در حالی که نگاه جهانی بر جنگ غزه متمرکز است، یمن بار دیگر به صحنهای تعیینکننده در رقابتهای ژئوپلیتیکی خاورمیانه بدل شده است. آتشبسی که قرار بود پایانی بر سالها خونریزی و محاصره باشد، اکنون در آستانه فروپاشی است. میانجیگری عمان برای احیای مذاکرات ادامه دارد، اما نشانههای میدانی از تشدید درگیری حکایت دارند.
از اواسط اکتبر، تحرکات سیاسی و نظامی در چندین استان یمن افزایش یافته و دوگانگی میان «نه جنگ و نه صلح» را بیش از پیش عیان کرده است. دولت صنعا، تحت رهبری جنبش انصارالله، هشدار داده هرگونه حمله تازه با پاسخ مستقیم روبهرو خواهد شد. بازدارندگی، به گفته مقامهای این گروه، به بخش جداییناپذیر استراتژی آن تبدیل شده است.
مسیر دوگانه سعودی
در سوی دیگر، عربستان سعودی همچنان دو مسیر متناقض را در پیش گرفته است؛ از یک سو حفظ فشار نظامی و از سوی دیگر تلاش برای گفتوگو از طریق میانجیگری عمان. ریاض میکوشد نفوذ خود را در میدان حفظ کرده و همزمان امکان توافقی فراگیرتر را بسنجد، اما تردیدها در مورد میزان تعهد این کشور به راهحل سیاسی همچنان باقی است.
در این میان، ایالات متحده و اسرائیل نیز بار دیگر به صحنه بازگشتهاند. واشنگتن با احیای هماهنگی با ائتلاف سعودی، در پی آن است مانع توافقی شود که به سود صنعا تمام شود. تلآویو نیز پس از جنگ غزه، نگاه خود را متوجه جبهه دریای سرخ کرده و انصارالله را «تهدیدی جدی» میداند. اسرائیل از متحدان عرب خود خواسته برای مهار یمن وارد عمل شوند، در حالی که گزارشهای نظامی غربی نشان میدهد کنترل بر مسیرهای کشتیرانی دریای سرخ بهشدت تضعیف شده است.
راهبرد جدید واشنگتن و تلآویو؛ «جنگ ترکیبی»
پس از آغاز جنگ غزه، آمریکا و اسرائیل راهبرد «جنگ ترکیبی» را در قبال یمن در پیش گرفتهاند؛ این استراتژی شامل استفاده از نیروهای نیابتی، عملیات اطلاعاتی، جنگ روانی و حملات محدود هوایی است. هدف، حفظ فشار بر عربستان از یکسو و مهار انصارالله از سوی دیگر است، بیآنکه دخالت مستقیم زمینی صورت گیرد.
مقامهای صنعا اعلام کردهاند تحرکات نظامی آمریکا و اسرائیل در اطراف دریای سرخ و خلیج عدن را رصد کردهاند. هشدار اخیر انصارالله درباره هدف قرار دادن تأسیسات نفتی سعودی، در واکنش به همین تحرکات صادر شده است. به باور تحلیلگران، واشنگتن تلاش دارد از خاک عربستان و امارات بهعنوان اهرم فشار بر صنعا استفاده کند تا از هرگونه توافقی که ممکن است موازنه قوا را به ضرر اسرائیل تغییر دهد، جلوگیری کند.
گسترش حضور نظامی در جنوب یمن
در ماههای اخیر، نشانههای فزایندهای از حضور مستقیم نیروهای آمریکایی و اماراتی در جنوب یمن دیده میشود. این نیروها با همکاری عربستان در حال سازماندهی دوباره واحدهای شورای انتقالی جنوب هستند. در استانهای لحج، شبوه و حضرموت، افسران آمریکایی و اماراتی از اردوگاهها و فرودگاهها بازدید و تجهیزات و نیروها را ارزیابی کردهاند. به گفته منابع محلی، حتی شرکتهای نظامی خصوصی و پیمانکاران خارجی نیز در این روند مشارکت دارند.
در همین حال، گزارشهایی از فعالیت گسترده نیروهای سلفی موسوم به «سپر وطن» منتشر شده که از المهره تا ابین و حضرموت مستقرند. تحلیلگران میگویند هدف از تقویت این نیروها، ایجاد توازن مذهبی و تبدیل تدریجی درگیری به جنگی فرقهای است، روندی که خطر درگیری داخلی را افزایش میدهد.
در استان المهره، مخالفتهای مردمی علیه حضور نیروهای خارجی رو به گسترش است. کمیته تحصنهای مسالمتآمیز اعلام کرده فرودگاه الغیضه به پایگاه مشترک آمریکا و بریتانیا تبدیل شده و فعالیت غیرنظامی آن متوقف مانده است.
رقابت منطقهای و چشمانداز ناپایدار
تحرکات اخیر در یمن نشان میدهد این کشور به میدان بازی قدرتهای منطقهای و بینالمللی تبدیل شده است. به نظر میرسد سه هدف در پس این تحولات نهفته است؛ نخست، انتقال فشار از جبهه غزه به یمن برای جبران شکستهای سیاسی و نظامی اسرائیل؛ دوم، آمادهسازی برای گزینه نظامی در صورت ناکامی گفتوگوها و سوم، بازسازی نیروهای همپیمان ائتلاف برای ایجاد فرماندهی واحدی که زیر نظر واشنگتن عمل کرده و در مواقع لازم، بحران داخلی را با رنگوبوی فرقهای شعلهور کند.
در این میان، آمریکا در هماهنگی با امارات و اسرائیل در پی ایجاد شبکهای زمینی در جنوب یمن است تا کنترل تنگه بابالمندب را که بیش از ۱۲ درصد تجارت جهانی از آن عبور میکند، تضمین کند. همزمان، استیون فاگین، سفیر آمریکا در دولت عدن، مأموریت یافته «مرکز هماهنگی نظامی–غیرنظامی» را رهبری کند که هدف آن پیوند دادن تحولات یمن با پرونده غزه است.
گزارشهایی نیز از انتقال نیروهای آموزشدیده در جزیره سقطری به جبهههای سودان و حتی غزه منتشر شده است؛ نشانهای از پیوند فزاینده میان میدانهای درگیری خاورمیانه تحت مدیریت امارات و آمریکا.
در مجموع، چشمانداز پیشروی یمن ناپایدارتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد. در صورت شکست مذاکرات، کشور ممکن است بار دیگر به میدان جنگی تمامعیار بدل شود؛ جنگی که هدف آن نه صرفاً تسلط بر قدرت در یمن، بلکه بازترسیم نقشه نفوذ در خاورمیانه خواهد بود.




نظر شما