دکتر احسان اکبری؛ فوق تخصص بیماری های گوارش و کبد بزرگسالان و رئیس بخش آندوسکوپی بیمارستان فوق تخصصی رضوی در گفت و گو با ما از دغدغه های حرفه ای متخصصان این حوزه برایمان می گوید:
* آقای دکتر از خودتان برایمان بگویید و اینکه چگونه وارد حرفه پزشکی شدید؟
** من در خانواده ای فرهنگی متولد شدم. شوق خدمت و داستان هایی که در دوران کودکی از شخصیت دکتر شیخ می شنیدم و خواندن احادیثی که از اهمیت نجات جان افراد و برابری آن با نجات جان تمام انسان ها حکایت می کرد موجب شد طبابت را به عنوان حرفه انتخاب کنم.
به نظر من پزشکی با هیچ شغلی قابل مقایسه نیست و اگر پزشکان بتوانند ارتباط خوبی با بیمار داشته باشند همیشه نزد مردم و بیماران قابل احترام خواهند بود.
*چرا تخصص کبد و گوارش را انتخاب کردید؟
**من پیش از اینکه فوق تخصص کبد و گوارش را بخوانم، متخصص بیماری های داخلی بودم تخصص داخلی (بر خلاف سایر تخصص ها که هر کدام بخش و یا عضوی را در نظر دارد) رشته ای است که با طیف گسترده ای از بیماری ها سرو کار دارد و متخصصان این رشته شباهت زیادی با طبیبان قدیم دارند. من همیشه تصور می کنم متخصصان بیماری های داخلی از سایر متخصصان پزشک تر هستند.
ضمن احترام به تمام رشته های پزشکی من این رشته را به سایر رشته ها ترجیح می دهم به همین دلیل فوق تخصصم را گوارش و کبد انتخاب کردم تا بتوانم با ارایه خدمات اندوسکوپی و غیره بیشتر به بیمارانم خدمت کنم.
* وضعیت آموزش این رشته در دانشگاه های ایران چگونه است و چه تفاوتی با دانشگاه های کشورهای توسعه یافته دارد؟
** در خصوص وضعیت آموزش این رشته در دانشگاه های کشور باید بگویم مانند بسیاری از کارهای دیگری که در کشور ما انجام می شود، وضعیت ما منحصر به فرد است. یعنی نمی توانیم بگویم بد و یا خیلی خوب است.
واقعیت این است که در زمینه تجهیزات و آموزش کاستی های زیادی داریم و البته به همان اندازه هم در حوزه نیروی انسانی نیز از توانمندی و استعداد های قابل قبولی برخوردار هستیم و همین مساله موجب افزایش و ارتقای توانایی های ما در زمینه آموزش شده است.
همچنین علاقه به مذهب و میهن که در استادان و دانشجویان ما وجود دارد موجب شده بدون توجه به محدودیت ها برای نجات جان بیماران تلاش کنند و همین موضوع عامل موفقیت ما در حوزه پزشکی و سایر حوزه ها محسوب می شود.
*دغدغه های حرفه ای شما و همکارانتان چیست؟
** یکی از مشکلات اساسی ما افزایش تعداد پزشکان فوق تخصص و همچنین تصمیم گیری های غیرکارشناسانه و موقتی در این خصوص است که برای راضی نگه داشتن فرد خاص و یا قشر خاصی گرفته می شود و حتی ممکن است در همان دوره هم با شکست مواجه شود و یا در آینده پیامدهای غیر قابل جبرانی به بار آورد.
به عنوان نمونه به دلیل اینکه در برخی از مناطق کشور فوق تخصص کبد و گوارش نداریم، بدون توجه به زیر ساخت ها و نیازهای کشور پذیرش فوق تخصص گوارش را افزایش داده اند در حالی که هر یک از رزیدنت های ما پس اتمام دوره تعهد خود به کلانشهرها باز خواهند گشت و مشکل کمبود فوق تخصص این رشته در شهرستان ها و مناطق کم برخوردار کشور باقی خواهد ماند و تعداد زیاد این متخصصان در کلانشهرها مشکلات دیگری ایجاد خواهد کرد.
