واقعیتی که در سالهای اخیر در نظام دفاعی کشور ما به وجود آمده و به نحو عزتمندانهای رشد کرده است .
همچنانکه سطح واقعی توانمندی نیروی دفاعی ایران برای رهگیری کشتیها، هشدار و مقابله دربرابر نیروهای دریایی دشمن، حمله دقیق به بندرها و تأسیسات ساحلی و تأسیسات صادراتی مهم و زیرساختهای حیاتی دشمن، فراتر از تصوراست.
از طرفی تأثیر عملیاتی، توانایی ایران برای استفاده از موشکهای هوا به زمین و هوا به کشتی به قدمت و قابلیت اویونیک و اقدامهای لازم برای بهروزرسانی هواپیماها و سازگار کردن آنها با موشکهای جدید، برای دشمنان این مرز و بوم، نامشخص و پر از ابهام است.
اضافه بر این میزان دقت موشکهای ایران در زدن هدف نشان میدهد که موشکها و راکتهای ایران دارای ترکیبی از دقت و قدرت لازم هستند که برای دفاع از بندرهای ساحلی و تأسیسات انرژی به تنهایی کافی است. از طرفی، توانمندی ایران در ایجاد جنگهای نامتقارن حاکی از این است که کشور ما در آینده میتواند برای پایگاههای دریایی و هوایی آمریکا و متحدانش تهدیدی جدی به حساب آید. رزمایشهای نیروی دریایی و سپاه در خلیجفارس، افزایش برد موشکهای بالستیک، و تعدد و تنوع سلاحهای راهبردی، ساخت پهپادهای «کرار» و «رعد» در اوایل سال 2010، نصب سامانه موشکی دفاعی ساحلی در مرزهای ساحلی، ساخت موشک بالستیک ضدکشتی خلیجفارس، ضمن افزایش توان عملیاتی، بیانگر قدرت بازدارندگی ایران است.
در عین حال بستن تنگه هرمز یکی دیگراز قابلیتهای عملیاتی ایران بوده که شامل ایجاد محدودیت در بخشهای وسیعی از خلیجفارس، دریای عمان و حتی دریای عرب میشود، هرچند این توانایی را باید تنها به عنوان یکی از سناریوهای محتمل در نظر گرفت.
به هر حال شواهد نشان میدهد، هیچ قدرتی یارای مقابله با نیروهای نامتقارنی به اندازه و عظمت نیروهای ایران را ندارد و ارزیابی دقیق قابلیتهای ایران در موازنه نظامی خلیجفارس به سادگی ممکن نیست.
ایران، در برابر زیادهخواهی، «ایران هراسی» مستمر و تهدیدات مکرر و البته پوچ آمریکا، توانایی به چالش کشیدن قدرت نظامی غرب به رهبری آمریکا را به خوبی دارد. این توانایی زمینهای شده تا مجتمعهای صنعتی و نظامی آمریكا با استقبال از امواج ایران هراسی به تقاضا برای تولیدات نظامی دامن زده تا خاورمیانه را به اولین منطقه دنیا به لحاظ خرید تسلیحات نظامی تبدیل کنند. از طرفی، وقوع هر جنگی در خاورمیانه به مثابه باز شدن بازاری جدید برای كمپانیهای صنعتی و نظامی به حساب میآید، به این خاطر وجود خاورمیانهای بی ثبات در یك سطح حداقلی و نیز وقوع جنگ در این منطقه در یك سطح حداكثری، زمینهای مناسب برای تحقق منافع این كمپانیهابه شمار میرود. در این میان نگرانی و ترس از خطر ساختگی ایران سبب شده است تا كشورهای منطقه نیز به دنبال خرید تجهیزات نظامی روز باشند و بازار مناسبی برای رونق مجتمعهای صنعتی و نظامی آمریكا باشند.
از طرفی، تداوم تقابل ایران و ایالات متحده ممكن است سطح حداكثری خواست مجتمعهای صنعتی و نظامی را تحقق ببخشد كه همان وقوع جنگی احتمالی است، بر این مبنا باید گفت، هرگونه اقدام سیاسی كه در جهت كمرنگ كردن و یا از بین بردن زمینههای حداقلی و حداكثری باشد، مطلوب مجتمعهای صنعتی و نظامی آمریکایی نیست. به همین دلیل این مجتمعهای صنعتی و نظامی را که لابیهایی در كنگره آمریكا انجام میدهند، باید یكی از موانع جدی و تأثیرگذار در مذاكرات ایران و آمریكا شناخت.
* کارشناسی ارشد روابط بینالملل
نظر شما