اطلاعات تازه نشان میدهد در بحبوحه و کشاکش بحرانهایی مثل ناترازی انرژی، آلودگی هوا و از همه مهمتر کمآبی، بحران خزنده و پنهان دیگری هم ایران را رنج میدهد: بحران خاک! هرچند خیلی از ما ایرانیها، چینیها را فقط با مهارت در کپیکاری و تولید اجناس درجه۲ و ۳ میشناسیم، اما واقعیت امروز دنیا این است که آدمهای واقعبین دنیا دیگر چنین نگاهی به اژدهای زرد ندارند. پس خیلی نابخردانه نیست اگر پیشنهاد کنیم برای مقابله با برخی بحرانهایی که از آنها رنج میبریم، دست به دامان کپیکاری و نگاه کردن از روی دست چینیهایی شویم که گویا قبلاً با رفتن به جنگ بحران خاک، آب را هم نجات دادهاند.
سبزسازی
در نگاه اول ممکن است به نظر برسد آب و خاک و بحرانهایشان ربط زیادی به هم ندارند. علم و تجربه بشری البته چنین نظری ندارد. وقتی یکی از دلایل اصلی کمآبی، کمبارشی است و خشکسالی یا ترسالی و باریدن برف و باران، یک سرش به پوشش گیاهی زمین و خاک برمیگردد، معلوم است که وضعیت و کیفیت آب و خاک هر سرزمینی، بهشدت به هم ربط دارد.دانشمندان وقتی میخواهند در این باره صحبت کنند از سه فرایند «تبخیر، تعرق و بارش» نام میبرند.
تبخیر، آب موجود در خاک و سطح زمین را به آسمان میفرستد. تعرق، آبی را که گیاهان از خاک جذب کردهاند برای مرطوب ساختن هوا و درنهایت تبخیر آماده میکند و بارش هم سبب میشود این آب دوباره به خاک و زمین برگردد. این سه فرایند و میزان و کیفیتشان بهشدت وابسته به پوشش گیاهی هر منطقه است. پژوهش مفصلی که طی سالهای ۲۰۰۱ تا ۲۰۲۰ در چین انجام شد نشان داد تغییرات و کاهش پوشش گیاهی و به دنبال آن فرسایش خاک، موجب کاهش میزان آب شیرین دردسترس انسانها و اکوسیستمها میشود و در مقابل آن، هر منطقهای که پوشش گیاهی مناسبتری ایجاد شده، میزان دسترسی به آب در آن منطقه افزایش یافته است. چینیها از چند دهه پیش با هدف بازسازی اکوسیستم، «سبزسازی» زمینهایشان را آغاز کردند. بزرگترین طرح کاشت درخت که به «دیوار سبز بزرگ» معروف است، سال ۱۹۷۸ در مناطق خشک و نیمهخشک شمال این کشور آغاز شد و هدفش کند کردن گسترش بیابانها بود. درطول ۴۷ سال گذشته این طرح توانسته پوشش جنگلی چین را از حدود ۱۰درصد به بیش از ۲۵درصد افزایش دهد.
چینیها البته به این اکتفا نکردند و از سال ۱۹۹۹ برنامههای «تبدیل زمینهای کشاورزی به جنگل و مرتع» و «حفاظت از جنگلهای طبیعی» را آغاز کردند. برنامه اول با ایجاد انگیزه برای کشاورزان، آنها را تشویق میکند تا زمینهای کشاورزی خود را به جنگل و مراتع تبدیل کنند، در حالی که برنامه حفاظت از جنگلهای طبیعی، بهرهبرداری چوبی در جنگلهای اولیه را ممنوع و بازسازی جنگلها را ترویج میکند. بررسیها نشان میدهد طرحهای بازسازی اکوسیستم در چین مسئول ۲۵درصد از افزایش خالص سطح برگ در جهان بین سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۷ بوده است. همچنین سرسبزسازی دوباره، بهطور چشمگیری چرخه آب در چین را تغییر داده و هم تبخیر و تعرق و هم بارش را افزایش داده است.
