تحولات منطقه

حجت الاسلام والمسلمین احمد آخوندی گفت: بیان شیوا، امانت داری، ادب گفتاری و محبت ورزی به اهل بیت (ع) از ویژگی های بارز علامه امینی بود.

نوه علامه امینی: محبت‌ورزی به اهل‌بیت(ع) از ویژگی‌های بارز علامه امینی بود
زمان مطالعه: ۱۰ دقیقه

حجت الاسلام و المسلمین محسن احمد آخوندی از اساتید حوزه علمیه قم با اشاره به جایگاه والای کتاب الغدیر، به بیان برخی از ویژگی های این کتاب ارزشمند و عملکرد علامه امینی برای این کتاب پرداخت.

استاد حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: «بیان شیوا» و «امانت داری» و «ادب گفتاری» و «محبت ورزی به اهل بیت (ع)» از ویژگی های بارز علامه امینی بود.

وی افزود: علامه امینی بسیار امانتدار بودند و اگر می خواستند از یک عالم سنی نقلی داشته باشند، تلاش می کردند که تحریفی در این نقل، صورت نگیرد و عین آن کلام را بیان می کردند.

نوه علامه امینی بیان کرد: علامه امینی، خودشان در نامه ای به فرزندشان شیخ محمد هادی توصیه می کنند: «آنچه را که از دیگران نقل می کنی، باید امانتدار باشی. حتی اگر علی (ع) را با عباراتی مانند «کرّم الله وجهه» بیان می کنند، همان عبارت را بدون هیچ تصرفی بیاور»

حجت الاسلام و المسلمین احمد آخوندی گفت: دومین ویژگی در الغدیر، «ادب گفتاری» آن است؛ ایشان در گفتار و بیانشان خیلی ادب را رعایت می کردند.

وی اضافه کرد: عبدالغنی حسن، یکی از بزرگان مصری است که در ادبیات ید طولایی دارد؛ بسیاری از کتاب های در مصر با مقدمه و تعلیقیه ای از وی چاپ شده است، این عالم بزرگ مصری نسبت به علامه امینی می گوید: «من تعجب می کنم، از یک شخص که این همه محبت به خاندان اهل بیت دارد، و سخن دیگران را نقل می کند، دیگرانی که آنقدر به اهل بیت (ع) جسارت کرده اند، اما ایشان از کنار همه این جسارت ها رد شده و فقط به نقد علمی پرداخته و وارد پاسخگویی به آن جسارت ها نشده است.»

استاد حوزه علمیه قم در مقام تشریح کلام عبدالغنی حسن و برخی از جسارت ها به شیعیان، تأکید کرد: وقتی ابن حجر می خواهد شیعه را معرفی بکند، داستان سرایی می کند که شین «شیعه» یادآور هر شرّ و شرارت و شرک است و از این قبیل؛ مرحوم علامه نسبت به این مسائل، اصلا رد می شود و هیچ جوابی نمی دهد؛ گاهی فقط یک آیه را به خودش گوشزد می کند که باید اینگونه رفتار کنید. «وَ الَّذینَ لا یَشْهَدُونَ الزُّورَ وَ إِذا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا کِراما» (فرقان: ۷۲)

وی تصریح کرد: مرحوم علامه امینی بسیار اهتمام داشتند تا ادب گفتاری را رعایت کنند. در عبارتی، خود علامه امینی کلام امیرالمؤمنین علی(ع) خطاب به عمرو بن حمق و حجر بن عدی را یادآور می شود که آن کلام بر اساس کتاب «وقعة الصفین» اینچنین است:

«نصر: عمر بن سعد، از عبد الرحمن، از حارث بن حصیره از عبد اللّه بن شریک که گفت: حجر بن عدیّ و عمرو بن حمق بیرون آمدند و به اظهار تنفر و لعنت بر شامیان پرداختند. علی به ایشان پیام فرستاد: از آنچه درباره شما گزارش می ‌دهند دست بکشید و نزد من بیایید. (چون آن دو آمدند) گفتند: ای امیر مؤمنان، آیا ما حق نداریم؟ گفت: چرا. [گفتند: آیا آنان بر باطل نیستند؟ گفت: چرا]. گفتند: پس از چه رو ما را از دشنام گویی به آنان باز داشتی؟

