بی شک توافق هستهای میان 6 قدرت جهانی با ایران به تقویت جایگاه و هژمونی آن در منطقه منجر خواهد شد و طبیعی است که رقبای بینالمللی و منطقهای جمهوری اسلامی ایران برای مقابله با این جابهجایی توازن منطقهای و بینالمللی، دست به کار خواهند شد.
شاید محوریترین نقطهای که این ترتیبات سیاسی و امنیتی و البته میدانی میتواند رقم بخورد، میدان سوریه است و تحولات جدیدی در این میدان در آستانه شکل گیری است.
از یک سو ایالات متحده آمریکا نیروی جدیدی را از میان معارضان سوری برای آنچه مقابله با داعش خوانده، در ترکیه و اردن آموزش داده و در روزهای اخیر در شمال سوریه مستقر کرده است و رئیس جمهور آمریکا هم اعلام کرده، برای دفاع از نیروهای آموزش دیده خود در سوریه، به هر مهاجمی که به این نیروها، حمله کند، حتی اگر این مهاجم از نیروهای حامی بشار اسد رئیسجمهوری سوریه باشد، پاسخ میدهد.
از سوی دیگر نمایندگان این کشور با دولت روسیه، عربستان و قطر در حال رایزنی در مورد طرحی هستند که گفته میشود، محور آن تشکیل یک نیروی ویژه و بینالمللی برای مقابله با داعش است که دولت سوریه نیز بخشی از این ائتلاف خواهد بود.
بنابراین به نظر میرسد که توافقات جدیدی با حضور آمریکا و روسیه درباره آینده سوریه و حکومت این کشور در حال شکلگیری است تا بازی خطرناک دیگری را در منطقه بر مبنای فریب حکومت سوریه و دور زدن ایران در این معادله آغاز کنند.
قراین دیگری نیز برای این مسأله وجود دارد، از جمله اینکه در هفتههای اخیر نمایندگانی از تشکیلات امنیتی و اطلاعاتی سوریه با مجوز بشار اسد و به دعوت مقامهای سعودی در ریاض با مقامهای سیاسی و امنیتی این کشور دیدار و رایزنیهایی را انجام دادهاند.
علاوه بر این رایزنیها، توافقاتی میان عربستان سعودی و حماس هم در ریاض انجام گرفته که مفاد آن مخفی نگه داشته شده که در کنار هماهنگی ها بین جبهه ضد سوریه متشکل از ترکیه، عربستان و قطر، نشان از برنامهریزیهایی دارد که پشت پرده آن متفاوت از ظاهری است که اعلام میشود.
اکنون سخن از طرحی است که روسیه آن را ارایه داده تا با ایجاد یک نیروی مشترک که دولت سوریه نیز عضو آن خواهد بود، به مسأله داعش خاتمه داده شود و اینگونه وانمود میشود که آمریکا و روسیه به این تفاهم رسیدهاند که دولت سوریه و بشار اسد باید باقی بمانند، اما قطعاً این یک توافق کوتاه مدت و موقتی خواهد بود و با حل برخی مشکلات منطقهای از جمله بحران داعش و پیاده شدن ترتیبات امنیتی و سیاسی جدید با اعمال ملاحظات روسیه، یک بار دیگر حذف اسد در دستور کار آمریکا ومتحدان منطقهای آنها قرار خواهد گرفت.
نشانه دیگری که سر نخهایی از این معامله و طراحی به دست میدهد، اخباری است که از ارسال پیغام سعودیها به تهران برای معامله بر سر سوریه و یمن حکایت دارد، با این مضمون که اگر ایران در یمن کوتاه بیاید، عربستان در سوریه کوتاه خواهد آمد؛ هرچند این پیشنهاد به طور جدی از سوی تهران رد شده است، اما اینگونه استنباط میشود که قرار است ایران و سوریه به سوی یک بازی خطرناک سوق داده شوند، بدین معنا که از یک سو بشار اسد به امید یک آینده روشن و ماندن در قدرت در مقابل برخی اقدامها از جمله عملیاتهای نظامی در داخل خاک سوریه منفعل نگه داشته شود و از سوی دیگر جمهوری اسلامی ایران را در مقابل تهدیدهایی که متوجه یمن است، به انفعال بکشانند و برنامه محوری خود را که با حمایت مالی و تسلیحاتی سعودیها، قطریها و ترکیه تدارک دیده شده، پیاده کنند.
به نظر میرسد نقطه اتکای این طرح بر تمرکز توجه دولت جمهوری اسلامی ایران بر بحث توافق هستهای و اقناع کردن همسایگان و کشورهای منطقه در خصوص این توافق است که این امر فرصت مناسبی را در اختیار آمریکا و متحدان او در منطقه قرار میدهد.
سفرهای دورهای جان کری به منطقه با محوریت این برنامهریزی و توافقی که میان آمریکا و روسیه انجام شده، صورت میگیرد و تحولات و رخدادهایی که در حال شکلگیری است، حکم هشداری جدی برای مسؤولان کشور و رهبران جبهه مقاومت دارد که وارد بازی که برای تضعیف محور مقاومت طراحی شده نشوند.
سوریه، ایران، یمن و حزبا... لبنان چهار ضلع درگیر در برنامه جامع و خطرناک طراحی شده اند که با بهره برداری از توجه ایران به موضوع توافق هستهای، تمامی بازوهای نفوذ و اقتدار ایران در منطقه قطع شود.
اگر سوریه سقوط کند، با ترتیباتی که گروههای مورد حمایت غرب در لبنان تدارک دیدهاند، حزبا... نیز بیش از پیش زیر فشار قرار گرفته و تضعیف خواهد شد و این به معنای تضعیف ایران در منطقه هم خواهد بود، زیرا در آن صورت هم توافق هستهای با غرب را پذیرفته، توافقی که به احتمال زیاد نقض خواهد شد و هم متحدان و بازوهای خود را در منطقه از دست خواهد داد و فشارهای بیشتر سیاسی وامنیتی در منطقه، عرصه را بیش از پیش بر ایران تنگ خواهد کرد.
نظر شما