرد ویترینی دارند.
حرفهایی که خریدار ندارد
متأسفانه در حال حاضر علاوه بر مشکلاتی که عنوان شد حالا باید چالش ناترازی انرژی را نیز به فهرست تهدیدهای معدنکاوان افزود.قطعی برق و کمبود انرژی در معادن، نه تنها بهرهوری را کاهش میدهد، بلکه ایمنی را نیز به خطر میاندازد.
به عنوان مثال، سیستمهای تهویه در معادن زیرزمینی به برق وابستهاند و قطعی برق میتواند منجر به تجمع گازهای خطرناک و انفجار شود. بنا بر گفته مدیرکل تعاون، کار و رفاه اجتماعی استان کرمان در حال حاضر حدود ۳۱ معدن زغالسنگ در استان کرمان فعال هستند که بسیاری از آنها اخطار و ابلاغیه رفع نقص دریافت کردهاند اما هنوز اقدامی برای رفع این تهدیدها نشده است.
شرکت زغالسنگ کرمان به عنوان یکی از زیرمجموعههای صندوق بازنشستگی فولاد، حدود ۲هزار و ۳۰۰ نیرو دارد. علاوه بر آن، نزدیک به ۳هزار نفر دیگر نیز در بخش خصوصی مشغول به کار هستند و این حجم از اشتغال نشاندهنده اهمیت ویژه صنعت زغالسنگ در این استان است بنابراین به نظر میرسد کفه اقتصادی سنگینتر از آن است تا به خاطر رفع نواقص و حمایت از جان کارگران، مسئولان دست به تعطیلی این معادن ناایمن بزنند!




نظر شما