به اعتقاد من اگر تصمیم گیری ها و سیاستگذاری های وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بر پایه پیشگیری و با نظر سنجی از متخصصان حوزه های مختلف صورت گیرد بخش قابل توجهی از مشکلات حوزه سلامت برطرف خواهد شد. ضمن آنکه لازم نیست ما همه جا فوق تخصص داشته باشیم چرا که بسیاری از بیماری ها توسط پزشکان عمومی قابل درمان است و در مواردی که نیاز به ویزیت متخصص یا فوق تخصص باشد پزشک عمومی بیمار را به آن ها ارجاع خواهد داد.
متاسفانه در برخی مواقع بیماران به دلیل سرماخوردگی به پزشک متخصص یا حتی فوق تخصص مراجعه می کنند با تصور اینکه آن ها بیشتر از پزشکان عمومی می دانند در حالی که اینچنین نیست و اطلاعات آن ها فقط در حوزه تخصصشان بیشتر از همکاران عمومی است.
*اقبال دانش آموختگان پزشکی به این تخصص چگونه است؟
** شمار زیادی از متخصصان فوق تخصص گوارش و کبد را به سایر رشته ها ترجیح می دهند که ممکن است یکی از دلایل انتخاب آن ها تفاوت زیاد سطح درآمد فوق تخصصان گوارش با سایر فوق تخصص ها باشد.
بسیاری معتقدند فوق متخصصان کبد و گوارش به دلیل استفاده از آندوسکوپی و کولونوسکوپی درآمد قابل قبولی دارند. ضمن آنکه بیماری های کبد و گوارش در کشور رو به افزایش است. به طوری که اکنون 60 درصد افراد جامعه به بیماری کبد چرب مبتلا هستند. حال آنکه تنها 10 درصد جمعیت کشور به بیماری دیابت مبتلا هستند.
*امکانات تشخیصی و درمانی بیماری های کبد و گوارش را در ایران چگونه ارزیابی می کنید و چقدر با کشور های اروپایی و آمریکایی تفاوت داریم؟
** متاسفانه واقعیت این است که ما به لحاظ فناوری آموزشی، تجهیزات تشخیصی و درمانی تفاوت قابل ملاحظه ای با کشورهای توسعه یافته داریم به طوری که در این کشورها عمر مفید دستگاه ها یک تا سه سال است اما در بیمارستان های آموزشی ما دستگاه هایی با بیش از 30 سال قدمت وجود دارد و در بسیاری از مواقع نیز به دلیل فرسودگی خراب است.
*به نظر شما نقش پزشکان در محرومیت زدایی از جامعه چیست و چگونه می توانند در این خصوص تاثیر گذار باشند؟
** در کشور ما بیماران متمول با بیمه های تکمیلی مناسب مشکل درمانی ندارند و می توانند به بیمارستان ها و مراکز درمانی خصوصی که امکانات بیشتری دارند مراجعه کنند اما متاسفانه قشر ضعیف و حتی متوسط جامعه که در واقع همان پابرهنگانی هستند که نهال انقلاب را به ثمر نشاندند علاوه بر تحمل درد بیماری به دلیل مشکلات اقتصادی نیز در رنجند و این مساله دل هر پزشک دلسوزی را به درد می آورد.
اگر ما در حوزه پیشگیری فعالیت کنیم می توانیم در محرومیت زدایی از بیماران تاثیر گذار باشیم اما متاسفانه تاکنون به دلیل ضعف برنامه ریزی در حوزه سلامت و به این دلیل که بیشتر برنامه ریزی ها و تصمیم گیری های ما متناسب با زیر ساخت های جامعه نیست، این مهم تحقق نیافته است.
نظر شما