خیابانها، محلهها و شبکههای اجتماعی نه صحنه تفرقه، که عرصه نمایش کمنظیری از ایثار و همبستگی ملی شد. همزمان، صف واحدی از مردم و مسئولان در برابر دشمن شکل گرفت که هرگونه امید به شکاف داخلی را نقش بر آب کرد. ایران از این آزمون سخت، نه تنها سربلند، که متحدتر از همیشه بیرون آمد.
اینک، در سالروز تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، فرصتی است تا این پدیده شگرف را کالبدشکافی کنیم. چگونه میتوان این روحیه همدلی را زنده نگه داشت و آن را به یک فرهنگ دائمی تبدیل کرد؟ برای یافتن پاسخ این پرسشها و بررسی نقش تقریب در ساختن ایرانی قویتر، پای صحبتهای دکتر ناصرقلی سارلی، معاون فرهنگی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، نشستهایم.

تهاجم اخیر رژیم صهیونیستی، مفهوم وحدت را از یک بحث فرهنگی به یک ضرورت امنیت ملی تبدیل کرده است. در این شرایط جدید، راهبرد تقریب مذاهب چه نقشی در عملیاتی کردن وحدت مقدس به عنوان یک سد دفاعی مستحکم برای کشور ایفا میکند؟
دقیقاً همینطور است. کارآمدی راهبرد تقریب به عنوان یک سپر دفاعی، صرفاً یک نظریه نیست، بلکه در میدان عمل و در جریان همین تهاجم اخیر به اثبات رسید. دشمنان ایران اسلامی در جنگ تحمیلی اخیر روی شکافهای قومی و مذهبی حساب ویژهای باز کرده بودند. هم رژیم صهیونیستی سعی داشت با کمک بازوهای رسانهای خود به این شکافها دامن بزند و هم چند روز پس از پایان جنگ، آمریکا گروههایی قومی و مذهبی را از قانون ممنوعیت سفر ایرانیان به آمریکا مستثنا کرد. اما هوشیاری علما و مردم، بهویژه در نواحی قومی و مذهبی که با هدایت و راهبری دقیق علمای تقریبی و مسئولان هوشیار کشور صورت گرفت، عملاً این نقشه شوم را نقش بر آب کرد. اکنون که اهمیت و ارزش راهبرد تقریب برای همگان روشن شده است، جا دارد کارهای بزرگتر و برنامههای وسیعتری اندیشیده و اجرا شود.
در دوران جنگ تحمیلی اخیر، مقام معظم رهبری تعبیر حکیمانه و دقیقی به کار بردند: «اتحاد مقدس». این تعبیر هم ناظر بر اتحاد اقشار مختلف مردم ایران در برابر دشمن بود و هم اعلام اتحاد علمای بلاد اسلامی با مردم ایران در مقابل رژیم صهیونیستی را توصیف میکرد. در سی و نهمین کنفرانس بینالمللی وحدت اسلامی، ما تعدادی از بیانیهها و فتاوای علمای بلاد اسلامی، اعم از سنی و شیعه از داخل و خارج کشور را به نمایش گذاشتیم و به پیروی از تعبیر دقیق مقام معظم رهبری، عنوان این نمایشگاه و پوسترها را نیز «اتحاد مقدس» انتخاب کردیم. وقتی در چنان زمانه پیچیده و دشواری، راهبرد تقریب کارکرد اصلی خود را به نمایش میگذارد و توجه جهان اسلام و علمای بزرگ آن را به ظلم و وحشیگری رژیم صهیونیستی و آمریکا جلب میکند، میتوان نتیجه گرفت که راهبرد تقریب یکی از دقیقترین و درستترین برنامههاست که در دستور کار جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است.
در سوال قبل، بر نقش تقریب به عنوان یک سد دفاعی داخلی تأکید شد. اما موفقیت یک راهبرد، در گرو الگوسازی و قابلیت تسری آن است. با توجه به اینکه راهبرد تقریب توانسته است از مرزهای کشور فراتر رود و به یک الگوی موفق در کشورهای اسلامی دیگر تبدیل شود، این دستاورد بینالمللی چگونه میتواند به تقویت زیرساختهای وحدت در داخل کشور و حل چالشهای عینی مانند پرهیز از تبعیض کمک کند؟
نگاه شما به قابلیت تسری و الگوسازی راهبرد تقریب، نگاهی بسیار دقیق است. در حقیقت، موفقیت تقریب در عرصه بینالمللی، خود بهترین الگو و شاخص برای تقویت زیرساختهای وحدت در داخل است. راهبرد تقریب نه تنها در ایران اسلامی موفق بوده است و در ترویج برادری، وحدت و همزیستی مسالمتآمیز نقش ایفا کرده است، بلکه اکنون توانستهایم این راهبرد را به سایر کشورهای اسلامی صادر کنیم؛ بهگونهای که در حال حاضر بسیاری از کشورهای اسلامی مانند عربستان، قطر و ترکیه نهادی شبیه به مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی شکل دادهاند. یعنی آنها هم دریافتهاند که راهبرد تقریب، برادری، همکاری و همزیستی است که میتواند امت واحده اسلامی را در شرایط دشوار به ساحل نجات رهنمون شود.