خاکباختن
حالا بیاییم به ایران خودمان؛ «تابناک» دو روز پیش نوشت: «براساس گزارشهای رسمی وزارت جهاد کشاورزی، نرخ فرسایش خاک در ایران به ۴/۱۶ تن در هکتار در سال میرسد که بیش از پنج تا هفت برابر میانگین جهانی است. این سیل خاموش زخمی قدیمی بر پیکر فلات خشک ایران است که از دهه ۱۳۳۰ شتاب گرفته و امروز، تحت تأثیر تغییرات اقلیمی، به بحرانی چندلایه تبدیل شده است». ایران، با ۱۶۵ میلیون هکتار وسعت، فقط ۵/۳درصد زمینها و خاکش کیفیت لازم و کامل برای کشاورزی را دارد! بقیه خاکها، تحت فشار فرسایش آبی و بادی، شوری و آلودگی، در حال از دست رفتن هستند. در استان تهران، فرسایش به چند برابر حد بحرانی رسیده؛ شیبهای تند البرز، تخریب پوشش گیاهی و توسعه شهری نامتوازن، هر سال میلیونها تن رسوب را به رودخانهها میریزد. در سیستان و بلوچستان، بادهای ۱۲۰ روزه که حالا ۱۸۰ روزه شدهاند، دست به دست خشکسالی ۲۰ ساله داده، طوفانهای گردوغبار را تشدید کرده و خاکهای رسوبی را به هوا پرتاب میکنند. آیا ما داریم خاکهایمان را میبازیم؟
یافتههای علمی میگویند وقتی خاک سالم و کامل باشد میتواند تا ۲۰ برابر حجم خود آب را ذخیره کند و این ذخیرهسازی پوشش گیاهی مناسب ایجاد میکند و وجود پوشش گیاهی مناسب به شکلگیری چرخه آب، تبخیر و تعرق و بارش مناسب کمک میکند. اما در ایران، تغییرات اقلیمی، افزایش دما و تبخیر بالا، کاهش بارش شدید و برداشت بیرویه ۸۰ درصدی از منابع آب زیرزمینی فرسایش خاک را دوچندان کرده است. از طرف دیگر بارشهای سیلابی روانابها را افزایش داده و نفوذ آب به زیرزمین را ۴۰ درصد کم کرده است. آلودگی هوا هم فلزات سنگین را به خاک رسانده و آن را سترونتر کرده و همه اینها سبب شدهاند خاک ایران ظرفیت و تواناییهای ذخیره آب، تولید پوشش گیاهی مناسب و... را از دست بدهد.
شاید افاقه کند
مشکل از دست رفتن خاک و تواناییهایش در ایران عمر تقریباً ۶۰ ساله دارد. حداقل از ۳۰ سال پیش این مشکل به حد هشدار رسیده و ما کاری برای متوقف کردن این روند نکردهایم. اگر چینیها برنامه گسترش جنگل و مراتع را اجرا و حتی بسیاری از زمینهای کشاورزی کمبازده را تبدیل به جنگل و مرتع کردند، ما با چرای بیرویه، حدود ۶۰درصد مراتعمان را نابود کردهایم و سالانه ۱۰۰ هزار هکتار از جنگلهایمان به دلایل مختلف آب رفتهاند! فکری هم برای گسترش بیرویه شهرنشینی، پسابهای صنعتی، آتشسوزی جنگلها و... که با اشکال مختلف خاکمان را محو میکنند نکردهایم. یافتههای علمی میگویند برای تشکیل یک سانتیمتر خاک طبیعت به ۵۰۰ سال زمان نیاز دارد اما فرسایش و تخریب این یک سانتیمتر میتواند طی دو یا سه ماه انجام شود.
کارشناسان کشورمان در چارهاندیشی برای متوقف کردن روند از دست رفتن خاک، چند راهکار را مطرح کردهاند که «احیای پوشش گیاهی» اولین آنهاست.
سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد ( فائو) هم بر پیشگیری از فرسایش خاک با آبخیزداری شهری تأکید کرده است. تجربه چینیها هم که از ۵۰ سال پیش دارند برای کند کردن فرسایش خاک و زمین و مقابله با تغییرات اقلیمی درخت میکارند و مراتع را احیا میکنند، پیش روی ماست؛ یکبار هم ما با مطالعه و پژوهش اساسی و درست، از روی دست چینیها تقلید کنیم و تجربههای آنها را ایرانیزه کرده و به کار بگیریم... شاید افاقه کند!



نظر شما