به گزارش قدس آنلاین، در این گفتوگوها موضوعاتی همچون حضور سیاسی احزاب و نقش ایشان در افزایش مشارکت، مشارکت سیاسی مردم، شبکه مسائل حکمرانی و راهکارهای منتج به حضور حداکثری مردم در انتخابات بررسی میشود. در نخستین گام این مسیر با مهندس مهدی چمران به گفتوگو نشستهایم.
مهدی چمران از جمله چهرهها و شخصیتهای برجسته جریان اصولگرایی است که در دورههای مختلف نقشی مهم و ریشسفیدانه در شکلدهی ائتلافها و تشکلهای فراگیر این جناح در انتخابات مختلف ایفا کرده است.
شاید مهمترین و اثرگذارترین تشکیلاتی که او در بنیانگذاریاش نقش جدی داشته را بتوان «جمنا» دانست؛ سازوکاری فکری و اندیشهمحور یا به قول خود او گفتمانساز که شورای ائتلاف نیروهای انقلاب در دوره گذشته از بطن آن شکل گرفت. او اکنون علاوه بر نایب رئیسی جبهه مردمی نیروهای انقلاب، ریاست شورای ائتلاف تهران را هم بر عهده دارد.
گروه سیاسی روزنامه قدس فرصت را در فضای انتخاباتی مجلس دوازدهم مغتنم دید تا برخی موضوعات و چالشهای انتخاباتی این دوره از جمله تحلیل و واکاوی شرایط داخلی جناح اصولگرا برای رسیدن به ائتلافی فراگیر مثل دوره گذشته را که با پیچ و خمهایی روبهرو است به بحث بگذارد. حاصل این گفتوگو را در ادامه بخوانید.
نتایج بررسی هیئتهای نظارت درباره نامزدها اعلام شد. احزاب و جریانهای اصلاحطلب و حتی برخی از چهرههای اصولگرا معتقد بودند در این دوره به ویژه هیئتهای اجرایی سختگیری زیادی کردند و رد صلاحیتهای آنها زیاد و غیرضروری بود. شما در مجموع عملکرد هیئتهای اجرایی و نظارت را چگونه دیدید و آیا خروجی آنها و ترکیب داوطلبان تأیید شده تأمینکننده توصیههای رهبر معظم انقلاب در خصوص حضور همه گرایشها و میدان باز و متضمن یک انتخابات رقابتی است؟
تأثیر خروجی اینها از نظر من در حضور چندان چشمگیر نیست. البته حضور برای نامنویسی این دوره خیلی خوب و چشمگیر بود و در این دوره چندین برابر دورههای قبل ما شاهد نامنویسی داوطلبان چه در مرحله پیش ثبتنام که جدید بود و چه در مرحله ثبتنامهای قطعی بودیم.
حالا هم که نتایج بررسی صلاحیتها اعلام شده آن گونه که آمارهای اعلامی نشان میدهد چند برابر دوره گذشته برای هر کرسی، داوطلب وجود دارد. بنابراین به تعداد لازم و حتی بیش از آن هم نامزدها از هر طیف، جریان و جناحی آماده رقابت شدهاند.
اگر دوستان ما در هیئتهای اجرایی و نظارت و در نهایت شورای نگهبان که نظر نهایی را خواهد داد مطابق قانون با جزئیات و تغییرات آن عمل کرده باشند که چنین کردهاند و مرّ قانون پیاده شده باشد، نتیجه و خروجی آن هر چه باشد قابل ایراد نیست.
در این مرحله تکلیف احزاب، تشکلها و فعالان سیاسی چه اصولگرا و چه اصلاحطلب برای بالا بردن سطح مشارکت چیست؟
وظیفه ذاتی احزاب در هر انتخاباتی داغ کردن تنور مشارکت سیاسی است و باید با برگزاری جلسات، بحثها و نشستها، ارائه برنامه، معرفی و تبلیغ نامزدها و درگیر کردن مردم با موضوعات و مسائل روز و مهم کشور افکار عمومی و جامعه را درگیر مسئله انتخابات کنند.
البته در کشور ما به هر دلیل ساختار حزبی به معنای آکادمیک آن و احزاب آنچنان قوی دارای ارکان و سازماندهی علمی و روشهای تربیتی و آموزشی برای جذب حامی و عضو در سطح مردم و سپس کمیتهها و مراحل اجرایی وجود ندارد.
