در تاریخ هزار و ۲۰۰ ساله مشهد رضوی، شخصیت‌ها، فرمانروایان و حکام متعددی درصدد توسعه عمرانی حرم مطهر و شهر مشهد بوده‌اند.

نقش تاریخی سادات در حفاظت از حرم مطهر

در میان آن‌ها بوده‌اند کسانی که هر چند صاحب حکومت و قدرت شمرده نمی‌شدند، اما به دلیل نفوذ معنوی و البته وابستگی به خاندان رسول ‌خدا(ص) قادر بودند اداره امور حرم رضوی و شهر مشهد را در مواقع ضروری، توأمان بر عهده بگیرند و به «نقیب» معروف شوند. 

پیشینه یک حضور

آغاز حضور سادات در مشهد رضوی را به نیمه نخست قرن پنجم هجری مربوط می‌دانند. البته گروهی از آن‌ها که از سادات حسینی و خاندان زباری بودند، پیش از این تاریخ به مشهد رسیده‌اند، ولی به دلیل آنکه هنوز این ناحیه به صورت شهر درنیامده بود، ناچار در بیهق یا سبزوار امروزی ساکن شدند. نخستین نقیب یا رئیس سادات که اداره امور حرم رضوی را هم بر عهده داشت، ابوجعفر، محمد بن علی زباری بود که سلطان مسعود غزنوی او را به این سِمَت منصوب کرد. انتصاب نقیبان از سوی حاکمان وقت، به آن‌ها قدرت اعمال حاکمیت می‌داد و به همین دلیل می‌توانستند در امور مربوط به مدیریت حرم مطهر و تأمین نیازهای زائران قوی‌تر عمل کنند. 

دستگاه نقابت، پس از محمد بن علی به گروهی از سادات منتقل شد که نسب آن‌ها به قاسم بن حمزه بن امام موسی کاظم(ع) می‌رسید. در همین دوره، یکی از آن‌ها به نام احمد الاسود عهده‌دار نقابت شد و بعدها نقیبان مشهد عموماً از نسل وی بودند. در دوره سلجوقی یعنی حدود سال ۵۰۷ش دو برادر به نام‌های جمال‌الدین و کمال‌الدین عهده‌دار این منصب شدند. نام ساداتی مانند محمد بن حیدر موسوی روی سنگاب بسیار مشهور خوارزمشاهی که روزگاری در حرم مطهر قرار داشت، نشان‌دهنده دوران اوج فعالیت و نفوذ سادات است.

آن‌ها پس از حمله مغول و در شرایطی که ایران فاقد حکومت مرکزی بود و پس از آن در عصر ایلخانی توانستند با در پیش گرفتن سیاست مدارا و مدیریت اوضاع، شرایط مشهد و زائران حرم رضوی را تا حدود زیادی امن نگه دارند. البته توجه برخی ایلخانان مانند غازان‌خان در این مسئله بی‌تأثیر نبود.

در این زمان، سیدطاهر موسوی عهده‌دار اداره حرم مطهر شد و پس از او، سیدبدرالدین به این کار اشتغال داشت. سادات در دوره تیموری نیز حضوری پررنگ در مشهد داشتند و به دلیل تکریم آن‌ها از سوی دربار شاهرخ تیموری در هرات و توجه ویژه گوهرشاد خاتون به سادات، بر جمعیتشان در مشهد افزوده شد و آن‌ها توانستند از نظر مالی نیز در موقعیت خوبی قرار بگیرند. این حضور چنان ‌که گفتیم، از دوره صفویه به بعد نیز تداوم یافت و نقبا و سادات در رویدادهای مهم این دوره و پس از آن نیز منشأ اثرات فراوان بودند.

از مدیریت اقتصادی تا مدیریت دیپلماتیک

درباره نقش سادات در حفاظت مادی و معنوی از مشهدالرضا(ع) سخن بسیار است. بی‌تردید آن‌ها نقش مهمی در جلب توجه حاکمان و اصحاب قدرت به توسعه حرم رضوی داشتند. این نقش را می‌توان از زمان ساخت مسجد بالاسر توسط ابوالحسن عراقی دبیر مشاهده کرد. آن‌ها تقریباً هر زمان که دیداری دوستانه با حکام داشتند و موقعیتی مناسب می‌یافتند، بحث توسعه عمرانی و رسیدگی به امور زائران را پیش می‌کشیدند و در تشویق فرمانروایان به این امور کوشا بودند. البته این بدان معنا نبود که خود نقبا و سادات، رأساً دست به فعالیت‌های عمرانی نمی‌زدند؛ آن‌ها به ویژه در توسعه اماکن متبرکه، تزئینات داخلی حرم، ایجاد موقوفه‌هایی برای حمایت از زائران حرم رضوی و البته موضوع مهم تأمین آب شهر مشهد حضور فعال داشتند.

گزارش‌های بر جا مانده از دوره‌های تیموری، صفوی و حتی قاجار بیانگر نقش مهم سادات در این عرصه است. از سوی دیگر، آن‌ها برای حفظ موقعیت و جلوگیری از هجمه به مشهد و حرم رضوی دست به برقراری روابط سیاسی و تلاش‌های دیپلماتیک نیز می‌زدند. 

فعالیت نقبا و سادات مشهد در دوران پرالتهاب حمله مغول، شهر را از هجمه شدید حفظ کرد. آن‌ها توانستند با استفاده از نفوذ سیده‌فاطمه، بانویی از سادات خراسان که ندیمه تورکینا خاتون، همسر امپراتور مغول بود، اجازه‌ای محکم برای اداره امور طوس و مشهد بدست آورند؛ آن ‌گونه که در پرتو تلاش‌های آن‌ها، مشهد به تدریج توسعه یافت و به قول حمدالله مستوفی، در سال ۷۱۸ش، کاملاً به صورت یک شهر درآمد و هنگامی که ابن‌بطوطه در سال ۷۹۷ش به آن رسید، این شهر و مرقد مطهر امام رضا(ع) را آباد و پرجمعیت مشاهده کرد. در عرصه فعالیت‌های علمی نیز نقبا و سادات در شهر مشهد، ناشر تعالیم و دانش اهل‌بیت(ع) بودند و بسیاری از آن‌ها به عنوان مدرسان آستانه در طول تاریخ به شهرت رسیدند که این ویژگی در اعصار بعد نیز کم و بیش حفظ شد. 
 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.