در هفتههای اخیر، شاهد پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم بودهایم. این پیوستن نهتنها در سطح منطقهای بلکه در عرصه بینالمللی بازتابهای زیادی به همراه داشته است. پیمان ابراهیم که ابتدا در دولت نخست دونالد ترامپ پایهگذاری شد، هدف اصلیاش عادیسازی روابط بین رژیم اسرائیل و کشورهای عربی و اسلامی بود تا بهطور غیرمستقیم به اسرائیل جایگاه رسمیتری در سیستم بینالمللی بدهد. اما در شرایطی که تحولات منطقهای و جهانی تغییر کردهاند، پیوستن قزاقستان به این پیمان سؤالات زیادی را در ذهن تحلیلگران و سیاستمداران برانگیخته است.
پیمان ابراهیم و یک نمایش سمبلیک
قزاقستان، با وجود روابط دیپلماتیک طولانیمدت با اسرائیل، بهعنوان جدیدترین عضو پیمان ابراهیم معرفی شده است. اما نکته جالب اینجاست که این کشور حتی پیش از پیوستن به این پیمان نیز روابط سیاسی معمولی با اسرائیل داشت. بنابراین، این اقدام بیشتر از آنکه تحول مهمی در سیاست خارجی قزاقستان به حساب آید، به نظر میرسد یک حرکت سمبلیک است. اضافه شدن قزاقستان به پیمان ابراهیم، به وضوح بهعنوان تلاشی برای زنده نگهداشتن این پیمان که بهدلیل تحولات منطقهای و تحرکات ضداسرائیلی در جهان به شدت به چالش کشیده شده، به حساب میآید. بنابراین، این عضویت جدید بهطور عمده از سوی واشنگتن و تلآویو برای ارائه تصویری از ادامهدار بودن پیمان ابراهیم تلاش میکند، اما عملاً نمیتوان آن را گامی بزرگ در تغییرات دیپلماتیک یا تحولی ژئوپولیتیکی به حساب آورد.
تنفس مصنوعی ترامپ به پیمان ابراهیم
پیمان ابراهیم در چند سال گذشته بهشدت تحت تأثیر تحولات مختلف غرب آسیا، بهویژه جنگهای منطقهای و جنایتهای اسرائیل در غزه، قرار گرفته است. با وجود تلاشهای ایالات متحده و اسرائیل برای توسعه این پیمان، نظرات عمومی در کشورهای عربی و اسلامی علیه اسرائیل همچنان منفی است و بسیاری از کشورها، از جمله متحدان سابق اسرائیل، اکنون با فشار افکار عمومی، عادیسازی روابط با تلآویو را به عنوان یک مسأله پرهزینه میبینند.
در این شرایط، پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم بیشتر بهعنوان یک تلاش برای احیای این پیمان و نشان دادن اینکه هنوز میتوان آن را گسترش داد، دیده میشود. ترامپ و تیم دیپلماتیک آمریکا در واقع در تلاشاند که این تحول را بهعنوان یک پیروزی بزرگ برای خود به نمایش بگذارند، در حالی که در حقیقت این پیوستن به هیچوجه تأثیرات عمیق یا واقعی در دنیای عرب و اسلامی نخواهد داشت.
ترامپ و دستاوردسازی در سیاست خارجی آمریکا
دولت دونالد ترامپ در عرصه سیاست خارجی با چالشهای فراوانی روبرو بود. شکست در بحرانهای مختلف جهانی مانند جنگهای اوکراین و غزه، برخورد با چین و ایران و بحرانهای داخلی آمریکا، باعث شده تا ترامپ به دنبال کسب هرگونه دستاورد خارجی باشد که بتواند آن را بهعنوان موفقیت تبلیغ کند. پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم به نظر میرسد یک تلاش برای ساخت دستاوردهایی است که بتوانند شکستهای متعددی که در سیاست خارجی آمریکا بهویژه در دوران ریاستجمهوری ترامپ اتفاق افتاده را پنهان کنند.
به عبارت دیگر، ترامپ سعی دارد تا با استفاده از پیوستن قزاقستان به این پیمان، خود را بهعنوان یک سیاستمدار موفق در زمینه دیپلماسی جهانی معرفی کند. اما این دستاورد احتمالی بیشتر از آنکه بر مبنای تحولات واقعی در روابط بینالمللی باشد، بر پایه تبلیغات و نمایش استوار است.
تلاش برای خارج کردن صهیونیستها از فضای انزوا
یکی از اهداف اصلی ترامپ و مقامات اسرائیلی از پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، کمک به رژیم اسرائیل برای خروج از انزواست. در شرایط کنونی که اسرائیل به دلیل اقدامات خشونتآمیز خود در غزه و سایر نقاط منطقه تحت فشار شدید افکار عمومی جهانی قرار دارد، این کشور به شدت نیازمند یافتن شرکای جدید و تقویت روابط خود با کشورهای مختلف است. پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم، از منظر اسرائیل و ترامپ، میتواند بهعنوان یک دستاورد مهم برای مقابله با انزوای منطقهای و بینالمللی رژیم صهیونیستی محسوب شود.
اما با وجود این تلاشها، واقعیتهای موجود در سیاستهای جهانی و منطقهای، بهویژه در جهان عرب و اسلامی، نشان میدهد که این تغییرات نمیتوانند بهطور مؤثر موقعیت رژیم اسرائیل را در سطح بینالمللی بهبود ببخشند. بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی هنوز مخالف سیاستهای اسرائیل هستند و پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم نمیتواند به تنهایی موقعیت اسرائیل را در برابر این مخالفتها تغییر دهد.
پیوستن قزاقستان به پیمان ابراهیم بیشتر از آنکه نشاندهنده یک تحول استراتژیک در سیاستهای بینالمللی باشد، تلاشی برای احیای یک پیمان رو به زوال است. این اقدام بیشتر جنبه نمادین دارد و در واقع هیچ تغییر ملموسی در روابط میان قزاقستان و کشورهای منطقه ایجاد نمیکند. در عوض، این اقدام بهطور عمده یک حرکت تبلیغاتی از سوی آمریکا و اسرائیل به شمار میرود تا در چشم افکار عمومی جهانی، هنوز هم میتوان پیمان ابراهیم را زنده نگه داشت. در نهایت، با توجه به تغییرات بنیادین در سیاستهای جهانی و نگرشهای منطقهای، بهنظر میرسد که پیوستن قزاقستان به این پیمان تنها بهعنوان یک "تنفس مصنوعی" برای ادامه حیات این پیمان به حساب میآید، نه بهعنوان یک گام واقعی به سوی تغییرات استراتژیک در روابط بینالمللی.




نظر شما