حالا که طبیعت و زندگی امروزی آبِ پاکی را روی دست آدمها ریختهاند و بعد از چندین و چند سال هشدار درباره «آب» بالاخره کار به جایی رسیده که مردم و مسئولان از ابرها، آسمان، سدها و همه آبهای زیر و روی زمین ناامید شدهاند، فقط میماند اینکه همهمان چشم به ابروباد و مه و خورشید و فلک بدوزیم و دعا کنیم دل آسمان به رحم بیاید و آسمان دست از بخل و خساست بردارد... صبر کنید! به جز اینها، چه خشکسالی به ترسالی تبدیل شود و چه نشود، این بار واقعاً باید سبک و سیاق زندگی و مصرفکردنمان را عوض کنیم. مسئولانمان هم البته و قطعاً باید سبک و سیاق مدیریتشان را عوض کنند.
تلاش خستگیناپذیر
فکر نکنید آنطور که نوستالژیها و خاطراتمان میگویند، همه چیز سالهای قبل زندگی ما ایرانیها خوب، دوست داشتنی و همراه با وفور بوده است، آب و آبادانی هم در همه دوره تاریخی ایران فراوان بوده و مردم و مسئولان بدون مشکل آبی، زندگی و مدیریت میکردند. حداقل تاریخ، ادبیات و میراثهای برجا مانده از دورههای مختلف تاریخی نشان میدهند ما ایرانیها بارها و بارها خشکسالی و کمآبی را تجربه کردهایم. منتها هم سبک و سیاق زندگیها و هم مدیریت و حکمرانی اجدادمان توانسته از دل مبارزه با کمآبی و خشکسالی نهتنها سربلند بیرون بیایند؛ بلکه دستاوردها و یادگارهای خوبی را هم برایمان به جا بگذارند. «عصر ایران» در این باره مینویسد: «همه میدانند مشکل کمآبی همیشه در ایران وجود داشته است. با این حال، پدران ما در عصرهای گذشته با وجود بسیط بودن سیستمها و نبود فناوری مدرن، هیچگاه از تلاش نایستاده و همواره برای حل معضل کمآبی کوشیدهاند».
ایرانیان باستان با خلاقیت، تجربه و تلاش خود توانستند سیستمهای آبرسانی پیچیدهای ایجاد کنند و با این روشها مشکل کمآبی، تأمین آب شرب، تأمین آب کشاورزی و... را حل کنند. اولین نمونه این دستاوردها، یکی از خلاقانهترین روشهای تأمین آب کشاورزی در دل اراضی کویری و بیابانی ایران محسوب میشود یعنی قنات یا کاریز.
ایرانیان باستان توانستند از طریق حفر چاههای متوالی در عمقهای متفاوت به سفرههای زیرزمینی آب شیرین دست یافته و سپس آن را از طریق حفر تونل و چاه به اراضی کشاورزی خود انتقال دهند.
ساخت قنات نخستین بار در ایران باستان به کار رفت و بهخصوص در بیابانهای سخت و خشن ایران توانست آب مورد نیاز بخشهای مختلف را تأمین کند و جالب اینکه هنوز هم در برخی نقاط ایران زنده و فعال است.
سیستم آبرسانی ضد سیلاب
بهترین نمونههای این سیستم در پاسارگاد و تخت جمشید به خوبی مشاهده شده است. در این سیستم خلاقانه که ابداع پارسها بوده، آب از محل چشمه در کوهستان به شهر انتقال مییافت. برای انتقال آب از چشمه به شهر، کانالهایی در کوهستان حفر میشد. این کانالها مسطح شده و با شیبی مناسب به کاخ و شهر انتقال مییافتند. همچنین معمولاً لولهها و کانالهای حفر شده با سفال، رنگ و نوعی چسب پوشیده میشدند تا آب هدر نرود و لاشه حیوانات در آنها نیفتد. سیستم آبرسانی در تخت جمشید بهشدت پیچیده بوده و با یک مهندسی ویژه و خلاقانه آب را در سرتاسر شهر و اتاق کاخها انتقال میدادند.سیستم پیچیده دیگری که در تخت جمشید (پارسه) مشاهده شده، حفر تونلهایی از زمینهای شیبدار برای انتقال آب باران به آبانبارهای مخصوص است. این آبانبارها به خوبی آب باران را حفظ میکردند. این سیستم موجب میشد آب باران هدر نرود و برای روزهای سخت به کار آید.
همچنین، این سیستم سبب میشد سیلاب راهی شهر نشود و خانهها ویران نشوند. در سیل چند سال پیش که بسیاری از مناطق شیراز را ویران کرد، همین سیستم انتقال آب دقیق در تخت جمشید، سبب هدایت آب و عدم آسیب دیدن مناطق مختلف تخت جمشید شد.
سیستم چرخشی
سیستم چرخشی انتقال آب هم شاهکار دیگر ایرانیان باستان است. سازههای آبی شوشتر که در زمان هخامنشیان ساخته شده اما در زمان شاپور اول و توسط اسرای رومی جنگ ادسا بازسازی شد، یکی از بهترین سیستمهای چرخشی انتقال آب به حساب میآید. این سیستم مجموعهای به هم پیوسته از ۱۳ اثر تاریخی شامل پلها، بندها، آسیابها، آبشارها، کانالهای دستکند و تونلهای عظیم هدایت آب است.
سدسازی در دوران قدیم هم رواج داشت. سدهای مختلف ساخته شده در ایران باستان هم جلو طغیان رودخانهها و سیلها را میگرفتند و هم به خوبی میتوانستند آب مورد نیاز کشاورزان را تأمین کنند. سد تاریخی «کریت» یکی از این سدهای تاریخی است. کریت یکی از الگوهای سدسازی در جهان است که عدهای آن را به عنوان یکی از شگفتانگیزترین دستاوردهای قرون وسطی در جهان معرفی میکنند. از دیگر نکات مهم برای ساخت سد کریت این است که بعد از احداث، هزینههای مالی ناشی ازسیلابها بسیار کاهش پیدا کرد و نیاز به تأسیس سیستم تخلیه سیلاب وجود نداشت.
خلاصه اینکه فکر نکنیم، بحران کمآبی امروز مختص همین ۳۰ یا ۴۰ سال اخیر است. دستهگلهایی که در زمینه مدیریت مصرف آب به آب دادهایم، فقط یک دلیل برای وضعیت بحرانی این روزهاست. همه این حرفها را زدیم تا بگوییم باید ابتدا در نوع زندگی امروزی و مصرف و مدیریت مصرفمان، خیلی جدی تجدیدنظر کنیم و بعد در برنامهریزی برای فردا، با اتکا به اصل «ما میتوانیم» نیمنگاهی هم به تجربیات ارزشمند پیشینیانمان داشته باشیم.



نظر شما