نظام جهانی امروز با وضعیتی روبروست که دیگر نمیتوان آن را تنها آنارشی سنتی دانست. اگرچه از صلح وستفالی ۱۶۴۸ آنارشی در سیاست بینالملل حضور داشته، اما اکنون آشوبی بیسابقه نمایان شده است. در آنارشی، دولتها هنوز قادر به تصمیمگیری منطقی درباره اهداف مشخص هستند، اما در آشوب، رفتار دولتها غیرقابل پیشبینی است و تنها ویژگی قابل پیشبینی روابط بینالملل، همین عدم پیشبینی است.
پیچیدگی تهدیدات جهانی
برای سیاستگذاران امنیتی، پاسخ به آشوب جهانی نیازمند درک تلاقیهای پیچیده تهدیدات موجود و آینده است. برخی از این تهدیدات میتوانند اثرات تقویتکننده یا همافزایی ایجاد کنند، جایی که مجموع خطرات، بزرگتر از جمع بخشهای قابل شناسایی آن است. این واقعیت به ویژه در برخورد با دشمنانی که رفتار غیرمنطقی یا غیرقابل پیشبینی دارند، چالش برانگیز خواهد بود.
آمریکا و هراس از همافزاییهای بالقوه
در حال حاضر چند خطر اصلی بر امنیت آمریکا سایه افکندهاند؛ رقابت “جنگ سرد دوم” با روسیه، ماجراجوییهای ژئوپولیتیک چین، برنامه هستهای کره شمالی و نگرانی درباره برنامه هستهای ایران. هر یک از این تهدیدات به تنهایی دشوار است، اما تلاقی آنها میتواند اثرات هم افزا ایجاد کند که یا تهدید را کاهش میدهد یا آن را تشدید میکند. برای مثال، تقابل سیاستهای روسیه و چین میتواند گاهی خطرات را نرم کند، یا برعکس، همافزایی روسیه و کره شمالی میتواند فاجعهبار باشد.
ضرورت بازنگری در تفکر راهبردی
در مواجهه با تهدیدات همافزا، رویکرد خطی سنتی دیگر کافی نیست. برنامهریزان امنیتی جهان باید از یک “هندسه آشوب” استفاده کنند؛ چارچوبی که در آن کل خطرات بیش از مجموع اجزای آن است. تحلیلهای امنیتی باید پیچیدگیها و رفتار غیرقابل پیشبینی دشمنان را در نظر بگیرد و براساس آن، استراتژیهای منع اشاعه، بازدارندگی هستهای و امنیت سایبری را بهروزرسانی کند.
بازدارندگی هستهای و انعطافپذیری
یکی از نکات کلیدی در سیاست دفاعی قدرتهای هستهای، حفظ بازدارندگی هستهای انعطافپذیر است. این کشورها باید توانایی پاسخ به هر حمله احتمالی را داشته باشند و در عین حال دشمنان را متقاعد کنند که قدرت بازدارندگی آن قابل نفوذ و پاسخگو است. این رویکرد شامل توسعه سامانههای موشکی هایپرسونیک و بهبود دفاع سایبری میشود تا احتمال ورود به درگیریهای شیمیایی، بیولوژیکی یا هستهای کاهش یابد.
ضرورت تحلیل رفتار دشمنان
برای موفقیت راهبرد بازدارندگی، شناخت دقیق ترجیحات دشمنان و طبقهبندی آنها به گروههای منطقی، غیرمنطقی و “دیوانه” ضروری است. این دستهبندی به برنامهریزان کمک میکند تا پیامدهای احتمالی همافزایی تهدیدات را بهتر پیشبینی کنند و استراتژیهای دفاعی را مطابق آن طراحی کنند.
آشوب و فرصتها
با وجود تهدیدات شدید، آشوب جهانی میتواند فرصتی برای بهبود و تحول باشد. همانطور که نیچه اشاره کرده، “هنوز آشوب در درون شماست.” کشورها میتوانند با درک دقیق همافزاییها و تحلیل عقلانی تهدیدات، از این موقعیت برای تقویت امنیت و ایجاد ثبات استفاده کنند، به جای آنکه صرفاً به واکنشهای فوری و کوتاهمدت بسنده کنند.
جهان امروز در نقطهای حساس قرار دارد؛ جایی که شکست در تحلیل پیچیدگیهای جهانی میتواند به جای آنارشی سنتی، منجر به آشوبی بیسابقه شود. سیاستگذاران امنیتی باید حقیقت را در چارچوب عقلانیت جستوجو کنند و نه در دستورات فوری رهبران یا هیجانات رسانهای. موفقیت در این مسیر نیازمند تلاش فکری، تحلیل دقیق تهدیدات و بازدارندگی انعطافپذیر است تا آیندهای امنتر و پایدارتر برای جهان رقم بخورد.




نظر شما