پیش از هر چیز باید توجه داشت که وضعیت موجود بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان ماحصل مواردی مانند ورود بازیگران منطقهای و فرامنطقه ای به موضوع و زیاده خواهی دولت باکو بازمی گردد. البته عوامل ژئوپلتیک در قفقاز نیز فی النفسه تنش زا هستند. اگر به نقشه منطقه دقت شود شکل جمهوری آذربایجان بصورت یک کشور دو پاره که ارمنستان بین آن قرار گرفته و از طرف دیگر جغرافیای ارمنستان بین جمهوری آذربایجان، نخجوان و ترکیه که به هم تخاصم دارند، خود بخود زمینه ساز بحران است. به عقیده بسیاری از کارشناسان قفقاز جنوبی در آسیا شبیه به بوسنی و هرزگویین و کوزوو در جنوب شرق اروپا هست که چند پارگی قومی و فرهنگی به تنش ها دائمی می انجامد.
از سویی با وجود آتش بس نیم بند اعلام شده اگر گذشته درگیری های میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان را بررسی کنیم می بینیم که از سال 2020 چندین نوبت درگیری و آتش بس بین طرفین صورت گرفته اما زمینه تداوم تنش همواره وجود داشته است. در این بین منطقه قره باغ به چند دلیل نسبت به دیگر مناطق قفقاز بیشتر مورد توجه است به خصوص اینکه جمعیت ارامنه در این جغرافیا همواره در مقابل جمهوری آذربایجان نقطه تنش زا محسوب می شوند و از طرف دیگر وجود رودخانه های پر آبی که از رود کورا از ارتفاعات قره باغ در این منطقه سرچشمه می گیرد بر اهمیت مسئله افزوده است.
در بحث مداخلات فرامنطقه ای هم باید توجه داشت که جمهوری آذربایجان به تنهایی توان لازم برای تاثیرگذاری در این حوزه را ندارد برای همین است که مشاهده میکنیم سیاست تکیه به سایر قدرتهای فرامنطقهای را پیشه کرده است. علی اف وارد میدانی شده که کشورهای غربی و صهیونیستها برایش تعریف کردهاند. همجواری در قفقاز با قدرتهایی مانند ایران و روسیه و در راستای رقابت با این دو میتواند برای غربیها و رژیم صهیونیستی جذاب باشد. مضاف بر این منافع اقتصادی و سیاسی دیگری هم برای آنها خواهند داشت.
بر این اساس امروز آرامش و صلح یا تنش و جنگ در قفقاز بستگی به نوع تصمیمات بازیگران منطقه و فرامنطقه دارد. هرچند که طرفین درگیر یعنی باکو و ایروان تا در خط مقدم درگیری ها هستند اما کشورهای مختلف از جمله آمریکا، ترکیه، رژیم صهیونیستی و روسیه این جنگ ها و تنش های منطقه قفقاز را مدیریت می کنند. در این میان با جرات می توان گفت تنها کشوری که خواستار کاهش تنش در منطقه بوده جمهوری اسلامی ایران است.
نظر شما