عدهای به استدلال اینکه چون سالهاست کشور در حالت تحریم قرار دارد، معتقدند اضافه شدن تحریمهای قبلی تأثیری در رویه موجود نخواهد داشت و با اتکا به روشهای ابداعی دور زدن تحریمها تمامی اثرات مکانیسم ماشه خنثی میشود.
برخی دیگر معتقدند با اجرایی شدن این مکانیسم عملاً بخش قابل توجهی از تعاملات تجاری، پولی و بانکی کشور با جهان قفل شده و شاهد اثرات مخربی بر اقتصاد کشور خواهیم بود.
اما آنچه مسلم است شهروندان عادی که در حال گذران روزمره زندگی خود هستند و شاید حتی نخواهند بدانند مکانیسم ماشه چیست و از مباحث فنی اقتصاد کلان فراری باشند، تنها یک چیز را ملاک بهبود یا خرابی اوضاع میدانند و آن زمانی است که برای خریدهای روزانه منزل خود قرار است مبلغی را پرداخت کنند.
به تعبیر عامیانهتر مکانیسم ماشه برای یک کارمند و کارگر با هر بار خرید قابل لمس است. اینکه هنوز موعد رسمی اجرای این مکانیسم نرسیده؛ اما قیمتها در بازار داخلی به استقبال آن رفته و دلار و طلا ماشه قیمتی خود را کشیدهاند و به تبعیت از آن، قیمت لوازم خانگی، قطعات خودرو و سایر اقلام مصرفی هم استارت گرانی را زدهاند، نه نیاز به دانش اقتصادی دارد و نه تفسیر و برداشت غیرواقعی محسوب میشود.حقیقت زمانی تلختر میشود که بخواهیم نگاهی به تجربیات گذشته در موضوعات مشابه داشته باشیم؛ به طور مثال وقتی بالاترین مقام اجرایی کشور همین تحریمها را به سخره میگرفت و آن را کاغذ پاره میدانست؛ اما در مدت چند هفته دلار از خواب بیدار شد و به دنبال آن شاهد جهش قیمتی در تمامی حوزهها بودیم و در کمتر از
۲۰ سال افزایش قیمت برخی از کالاها را دیگر نمیتوان به واحد درصد اعلام کرد و باید بگوییم چند ده برابر شده است.
دردناکتر اینکه هیچگاه شاهد بازگشت قیمتها حتی پس از کاهش قیمت دلار در چنین مواقعی نبودیم و گویی قیمت در اقتصاد کشور ما خیابانی یکطرفه است که تنها اجازه حرکت به سمت گرانی را دارد و بیتردید همین حافظه تاریخی شهروندان و بسیاری از اقتصاددانان و جامعهشناسان موجب شده در این روزها از اثرات سنگین بازگشت تحریمها سخن بگویند.حال تصور کنید در جامعهای که پول ملی آن در برابر ارزهای خارجی هیچ سپر دفاعی ندارد و شهروندانش قرار است با درآمد ریالی به جنگ هزینههایی بروند که از دلار دستور میگیرند، مدیر یا صاحب منصبی با قاطعیت بگوید بازگشت تحریمها هیچ اثری نخواهد داشت، چه حسی به کارگر و کارمندی دست میدهد که برای خرید ثابت روزانه منزلش در یک هفته اخیر هر روز بیشتر از روز گذشته پول پرداخت کرده و باور دارد حقوق دریافتیاش در بهترین حالت تا نیمه ماه کفاف زندگی اش را میدهد.
با تمام این اوصاف و قبول این نکته که برخی از افراد صاحبنام به دلایل مختلف و حتی از منظر اظهار توانمندی در برابر دشمنان خارجی نباید از موضع ضعف حرف بزنند؛ اما این نباید به معنای نادیده گرفتن کل حقیقت و انکار مطلق همه چیزباشد؛ چرا که به استناد همان تجربیات گذشته و خاطره تلخ شهروندان از سیاه و سفید دیدن مطلق موضوعات با چنین اظهارنظرهایی بیشتر از پیش دچار نگرانی و ارتکاب رفتارهای هیجانی در بازار میشوند که به تشدید شرایط بحرانی بازار منجر خواهد شد.
بر همین اساس به تعدادی از این صاحبنظران توصیه میشود لطفاً این بار وارد فضای خاکستری (واقعی) میان دو دیدگاه سیاه و سفید مطلق شوید و زاویه دید خود را نسبت به مکانیسم ماشه تغییر دهید. اگر باور کنید یا نه، روغن نباتی در همین چند هفته بیش از ۱۰۰ هزار تومان گرانتر شده، برنج ایرانی که هیچ، برنج پاکستانی مرغوب هم دیگر از لیست خرید بسیاری از خانوادههای قشر ضعیف جامعه حذف شده و با چنین اظهارنظرهای متناقض با اتفاقهای کف بازار، تنها رسوب بیاعتمادی در اذهان شهروندان قطورتر میشود و هزینههای اعتمادسازی به مراتب بیشتر از هر چیز دیگری خواهد بود.
۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۵:۵۸
کد خبر: ۱۰۹۷۶۵۶
لطفاً زاویه دید خود را نسبت به ماشه تنظیم کنید
تفاوت تصویر ماشه از پشت میز تا کف بازار!
علی محمدزاده، روزنامهنگار
در هفتههای اخیر و به طور خاص در چند روز گذشته شاهد سونامی اظهارنظرهای مختلف و متفاوت و البته متناقض در باب اثرات اجرایی شدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها بوده و هستیم.
زمان مطالعه: ۳ دقیقه
منبع: روزنامه قدس




نظر شما