۱۷ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۱:۱۸
کد خبر: 691517

گویا هیچ کارشناس و تحلیلگری پیدا نمی‌شد که بتواند سقوط سریع مقتدرترین حکومت دیکتاتوری خاورمیانه را پس از انتشار یک سر مقاله‌ وهن‌آمیز حدس بزند، پیش‌بینی تحلیل‌گرایانه بکند و یا بر اساس بدبینی و دفاع از حصار حکومت با انتشار آن مخالفت کند.

* سینا واحد

گویا هیچ کارشناس و تحلیلگری پیدا نمی‌شد که بتواند سقوط سریع مقتدرترین حکومت دیکتاتوری خاورمیانه را پس از انتشار یک سر مقاله‌ وهن‌آمیز حدس بزند، پیش‌بینی تحلیل‌گرایانه بکند و یا بر اساس بدبینی و دفاع از حصار حکومت با انتشار آن مخالفت کند. بدین گونه، سرمقاله‌ وهن‌آمیزی که نخستین خواننده‌ آن خودِ شاه بود و دومینش سردبیر روزنامه عصر اطلاعات، در این روزنامه‌ چاپ شد تا فهم و درک نخبگان سیاسی و گردانندگان سیستم امنیتی حکومتگران پادشاهی ایران زمین را به نمایش بگذارد!

بی‌گمان، انتشار این سرمقاله شیطانی همانند گلوله‌ای بود که یک آدم پریشان‌روح و آشفته‌باطن به مغز خویش شلیک کند! تاریخ اندیشه ملت ایران زمین، به‌خوبی نشان داد که هیجان قدرتمند ولایت‌گرایانه، هنگامی‌که خروشنده و توفان‌آفرین شود، همه‌ خیابان‌ها را پر از مشت‌های بی‌شمار و فریادهای بی‌پایان خواهد ساخت و همه‌ توان خشونت‌گرای دیکتاتوری پادشاهی را در میان مشت و آواز کوبنده خویش محاصره خواهد کرد و نفس شاه و پادشاه و پادشاهان را به شماره خواهد انداخت.

و این‌گونه شد که این مقاله یا سرمقاله، حیات سیاسی و امنیتی مقتدرترین حکومت خاورمیانه را در کمتر از یک سال خشکاند و جنازه آن را به پرتنفرترین جنازه پادشاهی و پرخیانت‌ترین پادشاه ایران و خاورمیانه تبدیل کرد.

به‌هرحال، واکنش تاریخی جامعه ایران در برابر انتشار این مقاله‌ بدون نام و نشان تبدیل به اقیانوسی عظیم از احساسات دین‌خواهانه شد که سقوط خاندان پهلوی، یکی از فرایندهای آشکار و پرقدرت آن به حساب می‌آید.

آری، چه طرفدار انقلاب اسلامی باشیم یا نباشیم حقیقت تاریخی و جهانی انقلاب ایران هیچ تغییری نمی‌کند و وسعت اثرگذاری صدای جهانی آن را هیچ جامعه‌شناس و روان‌شناس و تاریخ‌شناسی نمی‌تواند انکار کند، چرا که این انکار یا دشمنی؛ در حقیقت یک دشمنی جاهلانه با قدرت تاریخی ایمان نو شده و جهانی شده بشریت است.

تاریخ سیاسی جهان در قرن بیستم شاهد تحولات و حوادث شگرفی بوده است که هر کدام به اندازه شخصیت باطنی خویش، اندیشه و ذهنیت بشری را به خود مشغول ساخته و سپس از آن گذر کرده است: همانند انقلاب چین، روسیه، کوبا، الجزایر و انقلاب ناصر در کشور مصر.

اما هیچ کدام از این تحولات سیاسی بزرگ نتوانستند در برابر قدرت جادوگرانه‌ مدرنیسم تمدن غربی و آمریکایی قد علم کنند و اندیشه و هیجان جدیدی به جهان بشریت عرضه کنند که روح آنان را به یک نشاط قدرتمند و کاهش‌ناپذیر دعوت کند و این نشاط ایمانی را پایه استقلال و آزادی قرار دهد.

امام(ره) با شخصیتی که از خویش در جهان صداها و تصویرها و رسانه‌ها ارائه داد، توانست طبقه روحانیت در جهان بشری را مخاطب قرار دهد و نیروی نوینی را در میان جامعه‌ جهانی، بیدار و فعال سازد.

زنده و پویاسازی و هدفدار نمودن حیات دینی و بلند قامت شدن اندیشه‌ورزان متدین و انتشار کتاب و رسالات مذهبی و تفسیرهای دینی و تحول و دگرگونی در بازار جهانی مصرف فرهنگی، در دهه‌ آخرین قرن بیستم؛ تنها و تنها، یکی از نشانه‌های اثرگذاری جهانی صدای زیبا و دعوتگر حضرت امام(ره) است که باید مورد توجه و ارزیابی جهانی قرار گیرد.

توجهی که می‌تواند موجب بینش غرورآفرین درباره ایران و امام و اندیشه ولایت باشد و از ایران امروز با افتخار و سربلندی سخن بگوید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.