اما همین سطح و شکل از احزاب هم اگر فعالیت خود را بیشتر کنند و البته محدود به ایام انتخاباتی نمانند و بتوانند هر سطحی از مردم، جامعه و اقشار مختلف را چه در سطح نخبگانی و چه در سطح عموم درگیر موضوع انتخابات و مسائل کشور کنند اتفاق خوب و باارزشی است. در این روزها طبعاً انتظار این است که احزاب ما از هر گرایش و جریانی خود را مسئول بدانند و این را برای مردم تبیین کنند که هر انتظار و توقعی برای تغییر و دگرگونی در جامعه را در همه ابعاد آن اعم از اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... باید از مسیر مشارکت در انتخابات و گزینش نمایندگان خود در پارلمان و نهاد قانونگذاری و ریلگذار حرکت کشور و تشکیل یک مجلس قوی، دلسوز، متعهد و کارآمد دنبال کنند.
شما به عنوان یکی از چهرههای ریشسفید و کهنهکار سیاسی طیف اصولگرا در چندین دوره مختلف نقش مهمی در فرایند نزدیک کردن و شکلدهی ائتلافهای انتخاباتی میان احزاب و تشکلهای اصولگرا ایفا کردهاید؛ رویکردی که به ویژه در دو سه انتخابات گذشته بسیار موفق ظاهر شد و تأثیر خودش را در برتری و پیروزی اصولگرایان نشان داد. اما با وجود ائتلاف حداکثری شکل گرفته در انتخابات گذشته مجلس، در این دوره شاهد آن همگرایی نیستیم و برخی دوباره مسیرهای موازی را ایجاد کردهاند. در واقع با اعلام موضوع جبهه وحدت و جبهه پایداری و نقدهایی که به شورای ائتلاف مطرح کردهاند چشمانداز وحدت و ائتلاف کامل و مطلوب اصولگرایان قدری مبهم شده است. تحلیل شما از این اتفاق چیست؟
اصولاً هر موقع افراد یا جریانها احساس ضعف کنند و از آینده هراسان باشند، همبستگی، همگرایی و دلبستگی آنها به هم بیشتر میشود، اما وقتی قدرت را به دست میگیرند، جدا شدنها و تغییر مسیرها شروع میشود و این تفرق و تشتت متأسفانه آسیب میرساند.
اکنون هم به نظر من چون برخی دوستان ما فکر میکنند مجلس، دولت و انتخابات را در اختیار دارند میتوانند خودشان را جدا کنند و ساز دیگری بزنند.
این رویه متأسفانه نتیجه خوبی نخواهد داشت و من هشدار میدهم ممکن است به شکست بینجامد که هیچ بعید نیست. وقتی تشتت و تفرق در میان ما باشد، گروه رقیب که معتقدم همیشه یا عموماً به نوعی وحدت در انتخابات گذشته دست یافتهاند، برنده خواهند شد و ما نتیجه مثبتی نخواهیم گرفت.
شما چه راهکاری برای اصلاح این موضوع و همگرایی اصولگرایان دارید؟
عاقلانهترین و سیاستمدارانهترین کار این است که دیگر دوستان در جبهه وحدت، جبهه پایداری و ما کنار هم بنشینیم و همان طور که در سالهای گذشته گرد هم آمدیم و ائتلاف کردیم، باز هم به وحدت نظر برسیم و نتایج مثبت و بهتری بدست آوریم. همان طور که در مجلس گذشته این اتفاق به بهترین شکل رخ داد. من شخصاً امیدوارم که این مهم رخ بدهد.
البته برخی دستهها، اسامی و تشکلها با نامهای جدید هم در این دوره شکل گرفتهاند و خودشان هم میدانند تقریباً راهی به مجلس ندارند ولی روشی که در پیش میگیرند یک ضربه و انتظار شکست است و تشتت و تفرق میتواند میزان آرا را پایینتر بیاورد و مردم را گیج کند که چه کسی یا کسانی یا گروهی را انتخاب کنند.
البته ممکن است این تعدد، تبلیغات و فعالیتهای انتخاباتی در گرم کردن تنور انتخابات و هیجان انتخاباتی کمک کند، اما در نتیجهگیری میدانی در انتخابات ممکن است به نفع ما تمام نشود.
ناگفته نماند که برخی هم معتقدند این اتفاق به هیچ وجه کمککننده و مفید نیست چون هر اندازه دستهها، تابلوها، شعارها و اسامی بیشتر باشد مردم در انتخاب دچار مشکل و سردرگمی میشوند بنابراین بهترین روش، تجمیع مسیرها و ظرفیتها و سهل کردن انتخاب برای مردم است. امیدواریم دوستان اصولگرای ما در هر حزب و تشکل و با هر عنوانی بیایند و کنار هم متفق و متحد جلو بروند. قطعاً بخت و امکان موفقیت بیشتر خواهد بود.