امیر مؤمنان علی(ع) فرمود: «کَرِهْتُ لَکُمْ أَنْ تَکُونُوا لَعَّانِینَ شَتَّامِینَ تَشْتِمُونَ وَ تَتَبَرَّءُونَ وَ لَکِنْ لَوْ وَصَفْتُمْ مَسَاوِیَ أَعْمَالِهِمْ فَقُلْتُمْ مِنْ سِیرَتِهِمْ کَذَا وَ کَذَا وَ مِنْ عَمَلِهِمْ کَذَا وَ کَذَا کَانَ أَصْوَبَ فِی الْقَوْلِ وَ أَبْلَغَ فِی الْعُذْرِ وَ [لَوْ] قُلْتُمْ مَکَانَ لَعْنِکُمْ إِیَّاهُمْ وَ بَرَاءَتِکُمْ مِنْهُمْ- اللَّهُمَّ احْقِنْ دِمَاءَنَا وَ دِمَاءَهُمْ وَ أَصْلِحْ ذَاتَ بَیْنِنَا وَ بَیْنِهِمْ وَ اهْدِهِمْ مِنْ ضَلَالَتِهِمْ حَتَّی یَعْرِفَ الْحَقَّ مِنْهُمْ مَنْ جَهِلَهُ وَ یَرْعَوِیَ عَنْ الْغَیِّ وَ الْعُدْوَانِ مَنْ لَهِجَ بِهِ کَانَ هَذَا أَحَبَّ إِلَیَّ وَ خَیْراً لَکُم؛ بر شما روا ندانستم که نفرینگر و دشنامگو باشید و فحش دهید و اظهار نفرت کنید. ولی اگر کردارهای زشت آنان را توصیف می‌ کردید و می ‌گفتید: رفتار آنان چنین و چنان و کردارشان چنین و چنان بوده، سخنی درست تر گفته و عذری رساتر آورده بودید و [اگر] به جای نفرین بر آنها و اظهار بیزاری خود از آنان (این گونه دعا می‌ کردید) و می‌ گفتید: بار خدایا خون ما و ایشان را مریز و میان ما و آنان سازشی به سازگاری آنها برقرار فرما و آنان را از گمراهیشان به راه هدایت باز آر تا پاره ‌ای از آنها که حق را نمی ‌شناسند، بشناسندش و آنکه به گردنکشی و ستم پرداخته، از پافشاری در آن دست کشد، این مرا خوشتر و برای خود شما نیکوتر می ‌بود».

«فَقَالا یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ نَقْبَلُ عِظَتَکَ وَ نَتَأَدَّبُ‌ بِأَدَبِک»

عمرو بن حمق گفت: راستی را، ای امیر مؤمنان، به خدا من نه از آن رو تو را دوست دارم و نه به آن سبب با تو بیعت کرده‌ ام که میان من و تو خویشاوندی است و یا قصد دریافت مالی دارم که تو به من دهی یا خواستار چیره ‌دستی و تسلطی هستم که نامم بدان بر آید، بلکه از آن روست که من تو را به پنج ویژگیت دوست دارم:

اینکه تو پسر عموی پیامبر خدا (ص)، و نخستین کسی هستی که به او ایمان آورده و همسر سرور بانوان امت، فاطمه دختر محمد (ص)، و پدر خاندان پاکی هستی که پیامبر خدا (ص) در میان ما به جای نهاده و بزرگترین مرد مهاجران هستی که سهم عمده در جهاد، از آن توست. و روا بود من به جا به‌ جا کردن کوه های بلند و استوار و بر کشیدن آب دریاهای سرشار و انباشته مکلّف می ‌شدم تا چنین (خجسته) روزیم می ‌رسید که در کاری دوستانت را تقویت کنم و دشمنت را زبون سازم، راستی را که من نتوانسته ‌ام تمام و کمال، حق بزرگی را که تو بر گردن من داری، چنان که باید ادا کنم.

امیر مؤمنان علی(ع) (به دعا) فرمودند: بار الها، دل او را به نور تقوی روشن دار و وی‌ را به راه راست برگمار (و خطاب به او فرمود) ای کاش در سپاه من صد تن چون تو می‌ بودند.

حجر گفت: ای امیر مؤمنان، بنابر این تو را به خدا، سپاه خود را پاکسازی کن و از شمار آنان که با تو نیرنگ می ‌بازند بکاه.

سپس حجر برخاست و گفت: ای امیر مؤمنان، ما فرزند جنگ و مرد پیکاریم، کسانی هستیم که سر در پی جنگ نهیم و از آن بهره گیریم. جنگ ما را آزموده و ما خود، جنگ را آزموده ‌ایم. ما را همدستانی با شایستگی های جنگی، و قبیله ‌ای پر شمار و اندیشه ‌ای آزموده (و فکری سنجیده و) و تحمّلی ستوده است. زمام، به فرمانبرداری از تو و شنوایی فرمان تو سپرده است. اگر به خاورمان کشانی رو به خاور آریم و اگر به باخترمان خوانی جانب باختر شویم و هر فرمان که تو فرمایی همچنان کنیم.

