سیدمحسن موسویبلده، مؤلف و مدرس پیشکسوت قرآن، در یادداشتی هشدارآمیز به بررسی پدیده نوظهور «افزودن اصوات زیرین به تلاوت قرآن کریم» پرداخته و آن را «تحریفی خطرناک» توصیف کرده است و به قاریان جوان هشدار میدهد. این یادداشت زوایای پنهان ترویج این رویکرد را از منظر فرهنگی و تأثیرات جهانی آن را بیان میکند که در ادامه متن آن را میخوانیم:
«همراهی اصواتی به صورت زیرصدای تلاوت قرآن، به این معنا که قاری، قرآن را میخواند و همزمان، صدایی یا آهنگی در پسزمینه این تلاوت پخش میشود، جای تأمل و نگرانی دارد.
این امر ممکن است، حتی شامل صدای جمعی باشد که همنوایی میکنند؛ یعنی به عنوان مثال، آوایی همراه با تلاوت اصلی پخش شود. البته مقصود این نیست که چند نفر با هم همخوانی قرآن داشته باشند؛ خیر، این اشکالی ندارد، بلکه منظور این است که یک نفر به عنوان قاری اصلی قرآن را بخواند و همزمان، زیرصدایی آهنگین نیز اجرا شود. حال هیچ تفاوتی نمیکند که این زیرصدا از حنجرهای، سازی یا حتی افکتهای کامپیوتری با تلاوت قرآن همراه شود.
این پدیده، نوعی بدعت و تحریف نوظهور است؛ نه بدین معنا که کاملاً جدید است، بلکه از این جهت که آثار خود را امروز بیش از گذشته نشان میدهد و خطری بسیار جدی به شمار میآید؛ خطری که از شکستن مرزهای رعایت احکام تجوید و الحان قرآن کمتر نیست. این که به عنوان مثال، ما آیهای را بخوانیم و همزمان، صدایی به عنوان زیرخوانی همراه آن پخش شود، نوعی موسیقی و به اصطلاح، همنوایی محسوب میشود. خطر این کار آن است که اگر مردم به تدریج، این همنوایی و صدای زیر را همراه تلاوت قرآن بشنوند ـ که به هر حال، چه بسا کار را زیباتر میکند ـ اما به مرور ذائقه مردم را دچار تغییر خواهد کرد. مثال آن این است که امروزه ذائقه کودکان در مقایسه با دهههایی که ما به مدرسه میرفتیم، تفاوت بسیاری پیدا کرده است. در آن زمان، کودکان با تنقلاتی ساده مانند نان و پنیر و سبزی و آجیل و... با شوق و ذوق به مدرسه میرفتند! اما با ورود انواع خوراکیهای غیرمفید مانند چیپس و پفک با ترکیبات صنعتی و شیمیایی، امروزه کودک دیگر حاضر نیست، آجیل در کیفش گذاشته شود! و نتیجه آن چاقیهای مفرط و حتی بیماریهای قلبی و گوارشی زودرس نسل نوجوان و جوان است. این نتیجه تغییر و تخریب ذائقه است.
در رابطه با ذائقه صوتی نیز باید گفت هزار و چهارصد سال است که مردم به تلاوت زیبای قاریان قرآن عادت کردهاند؛ زیبایی که از آغاز، با تلاوت پیامبر اکرم (ص) در دل شب آغاز شد و شنیدیم که امام سجاد (ع) و دیگر ائمه ما آن را ادامه دادند. ائمه ما زیباترین صداها را داشتند و از جمله امام سجاد (ع) چنان قرآن میخواندند که شنونده به «صَعق» میافتاد و مدهوش میشد؛ مشابه حالتی که برای موسی (ع) در کوه طور و با تجلی خدا پیش آمد. این تلاوت قاریان خوشالحان در طول تاریخ ادامه یافته و امروز نیز شاهد آن هستیم.
در همین صد سال اخیر، با ورود دستگاههای ضبط و پخش اصوات، شاهد ماندگاری تلاوتهای زیبایی هستیم که عموم مردم حتی غیر مسلمانان از آن بهره میبرند.
حال اگر، تلاوت قرآن را با نوعی موسیقی همراه کنیم و از خواندن انفرادی قاری فاصله بگیریم و به سمت تلفیق تلاوت قرآن با همنوایی با قاری اصلی، خواه با استفاده از ساز یا افکت برویم، به تدریج ذائقه مردم، دیگر تلاوت انفرادی و بیهمتای قاریانی همچون عبدالباسطها را نخواهد پسندید.
توجه کنید که امروزه به فرض، خوانندهای مشهور کنسرتی برگزار کند. آیا اگر تنها و بدون همراهی ساز یا ارکستر بخواند، کسی به آن گوش میدهد؟ مردم امروز، صدای آواز را تنها با ارکستر میپذیرند. در مورد تلاوت قرآن خطر همین است. آیا می خواهیم روزی برسد که وقتی قاری تنها قرآن میخواند، دیگر کسی به آن گوش و دل ندهد و حتماً نیاز به آهنگِ همراه باشد؟ این، خطری بسیار جدی است.
این پدیده یعنی «شکست تلاوت قرآن در اشباع نیاز طبیعی مستمعان به غذای روح و روان انسانها یعنی موسیقی و الحان خوش» که شنونده را از توجه به موسیقیهای مضر و انحرافی بینیاز میکرد.
خطر مهم دیگر این است که اگر این پدیده از ایران ما آغاز شود ـ که متأسفانه نمونههایی از آن، مانند تلاوت سوره تکویر در یکی دو سال اخیر رواج یافته ـ و در دنیا منتشر شود، آنگاه بدخواهان که همواره به دنبال فرصتاند، این موضوع را عَلَم میکنند و فریاد بر میآورند که «این تحریف و بدعت همراهی موسیقی و آهنگ با قرآن، پس از هزار و چهارصد سال، از سوی ایرانیان و شیعیان صورت گرفته است!» فلذا از نظر سیاسی و حیثیتی نیز، این اقدامی بسیار خطرناک خواهد بود که تمام حملات تبلیغاتی را متوجه جمهوری اسلامی ایران و شیعیان خواهد کرد.
امیدوارم استادان، دغدغهمندان و صاحبنظران به ویژه قاریان عزیز و جوان ما در این زمینه عکسالعملی نشان دهند تا این پدیده نامطلوب به یک جریان انحرافی در فرهنگ تلاوت قرآن در ایران منجر نشود.»



نظر شما