در منظومه فکری اسلام هر جایگاه و مسئولیتی، از اداره یک کشور تا سرپرستی یک خانواده، امانتی الهی و پیمانی مقدس میان انسان، خداوند و جامعه است. اما آفتی پنهان و فراگیر، این پیمانها را تهدید میکند؛ آفتی که در آن، فرد حق خود را تمام و کمال میطلبد، اما در ادای تکلیف خویش به کمترین بسنده میکند. این استاندارد دوگانه که ریشه بسیاری از نابسامانیهای کلان اجتماعی، از فساد اداری تا سستی بنیان خانواده است، در فرهنگ انتظار و ساختن جامعهای مبتنی بر عدالت مهدوی، یک مانع بنیادین محسوب میشود. این پدیده در ادبیات دینی چه جایگاهی دارد و چگونه میتوان با تکیه بر جهانبینی توحیدی، سازوکارهای بازدارنده درونی برای مقابله با آن ایجاد کرد؟
برای بررسی بیشتر این مفهوم عمیق قرآنی و ابعاد گسترده آن، با حجتالاسلام والمسلمین دکتر محمد عابدی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتوگو کردهایم. او با دقت به پرسشهای ما پاسخ داد که در ادامه میخوانید.

از کمفروشی در کالا تا کمفروشی در خدمت
دکتر عابدی برای ریشهیابی این ناهنجاری و تبیین دقیق ابعاد آن، سنگبنای تحلیل خود را بر یک اصل بنیادین در قرآن کریم قرار میدهد و میگوید: یکی از کلیدیترین مجموعه آیاتی که میتوان در این بحث به آن استناد کرد، آیات ابتدایی سوره مبارکه مطففین است. خداوند در این سوره میفرماید: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ. وَیْلٌ لِّلْمُطَفِّفِینَ(١) الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ(٢) وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ(٣) أَلَا یَظُنُّ أُولَئِکَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ(٤) لِیَوْمٍ عَظِیمٍ(٥) یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ(۶)». (مطففین، ۱-۶) ترجمه این آیات چنین است: «وای بر کمفروشان! آنان که چون از مردم پیمانه میگیرند، تمام میستانند و چون برای آنان پیمانه یا وزن میکنند، کم میدهند. آیا آنان گمان نمیکنند که برانگیخته خواهند شد؟ برای روزی بزرگ؛ روزی که مردم در پیشگاه پروردگار جهانیان میایستند».
وی اضافه میکند: ظاهر اولیه آیه، کمفروشی در اجناس مادی و قابل پیمانهکردن مانند گندم و برنج را به ذهن متبادر میکند. اما با استفاده از قاعده «الغای خصوصیت» میتوانیم این مفهوم را از مصداق اولیه آن فراتر ببریم. این قاعده به ما میآموزد شأن نزول یا مثال ذکر شده در آیه، حکم را محدود به همان مورد خاص نمیکند. بنابراین هر چیزی که قابل عرضه و معامله باشد، اعم از کالا یا خدمت، مشمول این هشدار الهی است. انسان مؤمن و مسلمان موظف است در هر آنچه ارائه میدهد، از کمفروشی پرهیز کند.
این کارشناس دینی توضیح میدهد: بر این اساس، کمفروشی میتواند در خدمات نیز مصداق پیدا کند. مدیری که تماموقت خود را در کار، برای سازمان صرف نمیکند، کارمندی که از ساعات کاری خود میدزدد، معلمی که با تمام توان به تعلیم نمیپردازد یا سیاستمداری که به وعدههای خود عمل نمیکند، همگی در دایره شمول «مُطَفِّفین» قرار میگیرند. اگر کسی ولایت و امامت مسلمین را بر عهده میگیرد، باید خدمت خود را تا حدی ارائه دهد که یقین کند دچار کمفروشی نشده است. شاید اوج این تعهد را بتوان در سیره رسول اکرم(ص) مشاهده کرد که در ارائه خدمت به امت، نهایت کوشش خود را به کار میبست تا جایی که خداوند به او خطاب میکند نزدیک است از شدت غصه و تلاش برای هدایت مردم، جان خود را از دست بدهی. این اوج تعهد، دقیقاً نقطه مقابل کمفروشی است.
