در حالی که کشورمان یکی از بزرگ‌ترین واردکنندگان برنج باسماتی از هند بوده و برنج‌های پاکستانی، تایلندی و ویتنامی نیز سهم زیادی در سبد واردات کشور دارند، دولت بحث خودکفایی در تولید ارقام پرمحصول برنج ایرانی و قطع واردات را به عنوان یکی از اولویت‌های‌ خویش مطرح کرده است.

«طارم» به جای «باسماتی»

ایران با دارا بودن ۴درصد از سطح زیر کشت جهان در رتبه ۲۸ تولید این محصول قرار دارد. بر پایه آمارهای وزارت جهاد کشاورزی ضریب خودکفایی برنج تولیدی ایران در طول ۱۰ سال اخیر معادل ۶۴ درصد بوده که نشان از وجود ظرفیت مناسب برای تأمین بخش عمده‌ای از نیاز کشور با اتکا به تولید داخلی دارد، ولی از آنجا که این میزان تولید کفاف مصرف همه مردم را نمی‌دهد کشورمان نیازمند واردات این محصول است.

با توجه به میزان سرانه مصرف، سالیانه به ۳ میلیون تن برنج در کشور نیازمندیم که از این رقم حدود ۲میلیون و ۲۵۰ هزار تن توسط شالی‌کاران داخلی تولید می‌شود و بقیه باید از طریق واردات تأمین شود. کارشناسان در گفت‌وگو با قدس به این پرسش پاسخ داده‌اند که با وجود محدودیت منابع آبی و زمین آیا می‌توان به خودکفایی در کشت این محصول امیدوار بود یا خیر؟

امکان افزایش عملکرد در واحد سطح را نداریم 

جمیل علیزاده شائق، دبیر انجمن برنج ایران بر این باور است که تجربه گذشته نشان می‌دهد اراده‌ای برای دستیابی به خودکفایی در کشور وجود ندارد؛ چرا که امکان افزایش عملکرد در واحد سطح را نداریم و آب نیز برای افزایش سطح کشت وجود ندارد.

علیزاده در گفت‌وگو با خبرنگار ما با اشاره به کافی بودن کشت حدود ۵۲۰ هزار هکتار برنج در کشور می‌گوید: سال گذشته که آب فراوانی داشتیم بالای ۶۲۰ هزار هکتار برنج کاشته شد در حالی که این اصلاً تأیید و توصیه نمی‌شود و باید به فکر محصولات دیگر هم بود.

وی در عین حال تأکید می‌کند: بایستی تلاش شود در همین ۵۲۰ هزار هکتار عملکرد را بالا ببریم که در ۳۰سال گذشته نتوانستیم این انتظار را برآورده کنیم ولی می‌توانیم مردم را تشویق به اصلاح الگوی تغذیه کنیم.

علیزاده شائق با یادآوری اینکه ضایعات برنج در کارخانه‌های شالی‌کوبی بسیار زیاد است تأکید می‌کند: ۲۰ درصد برنج در کارخانه‌های شالی‌کوبی از بین می‌رود با این حال متولیان به راهکارهای حل این مسئله از سوی مطلعان بی‌توجهی می‌کنند.

تجربه خودکفایی با راهبرد بازار به خاطر تولید

محمد مویدیان، کارشناس اقتصاد کشاورزی نیز در گفت‌وگو با خبرنگار ما دستیابی به خودکفایی در تولید برنج را عملیاتی دانسته و یادآوری می‌کند: پیش از این در سال‌های ۹۲ تا ۹۵ و در زمان اجرای «قانون تمرکز وظایف و اختیارات بخش کشاورزی در وزارت جهاد کشاورزی» کشور مرزهای خودکفایی در برنج را لمس کرده است.

وی با اشاره به تقابل واردات و تولید داخل می‌افزاید: برای رسیدن به خودکفایی هزار راه نرفته در کشور پیش رو داریم و یکی از مهم‌ترین مسائل در این حوزه واردات بی‌رویه برنج ارزان قیمتی است که تا همین یک سال پیش هم به آن ارز ۴۲۰۰ می‌دادند. در سال‌هایی که ما خودکفایی را تجربه کردیم راهبرد مدیریت بازار، بازار به خاطر تولید بود، در این سال‌ها وضع تعرفه پلکانی برای واردات و ممنوعیت مقطعی سبب مصونیت تولید داخل از آسیب‌های احتمالی اقلام وارداتی شد.

