پرداختن به معضلات طبقه فرودست و حاشیه‌نشین، یکی از جذاب‌ترین و دراماتیک‌ترین موضوعات برای فیلمسازان دهه۹۰ ایران بوده است در حالی که در دهه۸۰، مسائل قشر متوسط جامعه که بیشتر درگیر پیچیدگی‌ روابط عاطفی بودند مورد توجه فیلمسازان بود و تم خیانت در بسیاری از فیلم‌های آن دهه، مضمونی مشترک به شمار می‌رفت و حالا این تم به موضوع فقر و بزه‌کاری تغییر جهت داده است.

روی شانه‌های طبقه فرودست/ دنباله‌روی امید شمس از فرمول روستایی و کارت

سعید روستایی با فیلم «ابد و یک روز» جا پایش را به عنوان یک فیلم‌اولی در سینمای ایران محکم کرد و پس از آن محمد کارت هم در «شنای پروانه» به قصه‌ای از طبقه فرودست جامعه پرداخت. «امید شمس» فیلمساز جوان و جسور دیگری در سینمای ایران است که به مسائل مبتلابه حاشیه‌نشینان پرداخته و درامی عاشقانه را از فضای زندان بیرون کشیده است.
فیلم «ملاقات خصوصی» فیلم خوبی است که می‌توانست پایان‌بندی بهتری هم داشته باشد یعنی کارگردان خودش را ملزم به «پایانِ خوش» نکند اما شمس حواسش به بدنه غالب تماشاچیان و فیلم‌دوستان هالیوودی و بالیوودی بوده و می‌دانسته فیلم‌های «هپی‌اِند» برای تماشاگر دلچسب‌ترند. با وجود پایان خوش فیلم اما قصه آن قدر تلخ و تکان‌دهنده است که شکلات شیرین سکانس پایانی هم از تلخی ماجرا کم نمی‌کند. قصه دختری که افیون عشق در فقر، او را در مسیر بی‌بازگشت بزه قرار می‌دهد.
نکته‌ای که درباره فیلم «ملاقات خصوصی» وجود دارد، شخصیت‌پردازی‌های آن است. شمس هم مانند روستایی و کارت، طبقه فرودست را طبقه‌ای عاری از اخلاق و انسانیت نشان نمی‌دهد و شخصیت‌هایش، سیاه و سفید نیستند بلکه آدم‌هایی خاکستری‌اند که در موقعیت‌های اخلاقی با چالش‌های وجدانی روبه‌رو می‌شوند. او به تأثیر موقعیت و فشار محیط بر تصمیم‌گیری‌های اشتباه اشاره دارد. آدم‌هایی که می‌توانستند مثل بسیاری از افراد جامعه، یک زندگی معمولی داشته باشند اما تنگناهای معیشتی و جو حاکم بر محیط زندگیشان از آن‌ها آدم‌هایی خطاکار ساخته است.
«ملاقات خصوصی» تلخ است اما سیاه نیست، روزنه‌های نوری که از عشق و معرفت در مواجهه شخصیت‌ها با موقعیت‌های سخت می‌تابد، دلگرم‌کننده است. نخستین فیلم امید شمس نشان می‌دهد یک کارگردان جوان دیگر هم به جمع فیلمسازان جوان و خوش‌آتیه سینمای ایران اضافه شده است.

خبرنگار: زهره کهندل

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.