ریشه فساد؛ استاندارد دوگانه در دریافت و ارائه خدمت
دکتر عابدی با اشاره به آیات دوم و سوم سوره مطففین میگوید: قرآن کریم ویژگی روانشناختی کمفروشان را به زیبایی ترسیم میکند: «الَّذِینَ إِذَا اکْتَالُوا عَلَی النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ وَإِذَا کَالُوهُمْ أَو وَّزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ». آنها کسانی هستند که هنگام دریافت حق خود از دیگران، آن را کامل و بدون ذرهای نقص طلب میکنند، اما هنگام ادای حق دیگران، از آن میکاهند. این استاندارد دوگانه، ریشه بسیاری از ناهنجاریهای اجتماعی است. مدیری که در ارائه خدمت به جامعه کوتاهی میکند، اگر خود به عنوان یک شهروند نیازمند همان خدمت باشد، انتظار دارد آن را به کاملترین شکل ممکن دریافت کند. همین تناقض، او را مشمول خطاب «وَیلٌ لِلمُطَفِّفین» میکند.
با این توصیف، آیا میتوان کمفروشی را یکی از منکرات بزرگ و ریشهای در جامعه دانست که زمینهساز فسادهای دیگر میشود؟
وی در پاسخ تأکید میکند: قطعاً. اگر مفهوم کمفروشی در خدمت، در جامعه اسلامی بهدرستی تبیین و به عنوان یک ضد ارزش و منکر بزرگ شناخته شود، بسیاری از مشکلات حل خواهد شد. متأسفانه در جامعه ما، مفهوم امر به معروف و نهی از منکر گاهی به مصادیق خاص و ظاهری محدود شده و از منکرات بزرگی چون کمفروشی در خدمات که میتواند ریشه هزاران فساد دیگر در عرصههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و مدیریتی باشد، غفلت میشود. این مفهوم حتی در عرصه خانواده و تربیت نیز قابل تبیین است؛ پدر و مادری که در محبت، توجه و تربیت فرزندان خود کوتاهی میکنند، درواقع در حال کمفروشی در مهمترین خدمت زندگی خود هستند.
ایمان به معاد، ترمز درونی در برابر کمفروشی
این استاد حوزه و دانشگاه ادامه میدهد: اما قرآن به ریشهیابی این انحراف اخلاقی میپردازد و راهکار اصلی را نیز ارائه میدهد. در آیات بعدی میفرماید: «أَلَا یَظُنُّ أُولَئِکَ أَنَّهُم مَّبْعُوثُونَ لِیَوْمٍ عَظِیمٍ». آیا آنها گمان نمیکنند برای روزی بزرگ برانگیخته میشوند؟ این آیه نشان میدهد ریشه اصلی کمفروشی، غفلت از قیامت و روز حساب است. انسانی که باور نداشته باشد روزی باید در برابر پروردگار عالمیان بایستد و پاسخگوی تمام اعمال خود باشد، بهراحتی به کمفروشی و تضییع حقوق دیگران رو میآورد.
این باور به معاد چگونه میتواند به عنوان یک سازوکار بازدارنده درونی عمل کند؟
دکتر عابدی توضیح میدهد: مهمترین عاملی که میتواند مانع کمفروشی شود، توجه دائمی به روز بعث و آن یوم عظیم است. آیه ششم به زیبایی این صحنه را مجسم میکند: «یَوْمَ یَقُومُ النَّاسُ لِرَبِّ الْعَالَمِینَ». روزی که همه انسانها برای حسابرسی در برابر پروردگارشان قیام میکنند. این ایستادن، برای پاسخگویی است؛ برای دریافت پاداش یا کیفر. وقتی این باور در جامعه تقویت شود، هر فردی در هر جایگاهی، خود را در محضر خداوند میبیند و میداند نامه عمل «فُجّار» (بدکاران) در «سجّین» (جایگاه پست و زندان اعمال) ثبت میشود: «کَلَّا إِنَّ کِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِی سِجِّینٍ». (مطففین، ۷)




نظر شما