علی (ع) فرمود: «آیا رأی تمام افراد قوم تو چون رأی توست؟»

گفت: «من از ایشان جز نیک ندیده ‌ام، و اینک این دو دست من است که از جانب ایشان به شنوایی فرمان و اطاعت از تو و نیک پاسخی به تو فرا می‌آرم و در دست تو می ‌نهم»

علی (ع) به او فرمود: «خیر باشد.»

حجت الاسلام و المسلمین محسن احمد آخوندی خاطرنشان کرد: علامه امینی در ادامه بیان می کند: «و قال الامینی مثل ما قالا» من هم پند شما را می پذیرم و ادب شما را رعایت می کنم و همه شیعیان اینگونه هستند و باید اینگونه باشند.

وی افزود: محبت ورزی به دین و بزرگان دین یکی از شاخصه های بارز علامه است و همه کسانی که با الغدیر آشنا هستند، می دانند که علامه امینی این جملات را با عشق ادا کرده و از این رو عبدالغنی حسن خطاب به ایشان می گوید با وجود آن عشق سرشار به اهل بیت (ع)، راه را از مسیر مستقیم منحرف نمی سازد و در آن مقام استدلال، پایبند ضوابط استدلال است.

حجت الاسلام و المسلمین احمد آخوندی خاطرنشان کرد: یکی از راه هایی که به اثبات جریان غدیر می انجامد و علامه امینی به آن اشاره کرده، آن است که جریان غدیر به صورت یک مبدأ تاریخ در کتاب های تاریخی قرار دارد.

وی اضافه کرد: مرحوم علامه امینی به این مطلب هم تمسک می کند که برخی از افراد، وقتی می خواهند زمانی را نشان دهند، در پاسخشان به زمان عید غدیر اشاره می کنند.

استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: به عنوان مثال وقتی ابن خلکان از المستنصر فاطمی را ترجمه بکند و شرح حال او را بازگو نماید، می گوید «او در شب پنجشنبه، دوازده شب باقی مانده از ذی الحجه سال ۴۶۷ وفات یافت و این شب، همان شب عید غدیر، یعنی هجده ذی الحجه است» از این رو در ترجمه المستعلی که جانشین المسنتصر است، در آنجا هم دوباره بازگو می کند که مردم در روز عید غدیر، یعنی هجده ذی الحجه با او بیعت کردند.

وی تصریح کرد: در مورد استعمال کلمه «عید» برای روز غدیر، باید گفت: آن روز، روز «عید» و روز «تحنیت گفتن» و روز تبریک گفتن است، این مطلب در زبان خود پیامبر اکرم (ص) آمده است:

«أَبُو سَعِیدٍ الْخُدْرِیُّ فِی خَبَرٍ ثُمَّ قَالَ النَّبِیُّ (ص) یَا قَوْمِ هَنِّئُونِی‌ هَنِّئُونِی‌ إِنَّ اللَّهَ خَصَّنِی بِالنُّبُوَّةِ وَ خَصَّ أَهْلَ بَیْتِی بِالْإِمَامَةِ فَلَقِیَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ ع فَقَالَ طُوبَی لَکَ یَا أَبَا الْحَسَنِ أَصْبَحْتَ مَوْلَایَ وَ مَوْلَی کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» (مناقب آل أبی طالب (ع) (لابن شهرآشوب)؛ ج‌ ۳؛ ص ۳۵) این تهنیت گفتن به پیامبر (ص) و عید خواندن این روز، خود، نشان دهنده خاص بودن این روز بزرگ است.

حجت الاسلام و المسلمین احمد آخوندی خاطرنشان کرد: یکی دیگر از جنبه های اثباتی کتاب الغدیر، جنبه وحدت آفرینی است.

وی اضافه کرد: علامه امینی در مقدمه جلد هشتم، تحت عنوان «الغدیر یوحد الصفوف فی‌ الملا الاسلامی» مستقیما وارد بحث نقش الغدیر در وحدت اسلامی می ‌شوند، کتاب غدیر مایه وحدت بخشی به صفوف است.

استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: علامه اعتقاد جزیی داشت که با جهل و نادانی وحدت ایجاد نمی شود؛ با به تغافل زدن خود، وحدت ایجاد نمی شود؛ مادامی که آنها ما را مشرک می انگارند، مادامی که اعتقاداتی نسبت به ما دارند که این اعتقادات هر مسلمانی را برآشفته می کند، این وحدت شکل نمی گیرد؛ هر مسلمانی اگر اعتقاد داشته باشد که خدا به صورت علی بن ابی طالب ظهور پیدا کرد، برآشفته می شود؛ مادامی که این اعتقادات بیان شده و به عنوان برچسبی بر شیعه در میان غیر مسلمان ها پخش بشود، چه جایی از وحدت باقی می ماند. وقتی مهری در نماز می گذارم و دیگری گمان می کند که من سنگ می پرستم، و این گونه القاء شده، چه انتظاری می توان داشت؟

وی یادآور شد: وحدت آنجا حاصل می شود که همگی ما بفهمیم جز به مبانی معتبر اسلام، یعنی کتاب و سنت قطعی پیامبر خدا (ص) به چیزی دیگر گردن نمی نهیم.

حجت الاسلام و المسلمین احمد آخوندی خاطرنشان کرد: البته ممکن است که در برداشت های از منابع، با هم تفاوت داشته باشیم؛ همان گونه که فقها با هم اختلاف دارند؛ ولی با صحبت نکردن و با حرف نزدن و با سکوت کردن هیچ امری را نمی توانیم از آن دست برداریم، اگر جزو باورهای خودمان است، بگوییم بیان کنیم و با منطق قوی استدلال کنیم و در کتاب های علمی بیان کنیم. از این رو علامه امینی برخلاف آنچه که برخی بیان می کنند، اهل گفتگو بوده است.

وی تأکید کرد: علامه اهل گفتگو بوده است؛ در الازهر مصر یک ساعت سخنرانی می کند و جریان ولایت را بدون پرده پوشی، با استفاده از منابع اهل سنت با قاطعیت از ولایت سخن می گوید.

وی ادامه داد: ماجرایی نقل شده که شخصی ناآشنا نسبت به چهره علامه امینی، بعد از شنیدن سخنرانی ایشان، گفت: شما خیلی زیبا صحبت کردید و چه ادبیاتی قوی در این سخنرانی داشتید. کسی دیگر هم کتابی به نام «الغدیر» نوشته است، سخنانش خیلی شبیه سخنان شما است؛ ولی حیف که ترک است و نمی تواند همانند شما برای ما سخنرانی کند.

علامه گفتند: من همان ترکی هستم که الغدیر را نوشته ام.

حجت الاسلام و المسلمین احمدآخوندی خاطرنشان کرد: برخی از نوشته های ایشان در اثر گفتگو شکل پذیرفته است. کتاب «سیرتنا و سنّتنا سیرة نبینا و سنته» همان حاصل مذاکراتی است که افراد گوناگون با ایشان داشتند؛ افراد، با ایشان گفتند که شما در عشق ورزی و محبت ورزی به امام حسین (ع) مبالغه می کنید. ایشان همین باب گفتگو را شروع کرد و گفت: با هم مباحثه می کنیم؛ و نتیجه صحبت این کتاب شد «سیرتنا و سنّتنا»

وی بیان کرد: ایشان از اینکه جهان اسلام باب گفتگو را باز کنند، استقبال می کرد و تقریظ های گوناگون برای ایشان که بعضا از سوی عالمان اهل سنت بوده است، نشان دهنده این مطلب است.

استاد حوزه علمیه قم بیان کرد: محمد سعید دحدوح، از عالمان اهل سنت و امام جمعه حلب برای علامه تقریظ می نگارد و ضمن بیان تمایل مردم به شیعه، بیان می کند، به زودی مملکت حلب، یک مملکتی خواهد بود که رنگ رخساره آنها گواهی می دهد از عشقشان به اهل بیت (ع) و تمایل به تشیع. این تأثیر هنگفت را علامه امینی در جامعه آن زمان ایجاد کرد.

وی اضافه کرد: این موارد بیان شده، در مقام اثبات بوده است؛ باید گفت مرحوم علامه امینی در مقام سلب دیگران هم کاری انجام داده که مرحوم محمدرضا حکیمی، اسمش را «پالایش کتابخانه عمومی» یا «بازسازی علمی میراث فرهنگی اسلام» نام نهاده است. ایشان دست به پالایش مطالب زده و لازم است در گفتگویی دیگر به آن پرداخته شود.

منبع: خبرگزاری رسمی حوزه

برچسب‌ها

حرم مطهر رضوی

کاظمین

کربلا

مسجدالنبی

مسجدالحرام

حرم حضرت معصومه

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
در زمینه انتشار نظرات مخاطبان رعایت چند مورد ضروری است:
  • لطفا نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
  • مدیر سایت مجاز به ویرایش ادبی نظرات مخاطبان است.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظرات پس از تأیید منتشر می‌شود.
captcha