اگر راهبرد تقریب را صرفاً محدود به حوزه علما ندانیم و قائل به تسری آن به لایههای دیگر جامعه باشیم، چگونه میتوان پتانسیل عظیم نخبگان، دانشگاهیان و متخصصان اهل سنت را به صورت سازمانیافتهتری در خدمت تقویت بنیه علمی، اقتصادی و فرهنگی کشور قرار داد؟ برای فعالسازی کامل این سرمایه ملی و تسری روح تقریب به این اقشار، چه سازوکارها و ابتکارات جدیدی را پیشنهاد میکنید؟
این پرسش به درستی، نقطه عطف بعدی در تکامل راهبرد تقریب را نشانه گرفته است. برای انسجام و اتحاد در میان نخبگان، دانشگاهیان و سایر اقشار ملت، دقیقاً میتوان از همین راهبرد تقریب استفاده کرد. به تعبیر دیگر، باید روح و جوهره اصلی تقریب را تسری داد و گذشته از علما، اقشار دیگر مانند دانشجویان، متخصصان، استادان دانشگاه و سایر گروههای مرجع اجتماعی و سیاسی را نیز تحت پوشش طرحهایی مانند تقریب مذاهب درآورد. البته نوع رفتار و تعامل با هر قشر، لوازم و استلزامات خاص خود را دارد. گذشته از آن، ما در این زمینهها به مفهومسازیهای جدید و ابتکارات نو نیازمندیم.
دشمنان با جنگ رسانهای و شناختی، مستقیماً «وحدت ملی» ما را هدف گرفتهاند. در مقابل این تهاجم، رسانههای ما برای خلق یک «روایت وحدتبخش» به چه الگوهای موفقی میتوانند تکیه کنند؟ به طور مشخص، چگونه میتوان از تجارب موفق در «امتسازی» در جهان اسلام، برای تقویت همبستگی داخلی و خنثیسازی توطئهها بهره گرفت؟
امروز رسانهها نقش عمدهای در شکلدهی افکار عمومی دارند. رسالت امروز رسانههای ما، متحد کردن امت اسلامی در مقابل دشمنان تاریخی اسلام و مسلمانان است. برای این کار باید در جهت شکلبخشی به جریانهای بیشکل و متفرق در میان مسلمانان حرکت کرد. برای مثال در مسئله غزه و فلسطین، باید در سطوح مختلف محلی، منطقهای و جهانی به بیدارسازی مسلمانان و تقویت حساسیت در میان آنها پرداخت. در میان فلسطینیان، این مسئله را در سطح فلسطینی میتوان دنبال کرد؛ در میان عربها بهعنوان مسئله عربی؛ در میان مسلمانان بهعنوان یک مسئله اسلامی؛ و در جهان بینالملل بهعنوان یک مسئله انسانی. این اتفاقی است که با کمک رسانهها افتاده است و باید در سایر زمینهها نیز دنبال شود.
در طول این گفتگو، ما «وحدت» را از یک مفهوم فرهنگی به یک ضرورت امنیتی و راهبرد دفاعی ارتقا دادیم و بر لزوم «تسری روح تقریب» به نخبگان و رسانهها تأکید کردیم. به عنوان کلام آخر، اگر بخواهیم این راهبرد کلان را به یک «ماموریت شخصی» برای نسل جوان تبدیل کنیم، آن ماموریت چیست؟ جوانان شیعه و سنی چگونه میتوانند در عمل، حافظان این وحدت مقدس باشند و ایران را در این برهه حساس، قویتر از همیشه سازند؟
این ماموریت، در عین سادگی، عمیقترین پیام راهبردی ماست که مقام معظم رهبری بارها بر آن تأکید کردهاند: تبدیل ایده «امت واحده اسلامی» از یک آرمان به یک واقعیت زیسته. پیام من به نسل جوان این است: وحدت و برادری را از یک شعار به یک «مسئولیت شخصی» تبدیل کنید. از تفرقه و اختلاف بپرهیزید، همانگونه که از دشمن میپرهیزید و تمام روابط خود را، چه شخصی، چه اجتماعی و چه تخصصی؛ بر پایه مشترکات و ارزشهای اصیل اسلامی و ایرانی بنا کنید. این، همان رسالت قرآنی و نبوی است که امروز ضامن امنیت و اقتدار ماست.




نظر شما