در نشست شرح کتاب الکافی که به همت هیئت میثاق با ولایت (طلاب و دانشجویان) دانشگاه علوم اسلامی رضوی برگزار شد، نقشه راه دقیق معاشرت موفق بر دو اصل کلیدی تبیین گردید: پرهیز هوشمندانه و محبت فعالانه. این آموزهها ضمن برحذر داشتن از دوستی زیانبار با اهل بدعت و کمخردان، راهکارهای عملی برای جلب قلوب را ارائه میدهند. خوشرویی، احترام و ابراز کلامی محبت نه تنها نیمی از عقل معاش شمرده شده، بلکه همچون ایمان ابراهیمی، موجب «اطمینان قلب» و استحکام پیوندهای اجتماعی بر پایه مودّت میشود.
تأثیر همنشین بر دین انسان
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «با اهل بدعت همنشین نشوید و با آنها مجالست نکنید؛ زیرا نزد مردم مانند یکی از آنها خواهید شد. رسول خدا صلیاللّهعلیهوآله فرمود: انسان بر دین و روش همنشین و دوستش است».
«بدعت»، اجمالاً به معنای واردکردن چیزی در دین است که جزء دین نیست. همنشینی با اهل بدعت، انسان را به تدریج در دید دیگران مانند همان اهل بدعت تبدیل میکند.
در تحریر غیرمشهور، به جای «عند النّاس»، «عند اللّه» آمده که بر اساس آن اشاره به امری حقیقی دارد؛ تبدیل تدریجی انسان در حقیقت به سمت اهل بدعتشدن.
دلیل این امر، تأثیرپذیری طبیعی انسان از همنشین است. پیامبر صلیاللّهعلیهوآله در ادامه این حقیقت را در قالب «المَرءُ عَلی دِینِ خَلِیلِه» بیان کردهاند. «دین» در اینجا معنایی گسترده دارد و شامل روش، مسلک و سبک زندگی میشود.
نکته مهم درباره خویشاوندان اهل بدعت: در مورد صله رحم با نزدیکانی که اهل بدعت هستند، باید توجه داشت که صله رحم قطع نمیشود، اما شکل و میزان ارتباط باید با حکمت و با در نظرگرفتن شرایط تنظیم شود تا فرد از انحرافات آنها تأثیر نپذیرد. نباید قطع رحم کرد، اما باید مراقب بود.
خطر دوستی با کمخردان
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «از دوستی با احمق (کمعقل) بپرهیز؛ زیرا همانجا که گمان میبری و خوش میداری دوستت به تو سود میرساند، آزار به تو میرساند».
دوستی با فرد کمعقل، مانند «دوستیِ خالهخرسه» است که به ظاهر قصد کمک دارد، اما ناخواسته آسیب میزند. مولوی در شعری به این نوع دوست اشاره کرده است.
فصل جدید: باب محبتورزی
سپس وارد باب جدیدی با عنوان «بَابُ التَّحَبُّبِ إِلَی النَّاسِ و التَّوَدُّدِ إِلَیهِم» میشویم.
محبت کن تا دوستت بدارند
امام باقر علیهالسلام نقل میکنند که مردی اعرابی (بادیهنشین) خدمت پیامبر صلیاللّهعلیهوآله آمد و گفت: مرا پند بده. ایشان از جمله پندهایی که به او دادند این بود: «به مردم محبت کن تا آنها نیز تو را دوست بدارند».
این حدیث، تنها یکی از پندهای پیامبر صلیاللّهعلیهوآله به آن اعرابی است. متن کامل این سفارشها در کتاب مشکاة الأنوار آمده است.
خوشرفتاری؛ نشانه کمال عقل
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «خوشرفتاری با مردم، یک سوم عقل است».
این عقل، اشاره به «عقل معاش» دارد؛ یعنی عقل به کار گرفتهشده در مدیریت روابط اجتماعی و زندگی دنیوی. در مقابل، «عقل معاد» مربوط به سعادت آخرت است.
نسبت «یک سوم» یک بیان کنایی و برای نشاندادن اهمیت والای خوشرفتاری در ساختار عقل عملی است. این اعداد بنا ندارند با دقت ریاضی عمل کنند، بلکه بر میزان اهمیت دلالت میکنند.
استمرار در اظهار محبت به مردم، خود باعث تقویت و پرورش عقل تجربی و اجتماعی میشود و این صفت را در انسان به ملکه تبدیل میکند.
