۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ - ۰۸:۳۲
کد خبر: 797386

ماجرایی که اخیراً در امریکا برای پرویز پرستویی پیش آمد، تقریباً در میان افکار عمومی به سود او تمام شد، اما عجیب اینکه برخی در داخل همین موضوع را دستمایه انتقام از این بازیگر محبوب کردند. واکنش تعدادی از قلم‌ها و رسانه‌ها در مواجهه با ماجرای پرویز پرستویی به‌گونه‌ای بود که انگار در کمین نشسته‌اند تا از او انتقام بگیرند. وقتی متن‌هایی که کوشش کرده‌اند رد عصبانیت و بغض از خود به جا نگذارند، اما ناکام مانده‌اند، می‌خوانی حیرت می‌کنی. قلم‌هایی که نمی‌توانند زیر کلمات و واژه‌ها گم شوند و در نهایت خود را لو می‌دهند.
تقریباً در همه متن‌ها با شدت وضوح کم یا زیاد به این اشاره شده که پرستویی باید تکلیف خود را با حاکمیت مشخص کند و به‌زعم آن‌ها در وسط نایستد، این همان انگیزه‌ای است که اخیراً باعث شد اصغر فرهادی نیز مبتنی بر همان فرمول کثیف «یا با مایی یا علیه ما» زیر شدیدترین فشارهای رسانه‌ای قرار بگیرد و متهم به عافیت‌طلبی شود.
عرق ملی و وطن‌دوستی حضرات هم همین‌جا عیار خود را نشان می‌دهد که رفتارشان نشان می‌دهد، حاضرند سر به تن ایران نباشد، اما منویات سیاسی‌شان برای به زیر کشیدن افراد عملی شود. به این جملات دقت کنید تا موضوع روشن‌تر شود: «پرستویی نخواست تکلیف خود را روشن کند. او سودای برشی خوشمزه از هر کیک را داشت! خواست در فیلم‌های فیلمسازان نظام بازی کند و از مواهب مادی و معنوی (!) این همکاری‌ها بهره ببرد، اما مثل آن سینماگران سرنوشتش را به سرنوشت نظام گره نزند!»
فکر می‌کنم، نویسنده کاملاً عیان دارد اعلام می‌کند که عیب پرستویی به‌زعم او چیست؛ اینکه به اندازه‌ای که او می‌پسندیده به نظام فحش نداده و هنوز هم چهره محبوبی است. این محبوبیت زیاد و فحش ندادن به نظام را که کنار هم بگذاریم، چیزی به دست می‌آید که ظاهراً خیلی آزاردهنده است.
جالب است که اساساً پرستویی از آن دست سلبریتی‌هایی است که نمی‌توان به آن‌ها اطلاق حکومتی کرد، اما، چون خوب فحش نمی‌دهد (و لابد برای ادامه دادن به خارج از کشور کوچ نمی‌کند تا مردم بگویند ببینید این را هم تحمل نکردند) باید مدام تحت فشار قرار بگیرند تا باز لابد یک روزی کم بیاورد و تبدیل به کسی شود که مورد پسند آنهاست. البته از این فضای آزاد برای بیان عقاید باید استقبال کرد. ظاهراً جنگ اصلی امروز در میان همین صفحات اجتماعی در فضای مجازی در حال رخ دادن است و میزان وجدان و آگاهی عمومی در این هیاهو، روزنه‌ای به حقیقت باز می‌کند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.