پژوهشهای تازه در دانشگاه دوک و چند مرکز عصبشناسی دیگر نشان میدهد که انتقال یک مهارت یا اطلاعات از یک مغز به مغز دیگر، بدون آموزش، تجربه یا حتی یادگیری، ممکن است!
مسیر این کشف با یک پرسش ساده آغاز شد؛ آیا میتوان مغز را مانند یک سیستم قابل «برنامهریزی» تصور کرد؟ پاسخ اولیه از آزمایشگاههای عصبشناسی مثبت بود.
در یک مجموعه آزمایش که بخشی از آن توسط پژوهشگران دانشگاه دوک انجام شد، محققان، الگوی دقیق فعالیت عصبی مغز یک موش را هنگام حل یک پازل، ثبت کردند. این دادهها تنها چند موج ساده الکتریکی نبود، بلکه یک «نقشه عصبی» از مهارت حل باز بود که دانشمندان میتوانستمد آنرا تفسیر کنند.
در مرحله بعد، همین الگو به مغز موش دوم منتقل شد. نتیجه برای دانشمندان شگفتآور بود؛ موش دوم بدون هیچ آموزش قبلی توانست پازل را حل کند؛ گویی تجربهای را «زیسته» بود که هرگز نداشته است. این دستاورد بهعنوان یکی از نقاط عطف علوم اعصاب مطرح شده و نشانهای از امکان انتقال مهارت بدون فرایند یادگیری است.
به گفته پژوهشگران، این یافتهها احتمال میدهد که مهارتها نیز همانند حافظه، میتوانند به الگوهای الکتریکی مشخص تبدیل شوند؛ در نتیجه قابل ذخیره، انتقال یا حتی ترکیب باشند. اگر چنین باشد، میتوان نسخه فشردهای از احساسات مانند «ترس» یا «اعتمادبهنفس» یا مهارتهایی مانند «تصمیمگیری لحظهای» را استخراج کرد و برای آموزش سربازان، پزشکان، خلبانان یا هنرمندان به کار گرفت؛انگار که بتوانید مهارتهایتان را بدون یادگیری مستقیم دانلود کنید!
کارشناسان معتقدند که سناریوهای آیندهنگرانه فراتر میروند؛ اگر نسخهای از مهارت جراحی قلب یا حتی حس عاشقشدن قابل انتقال باشد، مفهوم یادگیری، هویت و حتی عشق میتواند دگرگون شود. در چنین جهانی، مهارتها شاید توسط خرید یک پکیج عصبی بدستآیند. شکاف اجتماعی نیز ممکن است نه از تفاوت دارایی، بلکه از تفاوت نسخه سیستمعامل ذهن شکل بگیرد.



نظر شما