زینت و مایه فخر عبادتکنندگان خداوند متعال، امام سجاد(ع) در نهمین دعای خود در صحیفه سجادیه از شور و اشتیاق خود برای میل به نیکی، طلب آمرزش و در مسیر خداوندی قرار گرفتن صحبت میکنند و نجوا و راز و نیاز خود را با درود بر محمد(ص) و خاندان پاکشان، آغاز کرده و به دنبال آن، خواستههای بجای خود را به درگاه خداوند عرضه میکنند. نکته جالب توجه در این دعا دقت و توجه به حالات ملموس انسانی مثل میل به نیکی و درگیریهای ذهنی برای امتناع از آن و میل به خوبی و کشمکشهای دنیایی ماست، زیرا انسان در این دنیا، همواره میان رسیدن به منافع مادی و انتخاب و رسیدن به آخرت تعارض میبیند و تصمیم تقدم یکی بر دیگری برایش دشوار است. به این علت حضرت این درخواست را به درگاه خداوند عرضه میکنند که با کمک خود خداوند متعال موفق به نیکی و جلب رضایت الهی شویم. در ادامه مروری بر فرازهای تجربه شده برای همهمان داریم.
خدایا کمک کن انتخاب من، تو باشی
«بارالها بر محمد و آلش درود فرست و ما را به سرمنزل توبه که محبوب تو است برسان و از پافشاری بر گناه که نمیپسندی، دور ساز. بارخدایا هنگامی که در وضعی قرار میگیریم که به ناچار مستحق خسارت در دین یا ضرر در دنیا میشویم، پس کاهش (نقص) را بر دنیای ما که زود فانی میشود وارد ساز و عفو و بخششت را در دینمان که بادوامتر است قرار بده...» توبه به معنی بازگشت از گناه و سرکشی و پشیمان شدن از کردار ناپسند گذشته است که دارای دو شرط اساسی است: شرط اول، پشیمانی از عمل و ندامت از کار سابق ناهنجار و شرط دوم، تصمیم قطعی بر انجام ندادن دوباره آن عمل غلط است، چون دوری از گناه مورد عنایت و رحمت خداست. چنانکه در روایت آمده است خداوند ناله توبهکنندگان را بیش از مناجات عابدان دوست دارد.و درست به عکس آن، خداوند از رفتار تبهکاری که بر رفتار ناپسند خود اصرار میورزد بیزار است؛ زیرا اصرار در عمل ناپسند، نادیده گرفتن عظمت و قدرت حضرت حق است که پیامد آن، بازتاب شدید غضب الهی خواهد بود.
میخواهی خوب باشی؛ این هم خوب است
میل به طاعت موجب میشود خداوند متعال حسنهای را در نامه اعمال ما ثبت فرماید. از امام صادق(ع) نقل شده است: «همانا مؤمن اگر آهنگ کار نیک کند و انجام ندهد، برای او حسنهای نوشته شود و اگر انجام دهد برای او نوشته شود و همانا مؤمن آهنگ کار بد کند اما بجا نیاورد، چیزی بر او نوشته نشود». از این روایت چنین فهمیده میشود که خطور کار ناپسند در ذهن و عزم بر آنها موجب گناه نیست، البته بعضی از معاصی همانند سوءظن و بدگمانی که خود عملی باطنی است، موجب کدورت نفس انسان و مانع ارتقای نفس خواهد شد، ولی مادام که بر حسب آنان ترتیب اثری ندهد، موجب عصیان و عذاب الهی نخواهد شد. گاهی قدرت بر ترک گناه اگر چه موجب ترفیع درجه نیست، ولی همین مقدار که از انجام معصیت در امان است، خود مطلوب است.