سه کلید برای دوستی خالصانه
امام صادق علیهالسلام از پیامبر صلیاللّهعلیهوآله نقل میکنند که فرمودند: «سه چیز، دوستیِ تو را نسبت به برادر مسلمانت خالص میکند:
1.وقتی او را ملاقات میکنی با چهرهای گشاده و خوشرو با او برخورد کنی؛
2.هنگامی که نزد تو میآید، در مجلس برایش جا باز کنی (نماد احترام)؛
3.او را با محبوبترین نامهایش صدا بزنی».
برخی دو نام دارند؛ باید دید دوست دارند با کدام نامشان صدا زده شوند. یا مثلاً اگر دوست دارند به نام خانوادگی صدایشان بزنید؛ چنین کنید.
اظهار دوستی، نیمی از عقل
در دو روایت با سندهای مختلف، از پیامبر صلیاللّهعلیهوآله و امام کاظم علیهالسلام نقل شده است: «اظهار دوستی با مردم، نیمی از عقل است».
تأکید مجدّد بر این موضوع، نشاندهنده جایگاه محوری «تودّد» در منظومه فکری اهلبیت علیهمالسلام است. در شرحهای حدیثی مانند شرح ملاّ صالح مازندرانی، گاه این روایات با ادبیات فلسفی درباره عقل تحلیل میشود.
دست بخشنده و دستهای یاریگر
امام صادق علیهالسلام میفرمایند: «کسی که دست بخشش و نیکیِ خود را از مردم کوتاه کند، تنها یک دست (دستِ خودش) را از ایشان نگه داشته، اما دستهای بسیاری (یعنی دستهای دیگران که برای کمک به سوی او میآید) را از خود قطع کرده است».
این حدیث، انگیزهبخشِ قدرتمندی برای خیررسانی است. مفهومی مشابه در کلام امام علی علیهالسلام در نهج البلاغه نیز دیده میشود.
محبت، معیار حقیقی نزدیکی است
امام صادق از امام حسن مجتبی علیهمالسلام نقل میکنند که فرمودند: «نزدیک (حقیقی) کسی است که محبّت، او را به تو نزدیک کند، هرچند از نظر نسب دور باشد؛ و دور (حقیقی) کسی است که بیمحبّتی، او را از تو دور کند، هرچند از خویشاوندان نزدیکت باشد. هیچ چیزی مانند دست به بدن نزدیک نیست (اشاره به رابطه خویشاوندی)، اما همین دست اگر دزدی کند قطع میشود به طوری که هیچ ارتباطی بین آنها دیده نخواهد شد (اشاره به داغشدن بخش مجروح بدن پس از جداشدن دست نیز داشتند)».
این حدیث به وضوح نشان میدهد که ملاک قرابت و دوری حقیقی، «محبّت» است، نه صرف پیوند نسبی. ضرب المثل «دوست خوب از فامیل نزدیکتر است» مصداق این کلام است.
بخش پایانی حدیث هشدار میدهد که قطع رابطه و بیمحبّتی با نزدیکان، همچون قطع عضوی از بدن انسان است و آسیبهای شدید روحی و اجتماعی به همراه دارد. متأسفانه امروز شاهد نمونههای عینیِ کاهش محبّت و به تبع آن، افزایش فاصلهها حتی درون خانوادهها هستیم.
باب ابراز کلامی محبت
در پایان، وارد باب «بَابُ إِخبَارِ الرَّجُلِ أَخَاهُ بِحُبِّه» شدیم.
ابراز محبت برای اطمینان قلب
امام صادق علیهالسلام به یکی از اصحاب فرمودند: «هرگاه یکی از برادران ایمانیات را دوست داشتی، او را از این محبّت آگاه کن».
سپس حضرت آیه ۲۶۰ سوره بقره را تلاوت کردند که در آن حضرت ابراهیم علیهالسلام میگوید: «پروردگارا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟»، خدا فرمود: «آیا ایمان نیاوردهای؟»، گفت: «چرا، ولی تا قلبم آرامش یابد».
ربط صدر و ذیل حدیث (فقه الحدیث): امام علیهالسلام با استشهاد به این آیه، به یک اصل مهم اشاره میکنند. همانطور که حضرت ابراهیم علیهالسلام با وجود ایمان، در پی «اطمینان قلبی» بیشتر بود، ابراز محبت به دوست نیز _با وجود علم طرفین به دوستیِ یکدیگر_ باعث ایجاد «اطمینان قلبی» عمیقتر، تحکیم پیوند و مودّت پایدارتر میشود. این اظهار، عُلقه عاطفی را تقویت میکند.



نظر شما