مویدیان می‌گوید: پیش از هر چیز باید مشخص کنیم راهبرد مدیریت بازار، بازار برای تولید است یا تولید برای بازار، یعنی کدام یک را می‌خواهیم وسیله مدیریت دیگری قرار بدهیم.

علت کشت برنج در خوزستان

وی تأکید می‌کند: اینکه برخی می‌گویند منابع آبی ما محدود است و برنج محصول آب‌بری است این‌ها به لحاظ کارشناسی پاسخ دارد؛ نخست اینکه کشت برنج در کشور ما در استان‌هایی که آب کافی دارند انجام می‌شده و اگر در برخی استان‌ها مثل خوزستان کشت برنج انجام شده به خاطر اتخاذ سیاست‌های دولت بوده که کشاورزان را ناچار به کشت برنج کرده است. سال ۹۸ که بحث سیل خوزستان مطرح شد، دولتمردان برای جلوگیری از بحران، سد را به سمت زمین‌های کشاورزی این منطقه باز کرد و وعده داد خسارت کشاورزان را بدهد. در حالی که زمین‌های این منطقه به مدت دو فصل شالیزار شده بود و دولت از پرداخت خسارت شانه خالی کرد و به ازای آن اجازه داد کشاورزان در این زمین‌های غرق در آب برنج بکارند. جالب اینجاست که با مطرح شدن موضوع کم‌آبی همه انگشت‌ها به سمت خوزستان اشاره دارد و کشت برنج را عامل بی‌آبی می‌دانند در صورتی که این‌ها خودشان قربانی این قضیه بودند.

راهکارهای حل محدودیت منابع زمین و آب 

مویدیان با اشاره به راهکارهای مسئله محدودیت در منابع آب و زمین برای کشت برنج می‌افزاید: برای مدیریت منابع موجود می‌توانیم افزایش تولید در واحد سطح را داشته باشیم که با تناوب کشت و استفاده از ارقام پرمحصول اتفاق می‌افتد. البته در کشور ما بهای زیادی به ارقام پرمحصول نمی‌دهند و علت آن این است که واردات جای تولید را گرفته و نیاز به افزایش عملکرد در واحد سطح نبوده تا کشت ارقام پرمحصول به خاطر وجود بازار و تقاضا برای آن اقتصادی شود و برنج‌کاران به کاشت آن ترغیب شوند.

وی می‌افزاید: بحث دیگری که به افزایش ظرفیت تولید کمک می‌کند توجه به فناوری تولید از منظر مدل کاشتن است. در نوع کاشت به روش خشکه‌کاری که در برخی مناطق کشور مثل اصفهان از آن استفاده می‌کنند نیازی به غرقاب کردن زمین نیست. 

افزایش عملکرد با مکانیزه کردن کشاورزی
وی با تأکید بر اینکه بحث مکانیزاسیون هم در افزایش عملکرد مطرح است می‌افزاید: اگر اقتصاد ارقام برنج پرمحصول در کشور کامل می‌شد، تقاضای مکانیزه کردن کشت از سوی کشاورزان بالا می‌رفت و متعاقباً راه‌اندازی مراکز تحقیقاتی مکانیزاسیون و طراحی و تولید ماشین‌آلات و ادوات کشاورزی هم در این فضا توجیه اقتصادی داشت، بدین ترتیب شاهد یک زنجیره بودیم که رونق تولید در هر یک به استحکام دیگری می‌انجامید.
وی با اشاره به ضرورت مدیریت همزمان عرضه و تقاضا در کشور می‌گوید: برای مدیریت تقاضا، نیازمند فرهنگ‌سازی در بلندمدت، تنوع‌بخشی به سبد خانوار با قیمت‌های نسبی و تغییر ذائقه مردم به استفاده کمتر و بهینه از این محصول هستیم.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.