مرد پرتغالی لابد باید از طالع خویش شکوه کند که در دوشنبه‌ای سوزناک به فلک‌الافلاک رسیده است. ریکاردو بهتر از هر کسی می‌داند باید زیر پلک کابوس‌ها آهنگ تازه‌ای بنوازد و طرحی نو درافکند تا از ملاقات با غول کش لیگ دست پر خارج شود.
امروز در دامنه زاگرس وقتی آفتاب به وسط آسمان هجرت کند، موسیو ساپینتو به مصاف آشیانه‌بان بازنشسته‌ای خواهد رفت که با تحقیر سرخ‌های پایتخت و پرشورهای تبریز در هفته‌های اخیر به قدر کافی برای مدعیان تا بن دندان مسلح خط و نشان کشیده است. انگار برای مهدی رحمتی زمینگیر کردن غول‌ها کار سختی نیست که در روزهای مبادا لبخند را بر لبان لرتباران می‌نشاند و بذر شادی را می‌افشاند.
اما ساپینتو که هر هفته بر آمار تساوی‌هایش افزوده می‌شود، برای آنکه از کورس قهرمانی خارج نشود و با دستمال آبی پنجره‌های مه گرفته را پاک کند گریز و گزیری جز پایان دادن به سناریو دهشتناک مهدی رحمتی و دستیارانش ندارد. او به دنبال آن است در کوچه‌های لرستان چراغ‌ها را روشن کند و از یاسر آسانی و دیگر مردانش بخواهد از فراز دیوارهای بلند قصیده خوشبختی را بخوانند و لحظه‌ای به سکون و سکوت خو نگیرند.
آن سوتر اما تیمی برای صف‌آرایی مقابل آبی‌ها مهیا می‌شود که با مغلوب کردن استقلال خوزستان به بمب روحیه بدل شده است. ارتش جنگاور و دلاوری که تا اینجای کار ۱۹ امتیاز به حساب خیبر واریز کرده و در آزار دادن رقیبان متبختر متبحر است. مهدی رحمتی که حالا می‌تواند خود را از پشت فنس‌ها به کنار نیمکت یشمی‌ها برساند و فاصله خود را با شاگردانش کم کند، اگر بسانِ هفته‌های پیشین از عناصر تهاجمی‌اش بخواهد با ضد حملات مرگبار حلقه محاصره را تنگ‌تر کنند، شب هولناکی را برای ساپینتو احساساتی رقم خواهد زد.
سنگربان پریروز آبی‌ها که به جمع کردن آذوقه کافی برای زمستان پیش رو می‌اندیشد، به حکم قساوت و جسارت، بر حرارت ورزشگاه خواهد افزود اگر خودزنی کند و عشق قدیمی‌اش را گریان و نالان به رختکن بفرستد.
تا عصر چیزی نمانده. یک سو ساپینتو که می‌خواهد طلوعش را به رخ بکشد و تیمش را سوار بر آسانسور لیگ به طبقات بالاتر ببرد و در سوی دیگر مهدی رحمتی که قصد دارد افولش را به تأخیر بیندازد و با غول کشی باد را در موهای زاگرس برقصاند. پلک نمی‌زنیم تا ببینیم شب، تاریکی و سکوت پس از ۹۰ دقیقه هماوردی سراغ کدام فرمانده خنجر بر گلو نهاده را خواهد گرفت؟