نزدیک به چهارماه پس از توقف گفت‌وگوهای برجامی (پس از انجام ۶ دور مذاکره در ۳۰خرداد امسال)، معادلات درباره نحوه بازگشت طرفین به مذاکرات هسته‌ای زیر سایه زیاده‌خواهی‌های آمریکا و اروپا هر روز پیچیده‌تر می‌شود.

خالی بازی آمریکایی!

با وجود این، طرف غربی فشارهای دیپلماتیک را با هدف متقاعد کردن کشورمان در بازگشت به میز مذاکره تشدید کرده. در آخرین مورد، چند روز پیش، آنتونی بلینکن وزیر خارجه آمریکا در نشست مشترک با وزیران خارجه امارات متحده عربی و رژیم صهیونیستی در واشنگتن، مدعی شد ایالات متحده برای هرگونه شکست احتمالی در مذاکرات هسته‌ای یا عدم بازگشت تهران به این گفت‌وگوها و انجام پلن B یا همان نقشه دوم آمادگی دارد؛ اظهاراتی که به نظر می‌رسد با توجه به اظهارات مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، تنها با هدف راضی کردن شرکای عربی – عبری و متقاعد کردن کشورمان جهت بازگشت هرچه سریع‌تر به میز مذاکره بیان شده. جوزف بورل روز گذشته با فاصله گرفتن از مواضع کاخ سفید، تأکید کرد در امر احیای برجام، حتی فکر توسل به گزینه‌های جایگزین در صورت شکست دیپلماسی، ایده خوبی نخواهد بود.

نقشه دوم نه قابل توجه است و نه امکان‌پذیر

اما این پلنB  که کاخ سفید مدعی شده در صورت نابودی برجام به سمت اجرای آن خواهد رفت، چه می‌تواند باشد؟ «عباس سلیمی نمین» در گفت‌وگو با قدس معتقد است به علت خالی بودن دست آمریکا در تقابل با جمهوری اسلامی، ادعای رفتن به سمت نقشه دوم یک فریب رسانه‌ای بیش نیست. این تحلیلگر سیاسی و تاریخی توضیح می‌دهد: این بازی تبلیغاتی با هدف راضی کردن کشورمان به بازگشت هرچه سریع‌تر به میز مذاکره است و تلاش می‌شود این‌گونه القا کنند اگر ایران در چارچوب پلن A  اقدام نکند، با اقدام‌های تنبیهی و تهدیدآمیز مواجه خواهد شد. این تهدیدهای توخالی در حالی است که جبهه حامیان صهیونیست در سالیان گذشته هرآنچه در چنته داشتند علیه ایران رو کردند و اقدام جدیدی نمی‌توانند انجام دهند. وی در این باره افزود: بحث اقدام نظامی هم در شرایطی که آمریکا و شرکایش در وضعیت بسیار ضعیفی به‌سر می‌برند، چیزی است که حتی به آن نمی‌توانند فکر بکنند. در سوی مقابل، ما هم در یک ضد حمله به‌صراحت اعلام کرده‌ایم اگر آن‌ها تحریم‌ها را بردارند و به تعهدات خود پایبند باشند، به برجام برمی‌گردیم و به این طریق تمام تبلیغات منفی آن‌ها را خنثی کرده‌ایم. بنابر این اکنون هیچ راهی پیش روی آن‌ها نیست جز آنکه به برجام برگردند و صحبت کردن از نقشه دوم نه قابل توجه است و نه امکان‌پذیر.

پروژه آشوب می‌تواند بخشی از پلنB  باشد

«امیرعلی ابوالفتح» هم با بیان اینکه صحبت کردن مقامات آمریکایی از نقشه دوم تعجبی ندارد؛ چرا که آن‌ها همواره در طول سال‌های گذشته از چنین موضعی سخنرانی کرده‌اند، گفت: واقعیت این است که آن‌ها به موازات گفت‌وگو همواره از ابزارهای دیگر هم استفاده کرده‌اند. این موضوع از اقدام‌های خرابکارانه در برنامه هسته‌ای برای به تأخیر انداختن پیشرفت‌های ایران گرفته تا جنگ اقتصادی، حملات سایبری، اعزام نیرو به منطقه، تهدیدهای نظامی و ائتلاف‌سازی‌ها را دربرمی‌گیرد. این تحلیلگر سیاسی ادامه داد: پس نقشه دوم که از آن سخن می‌گویند چیز جدیدی نیست و احتمالاً در قالب همین موضوعات مد نظر خواهد بود. اما واقعیت این است که چه مذاکره به نتیجه برسد و تحریم‌های هسته‌ای برداشته شود یا گفت‌وگوها به جایی نرسد، آمریکایی‌ها از برخی از این عناصر اصلی سیاست خود در قبال ایران دست برنخواهند داشت. پس این لفاظی‌ها یک فضاسازی رسانه‌ای است. آمریکایی‌ها به ظاهر خیلی کم‌صبر شده‌اند؛ چراکه احساس می‌کنند در میان پیشرفت سریع برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز ایران، گذشت زمان هرگز به نفعشان نخواهد بود.

