به گزارش قدس آنلاین، «برف کهنه، برف نو»، مجموعه داستان تازه مجید قیصری، نویسنده شناخته شده معاصر ایران، بازخوانی تجربه جنگ، بحرانهای شخصی، تاثیر فقدان بر روان انسان و نگاه ویژه به ابعاد عمیقتر رویارویی با مرگ را ارائه کرده است.
مجید قیصری، نویسندۀ ایرانی، در جدیدترین اثر خود، برف کهنه، برف نو، با زبانی بیتکلف به بیان درد، رنج، امید و پایمردی شخصیتها پرداخته است.
قیصری در این هفت داستان، با توصیفهای دقیق محیط، جزئیات روزمره و روانشناسی شخصیتها تجربۀ جنگ را نه بهشکل تراژدی مطلق، بلکه بهعنوان بخشی از زندگی مردمانی نشان میدهد که در دل ویرانی، به تلاش برای حفظ ارتباط، کار و خاطره مشغولاند.
داستانهای این مجموعه، اغلب روایتهایی روان و ساده دارند با تردستی زبانی قیصری که در آثار دیگرش نیز خواننده را غافلگیر میکند. گرچه در این میان، همه چیز به سادگی رخ نمیدهد. قیصری نه فقط از زاویه دید انسانها بلکه از نظرگاه فرشتگان قدسی نیز به مقوله مرگ در جنگ نگریسته است. آنچه در این مجموعه داستان در انتظار خوانندگان است، تجربهای متفاوت از ساخت و پرداخت ادبی در آثار قیصری است.
برف کهنه، برف نو مجموعهای از هفت داستان است با موضوعها و حتی زبانی به ظاهر متفاوت. اما آنچه تمام این داستانها را کنار هم معنا بخشیده، درون مایههایی مانند انزوا، فقدان و مرگ است.





نظر شما