نقطه قوت مستند، روایت صادقانه آدم‌ها و اتفاق‌هاست. آدم‌هایی که کمتر دوربین به سراغشان رفته برای مستندساز دو وضعیت را ایجاد می‌کنند یا آن آدم‌ها در مواجهه اولیه با دوربین خیلی خودشان هستند که کار را برای کارگردان آسان می‌کند یا پشت خجالتشان از دوربین پنهان می‌شوند و نقاب بر چهره می‌زنند که کارگردان با ترفندهایی می‌تواند حضور دوربین را پنهان کند و خود واقعی آن‌ها را، پیدا.  امین قدمی، کارگردان مستند «دز هنوز از شهر من می‌گذرد» بلدِ این کار است که خود واقعی آدم‌ها را روبه‌روی دوربین قرار دهد. او پیش از این در مستند «علی پسر موسی» که روایت دلدادگی یک چوپان به خادمی امام رضا(ع) است، لنز دوربینش را از توجه سوژه‌اش پنهان کرد تا عریانی نگاه و حرف‌های چوپان برای مخاطب هویدا شود. مستند «دز هنوز از شهر من رد می‌شود» درباره دزفول و روزهای بمباران و مقاومت مردم است. این موضوعات برای کارگردان جذابیت دارد چون واکنش آدم‌ها در شرایط بحرانی اتفاق جالب و دراماتیکی را رقم می‌زند. قدمی در فرایند تولید فیلم به رادیو دزفول می‌رود و به آرشیوی دست می‌یابد که برای مستندسازان به مثابه گنج است اما گزارش‌ها نیاز به ترمیم دارد و نمی‌تواند از آن‌ها استفاده کند بنابراین فراخوانی به مردم دزفول داده می‌شود تا هر آنچه از روزهای بمباران دارند در اختیار این مستندساز قرار دهند. این مستند اپیزودیک، روایتگر قصه چند شخصیت است که بمباران دزفول آن‌ها را به هم وصل می‌کند. قدمی به زندگی این آدم‌ها وارد می‌شود و آن‌ها میزبان کسی می‌شوند که قرار است نگاهی نو به حادثه‌ای قدیمی داشته باشد. دزفولی که در این مستند می‌بینیم، شهری زیبا با رودی خروشان است که مردمش در زمان جنگ، هر شب با وحشت خواب ابدی، چشم روی هم می‌گذاشتند و زنانش در خانه‌هایشان هم محجبه بودند که مبادا، موشکی خانه را بر سرشان آوار کند و آن‌ها بی روسری و چادر بیرون بزنند. مستند «دز هنوز از شهر من می‌گذرد» زخم کهنه یک شهر را روایت می‌کند که مزار شهیدانش، رد آن روزهای خون‌آلود را بر تن دارد. زخمی که هنوز جای گلوله‌هایش روی نرده‌های آهنی پل دزفول به جا مانده است

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.