ضعیف و خسته به درگاهت آمدم، رحمی
ضعف در انسان تنها مربوط به قوای جسمی یا تواناییهای فیزیکی او در میان دیگر گونههای موجود در طبیعت نیست، کما اینکه انسان در دسته موجودات ضعیف طبیعت است. ضعفی که امام معصوم از آن صحبت میکنند فراتر از دایره جسمانی و اختیاری او است؛ ضعفی است که حتی معصومی با شأن زیاد به آن اعتراف کرده و فروتنانه از درگاه خالق درخواست کمک و مدد برای رفع این ضعف میکنند. همچنان که در این دعا میخوانیم: «خدایا تو ما را از ضعف آفریدی و از سستی بنیانمان نهادهای و از نطفه بیارزش ما را بنا نهادی، پس هیچ حول و قوهای جز قوه و کمک تو نداریم، پس به توفیق خود ما را مؤید گردان و استحکام وجودی و ایمانی ما را تشدید فرما».
در قرآن کریم آمده است «خلق الانسان ضعیفا» مقصود محدود بودن انسان در جمیع موارد وجودی است. بهطور مثال انسان پیوسته با دخالت هواهای نفسانی از صراط مستقیم منحرف میشود و هر کسی که باشد، نمیتواند به من و منیت تکیه کند، بلکه باید با توکل تمام به «لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم» دست بیاویزد که جبران این ضعف، فقط با قدرت نامتناهی ممکن است.
ذره ذره وجودم برای تو
قلب انسان در هر دو معنای جسمی و جانی، عضوی شگفتانگیز است و تغییر حالاتش، کارکردش و همه تأثیراتش بر زیست و تصمیمات ما تأثیرگذار است. وقتی عرفا و فلاسفه فصول زیادی از درس و بحث را در مورد قلب قرار دادهاند پس حتماً در کلام بزرگان دینی ما نیز به آن توجه شده است. امام معصوم(ع) در فرازهای پایانی دعایشان به این عضو جالب توجه کرده و از درگاه خداوند برای صحت آن -که در مسیر اطاعت و عبودیت خداوندی قرار گرفتن است- دعا میکنند و در ادامه حتی به پلکزدنی و کلام کوچکی که از ما سر میزند توجهمان میدهند: «خداوندا بر محمد(ص) و خاندان او درود و سلام فرست و خاطرات قلبیمان، رازهای دلمان، حرکات اعضایمان، به هم خوردن چشمهایمان و گفتارهای زبانهایمان را در مسیری قرار ده که موجب خشنودی تو میشود تا آنجا که هیچ کار نیکی را که به سبب آن مستحق جزای نیک تو میشویم از دست ندهیم و برایمان کار زشت و گناهی که بدان مستوجب عذاب و عِقاب تو میشویم، باقی نماند».
در روایتی از امام صادق(ع) چنین بیان شده است که خاطرههای ذهنی فاسد، همچون قصر بسیار زیبایی هستند که در آن، میزان فراوانی دود قیر و نفت متراکمشده است و همه دیوارهای آن کثیف و چرک میشود؛ به این معنا که این خاطرهها ذهن را تاریک و ظلمانی میکنند، در حالی که میشود به واسطه آن به تقرب الهی رسید.
امام سجاد(ع) گرفتن کامل ثوابها و دوری از ظلمات را مشروط بر آن میدانند که شخص قادر بتواند به کنترل خاطرات قلبی، حرکت اعضای بدن و نگاههای حرام و همچنین لغزش زبان دست پیدا کند و تنها شخصی قادر به این امر است که خود را از حملههای شیطانی در امان نگه دارد و تمامی آنها را به استخدام اوامر پرودگار درآورد، بهگونهای که همه اعضا به یکباره در مسیر فرمانبرداری از خداوند متعال قرار گیرند، چرا که درهای ورودی که ابلیس از طریقآنها حمله کرده و دل را به تسخیر خود درخواهد آورد حواس ظاهری هستند و اگر این درها به روی شیطان بسته شوند راه ورود به مرکز حرم الهی که همان دل است، مسدود میشود.




نظر شما