قدس -دکتر نورالدین میر عمادی:بحرانی که از حدود یک سال پیش دراوکراین شروع شد، بتدریج از یک بحران ملی به بحران منطقه ای و پس از آن به شکل بین المللی گسترش یافته و بعید به نظر می‌رسد در کوتاه مدت راه حلی برای آن پیدا شود. ...

اوکراین، صحنه تقابل روسیه و آمریکا

 بر این مبنا از یک سو مسکواراده خود را برای  حذف سیاست «تعامل»  با آمریکا  مستحکم ساخته و به سیاست «تقابل» با آمریکا روی آورده و می کوشد،  جمهوری های سابق شوروی را در قالبی جدید به همکاری های بیشتر اقتصادی با روسیه جلب کند و با تقویت سازمان شانگهای، موقعیت خود را در برابر ناتو و آمریکا تقویت کند و ازسوی دیگر، اوکراین به صحنه جدال میان شرق و غرب تبدیل شده و غرب با مسلح کردن مخالفان، زمینه را برای به راه افتادن جنگ داخلی فراهم کرده است و درهمین حال مسکو در جبهه دیگری ایستاده و اوکراین را خطی دفاعی که به هیچ وجه امکان کوتاه آمدن از آن در رویارویی با غرب نیست، می داند.

 نکته قابل توجه دیگر اینکه به نظر می رسد  هنوز مدلی برای توسعه  اوکراین یافت نشده و بر روی آن کاری صورت نگرفته و این کشور فقط می خواهد به اتحادیه اروپا بپیوندد، اما این در حالی است که پیوستن به یک نظام پولی واحد، نیازمند اصلاحات اقتصادی است که در اوکراین انجام نشده است.

  در چنین شرایطی، اوکراین طرح درخواست خود مبنی بر پیوستن به ناتو را مطرح کرده، در حالی که روسیه مانع عضویت اوکراین در پیمان ناتوست، پیمانی که به صورت بالقوه تهدید درجه اول برای روسیه محسوب می شود. اگرچه عضویت اوکراین  در ناتو در کوتاه مدت عملاً امکان پذیر نبوده و نیست، اما در هر صورت روسیه از لحاظ تهدید ژئوپلتیکی نمی تواند حضور نیروهای ناتو را در مرزهای غربی خود، بپذیرد، زیرا درسالهای گذشته  و چه در دوران جنگ سرد، اوکراین همیشه نقش خط حایل بین روسیه و غرب را ایفا کرده است.

از آنجا که آمریکا نمی خواهد مانع تحولات اوکراین شود، تلاش خواهد کرد از طریق فشار های سیاسی، اقتصادی و رسانه ای روسیه را در انزوا قرار داده و در نهایت موضوع را از طریق راه اندازی یک جنگ نرم در داخل و  از طریق عناصر غربگرا  و نیز ایجاد فضا سازی رسانه ای در سطح بین المللی روسیه را به تجدید نظر در مسیری که در پیش گرفته است، وادار سازد.

بر این اساس روسیه تصمیم قطعی خود را برای تغییر مناسبات قدرت در آینده اروپا گرفته است و می کوشد از طریق احیای اقتدار روسها برجمهوری های سابق شوروی و نیز کشورهای بلوک شرق سابق، در صورت امکان وارد تقابل جدی با غرب شود تا نظام جدیدی بر اروپای قرن 21 حاکم گردد، نوعی نظام بی قطبی متکی به چند جانبه گرایی. البته دستیابی به چنین نظامی نیازمند همکاری کشورهایی مانند چین و هند با روسیه است که شانس این همراهی برای مسکو زیاد نیست، چنانکه کشورهای برجای مانده از بلوک شرق سابق به شکلی در جبهه مقابل هضم و جذب شده اند که به سادگی این کشورها نمی توانند مانند دوران جنگ سرد به حوزه اقتدار روسیه بپیوندد .

بنابراین تنها راه حل باقی مانده،  پذیرش نوعی بی طرفی برای اوکراین مانند آنچه که دردوران جنگ سرد برای فنلاند وسوئد پذیرفته شد وهمچنین دادن اختیارات بیشتر به کریمه در چارچوب اوکراین فدراتیو خواهد بود.

چنین طرحی می تواند از یک سو مانع تجزیه اوکراین بشود و از سوی دیگر نگرانی روسیه برای از دست دادن اوکراین برطرف می گردد، زیرا اگر پذیرفته شود که اوکراین سیاست خارجی بی طرفی مثبت را در پیش بگیرد، به معنای آن خواهد بود که اوکراین عضو هیچ یک از پیمانهای امنیتی و نظامی منطقه ای و بین المللی نمی شود، اما در همان حالی که با روسیه روابط نزدیک خواهد داشت، می تواند مناسبات اقتصادی خوبی با اتحادیه اروپا برقرار سازد.  درصورت تحقق چنین سناریویی، اوکراین به جای نقش سنتی خود که ایجاد خط حایل بین روسیه و اروپا بود، به پل ارتباطی روسیه با غرب تبدیل خواهد شد.

برچسب‌ها

پخش زنده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.