امیر قلعهنویی که با شعار بازگرداندن ثبات و شخصیت به تیم ملی بازگشته بود، اکنون بیش از هر زمان دیگری زیر فشار افکار عمومی و رسانههاست. شکستهای اخیر و نمایشهای ضعیف مقابل تیمهایی چون افغانستان و تاجیکستان، و ناتوانی در گشودن دروازه تیمی مانند کیپوِرد، صرفاً نتایج نامطلوب نیستند؛ بلکه نشانهای عمیقتر از بحران فنی و مدیریتی در تیم ملیاند.
یکی از محورهای بحثبرانگیز، کاهش اقتدار سرمربی در رختکن است؛ موضوعی که در فوتبال مدرن نشانهای نگرانکننده و گاه حتی آغاز فروپاشی ساختار فنی تیم محسوب میشود. ماجرای اخیر در انتخاب زنندههای ضربات پنالتی و نقشآفرینی آشکار بازیکنی چون مهدی طارمی، تنها یک نمونه از این وضعیت آشفته است. وقتی بازیکنان در عمق تصمیمگیریها ظاهر می شود و چارچوبهای فنی متزلزل میشود، طبیعی است که نقدها مستقیماً متوجه شخص سرمربی شود؛ چرا که اوست که باید حاکمیت فنی و انضباطی تیم را تضمین کند.
به لحاظ فنی نیز تیم ملی با مشکلات عدیدهای روبهروست. ساختار دفاعی شکننده، فقدان تنوع تاکتیکی در حمله، ناتوانی در ایجاد موقعیتهای مؤثر و سردرگمی در واکنش به تغییرات حین بازی،؛همگی نشانههاییاند که از تیمی ناپخته و فاقد برنامهریزی اصولی حکایت دارد. این ضعفها در حالی بروز کرده که ایران در آستانه حضور در جام جهانی ۲۰۲۶ قرار گرفته؛ حضوری که میتواند تنها از طریق عبور از مرحله گروهی و کسب نتایج مناسب، سود مالی قابل توجهی برای فدراسیون به همراه داشته باشد.
اما پرسش اساسی اینجاست: آیا با امیر قلعهنویی میتوان به چنین نقطه روشنی رسید؟ پاسخ به این سؤال هنوز در هالهای از ابهام است. عملکرد ماههای اخیر تیم ملی، چه از نظر نتیجه و چه از منظر کیفیت بازی، به سختی دلگرمکننده بوده است. با این حال، فدراسیون فوتبال و شخص مهدی تاج ـترجیح دادهاند تا تعیین گروه ایران در قرعهکشی چهاردهم آذرماه صبر کنند. به نظر میرسد سرنوشت سرمربیگری قلعهنویی ارتباطی مستقیم با نام حریفان ایران پیدا کرده است؛ رویکردی که خود نشاندهنده بیبرنامگی و فقدان استراتژی بلندمدت در فدراسیون است.
اگر ایران در گروهی دشوار قرار بگیرد، احتمالاً بحث تغییر سرمربی و جذب یک چهره بزرگ جهانی دوباره پررنگ خواهد شد؛ تصمیمی که البته هم پرهزینه و هم دیرهنگام است. اما اگر قرعه نسبتاً آسان باشد، شاید فدراسیون ریسک ادامه مسیر با قلعهنویی را بپذیرد؛ ریسکی که میتواند آینده فوتبال ایران را دستخوش تهدیدی بزرگ کند. آنچه امروز بیش از هر چیز نیازمند بازنگری است، تفکر مدیریتی و فنی حاکم بر تیم ملی است. فوتبال ایران نباید قربانی مصلحتسنجیهای لحظهای، محافظهکاری مدیریتی، یا ضعف در اقتدار فنی شود. جام جهانی فرصت تکرارنشدنی است و زمان اندک. اکنون زمان تصمیمی شجاعانه است؛ تصمیمی که میتواند تعیین کند آیا تیم ملی در مسیر تحول قرار خواهد گرفت یا به چرخه ناکامیهای اخیر ادامه خواهد داد.
۲۸ آبان ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۵
کد خبر: ۱۱۱۱۲۹۹
امین غلامنژاد/تیم ملی فوتبال ایران در یکی از حساسترین مقاطع تاریخ خود قرار گرفته است؛ مقطعی که پیوند خورده با ناکامیهای پیدرپی، سردرگمی تاکتیکی، و کاهش چشمگیر اعتماد عمومی.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه



نظر شما