پس شیخ ابوعلی بدان جانب نگاه کرده و گفت سواری میآید که به فلان شکل و فلان لباس است و اسب او به فلان رنگ است و شیرینی میخورد. سلطان گفت: شیرینی داخل در طعم است، نه مرئی، پس آن را چگونه دانستی؟ شیخ ابوعلی در جواب گفت: از آنجا دانستم که مگسهایی چند، در دور دهانش پرواز میکنند و این علامت آن است که شیرینی میخورد[!]». آنچه خواندید، فرازی بود درباره ویژگیهای جسمانی بوعلیسینا، به نقل از کتاب مشهور و ارزشمند «قصصالعلما»، اثر مرحوم تنکابنی که در نیمه دوم عهد قاجار به رشته تحریر درآمدهاست. این کتاب، یکی از مهمترین آثار نوشته شده درباره علمای دوره قاجار و البته پیش از آن است و مشابه قصهای را که خواندید، ابداً برای علمای همعصر نویسنده نقل نمیکند؛ بنابراین، نویسنده محترم این اثر، آنچه درباره بوعلی نقل کرده، ناشی از مطالعه منابع قدیمیتر یا شنیدههای او است.
اعتبار گزارش تاریخی
یکی از نکات ریز تاریخنگاری نیز همین است؛ اینکه اعتبار گزارش را با استفاده از ابزار و روشهای خاص، ارزیابی کنیم و سپس به درج آن در مکتوبمان اهتمام ورزیم. روشهای علمی مرسوم، از دو شیوه عمده بهره میبرند؛ نخست دقت در اسناد و مکتوبات همعصر با اطلاعات مشابه و دوم، بررسی عقلایی گزارش ارائه شده. با این حال، تا حدود ۱۲۰ سال پیش، مورخان و نویسندگانی که در حوزه تاریخ قلم میزدند، عادت نداشتند اطلاعاتی را که مینویسند، با این دو شیوه ارزیابی کنند. البته این رویه شامل حال همه آنها نمیشد. بر همین اساس، اگر اهل خواندن آثار قدیمی تاریخی هستید و میدانید گزارش موجود در کتاب را فردی نوشته که تعلقی به زمان وقوع رویداد ندارد، به آنچه میخوانید، دربست اعتماد نکنید و برای یافتن حقیقت، به دیگر منابع نیز سری بزنید. مطمئن باشید این کار، ارزش دانستههای شما را بسیار بالا خواهد برد.




نظر شما