در همین حال، در چند روز اخیر برخی تحلیلگران و مقامات کشورمان از جمله محمدباقر قالیباف نسبت به توطئه دشمنان در ایجاد تنش‌های داخلی در غرب آسیا هشدار داده‌اند. ابوالفتح درباره این موضوع و اینکه آیا این آشوب‌آفرینی داخلی و تنش‌آفرینی منطقه‌ای می تواند جزوی از همین پلن B  آمریکا علیه کشورمان باشد؟ می‌گوید: سخنان مقامات کشورمان قطعاً بر اساس داده‌هایی مشخص است و چیزی بیهوده گفته نمی‌شود. نباید از یاد برد یکی از ابزارهای طرف مقابل برای فشار بر کشورمان هم همین موضوع بوده است؛ یعنی خروج آمریکا از برجام و برگرداندن تحریم با هدف ایراد فشار بر مردم، ایجاد نارضایتی و در نهایت آشوب و درگیری داخلی تا جمهوری اسلامی تحت فشار قرار بگیرد و رویکرد خود را تغییر دهد. اما آن‌گونه که آن‌ها فکر می‌کردند نشد. الآن هم قطعاً پروژه آشوب به عنوان یک حربه مدنظرشان است تا آن انتظاری که داشتند که ۶ماه پس از خروج از برجام اتفاق بیفتد، اکنون اتفاق بیفتد و ایران به خواسته‌های آن‌ها تن بدهد.

ادعای پیش‌شرط یک شوخی است

یک تحلیلگر سیاسی دیگر هم معتقد است نقشه دوم چیزی جز حرّافی نیست. «احمد بخشایش اردستانی» می‌گوید: آمریکا از توسعه سریع برنامه هسته‌ای ایران پس از اجرای قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم‌ها که موجب چرخیدن هرچه سریع‌تر و بیشتر سانتریفیوژها شد، به‌شدت نگران است. ایران همچنین در طول سال‌های گذشته نحوه دورزدن تحریم‌های بین‌المللی را هم خوب یاد گرفته. در این شرایط واشنگتن تلاش دارد با به راه انداختن این بازی‌ها، جمهوری اسلامی را در بازگشت به برجام متقاعد و از این طریق، تا حدودی کنترل کند.

وی درباره این گفته که ایران آزادی ۷ میلیارد پول بلوکه شده‌اش در کره جنوبی را به عنوان پیش‌شرط بازگشت به مذاکرات برجامی عنوان کرده، این ادعا را یک شوخی خنده‌دار عنوان کرد و گفت: این مقدار پول در مقابل امتیازات برجامی گسترده‌ای که در گذشته داده شد، اصلاً رقمی نیست که ایران بخواهد روی آن مانور بدهد و آن را به عنوان پیش‌شرط مطرح کند! بخشایش اردستانی ادامه داد: تهران اصلاً پیش‌شرط نگذاشته. حسین امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه کشورمان هم در یک گفت‌وگوی تلویزیونی تأکید کرد اگر آمریکایی‌ها حسن نیت دارند که به برجام برگردند، ۱۰ میلیارد دلار ما را آزاد کنند. این فقط برای نشان دادن حسن نیت است. اما رسانه‌های بیگانه تلاش کردند این را به عنوان پیش‌شرط ایران جا بزنند، در حالی که اصلاً چنین چیزی مطرح نیست.

اکونومیست: ورق به نفع ایران برگشته

همان‌گونه که به نظر می‌رسد و در بیان سه تحلیلگر سیاسی کشورمان در گفت‌وگو با ما هم به آن اشاره شد، نقشه دوم ادعایی آمریکا، مانور رسانه‌ای و دیپلماتیک برای کشاندن سریع‌تر ایران پای میز مذاکره آن هم در حالی است که دست آن‌ها در مقابله با جمهوری اسلامی خالی‌تر از همیشه است. این البته تحلیل داخلی ما نیست؛ چرا که خود آن‌ها هم به این نکته اذعان دارند. به‌عنوان نمونه روز گذشته یک نشریه آمریکایی ضمن اعتراف به اینکه سیاست موسوم به «فشار حداکثری» علیه ایران شکست خورده ، نوشت: اکنون این جمهوری اسلامی ایران است که در حال اعمال همین سیاست علیه واشنگتن است. اکونومیست تأکید می‌کند: اکنون برنامه هسته‌ای ایران به‌سرعت در حال پیشرفت است، از لحاظ وضعیت منطقه‌ای هم ایران قدرتمندتر شده، این کشور به بقای بشار اسد در سوریه کمک کرد و به دوستانش در عراق در برابر افراطی‌های داعش یاری رساند. در جنوب، متحدان ایران در یمن، ائتلاف تحت رهبری سعودی را به جست‌وجوی راهی برای خروج از جنگ واداشته‌اند. در افغانستان، آمریکایی‌ها توسط طالبان تحت تعقیب قرار گرفته‌اند، حتی متحدان آمریکا در حاشیه خلیج [فارس] هم تلاش‌ها برای برقراری روابط با حکومت دین‌سالارانه ایران را آغاز کرده‌اند. پس اکنون این تهران است که بایدن را تحت فشار حداکثری قرار داده نه ایالات متحده.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.