مسئله این است که سه یا چهار جریان و عنوان اصولگرایی هر کدام تأکید دارند که پیششرطی را نمیپذیرند، اما وقتی به معیارها و خطکش آنها برای انتخاب نامزد اصلح نگاه میکنیم همه اتفاق نظر دارند و این ملاکها یکسان است؟
بله دقیقاً نکته همین است. همان طور که شما هم اشاره کردید معیارها و شاخصها عموماً همسان است، حرف ما هم همین است که مسیر همگرایی و وحدت ناهموار نیست.
راهکارهایی هم فکر شده و تلاش داریم با چند تن از دوستان و چهرههای مؤثر در تشکلهای دیگر نشستهایی برگزار شود و انشاءالله که در این نشستها و گفتوگوها به نتایج خوبی برسیم.
میدانید که ائتلاف ما متشکل از تعداد زیادی از احزاب، تشکلها و جمعیتهای سیاسی و حتی گروههای جهادی است. کسانی که در جامعه جایگاه و اثرگذاری دارند. بنابراین هر چه این ائتلاف قویتر باشد و اعضای آن بیشتر باشد اثرگذاری آن و نتیجهگیریاش هم بهتر خواهد بود.
موضوع اصلی که چه آقای متکی، سخنگوی جبهه وحدت و چه آقای محصولی، دبیر کل جبهه پایداری به عنوان نقد و گلایه و عامل اختلاف با شورای ائتلاف مطرح کردهاند این است که در انتخابات مجلس یازدهم با وجود تبعیت از سازوکار انتخاب لیست تهران، شورای ائتلاف در دقیقه ۹۰ زیر توافق زده و چند نام را در لیست نهایی به نفع یک نفر تغییر داده است. از سوی شورای ائتلاف به این سخنان پاسخی داده نشد، شما در این باره توضیح میدهید؟
شورای ائتلاف چیزی را به هم نزد. شورای ائتلاف به یک نتیجهای رسید اما شورای وحدت آماده همکاری نشدند، با اینکه ما از آنها درخواست و خواهش کردیم که بیایند و به یک وحدتی برسیم اما اجابت نکردند.
اما برخلاف آنچه گفته شده ما با دوستان جبهه پایداری به یک لیست مشترک رسیدیم و فکر میکنم این دوره هم با جبهه پایداری به یک لیست واحد خواهیم رسید.
در مورد شورای وحدت چنین انتظاری ندارید؟ به چه دلیل؟
با دوستان در شورای وحدت هم صحبتهایی شده است، البته در سطح مذاکره نه. در واقع پیغام و پسغامهای اولیه بوده ولی هنوز به نتیجه خوبی نرسیدیم.
رصد فعالیتها و کنشهای انتخاباتی و مباحث و رایزنیها تا اینجای کار این واقعیت را نمایان میکند که رویکردها و تلاشها فعلاً معطوف به افراد و نحوه بستن لیستها و سهمهاست. حداقل برای مردم آنچه در این میان مغفول به نظر میرسد برنامهها، ایدهها و طرحهای مدون برای عرضه به رأیدهندگان است. کی وارد این موضوع خواهد شد؟
ما در شورای ائتلاف برنامه انتخاباتی خودمان را برای مجلس دوازدهم تنظیم و مدون کردهایم. این برنامه برای تمام استانها هم تنظیم و ارسال شده است.البته این برنامه کلی و در حکم نقشه راه است. مجلس و نمایندگان باید برنامهشان را ارائه بدهند. آنچه ما تدوین کردهایم یک پیشبرنامه تنظیمکننده مسیر همکاری است.
اگر ائتلاف حداکثری مثل گذشته شکل نگیرد و اصولگرایان با دو یا سه تابلو رقابت کنند به نظر شما ضربه جبرانناپذیری خواهند خورد؟
اکنون نمیتوانم پیشبینی کنم اما در اینکه موضع خطرناکی است و مشکلساز خواهد شد بحثی نیست اما اینکه چقدر برای ما در مقابل جناح رقیب و اصلاحطلبان ایجاد خطر کند الان نمیتوان قضاوت و پیشبینی کرد.
اگر ائتلاف در انتخابات حاصل نشود و اصولگرایان با چند تابلو وارد رقابت شوند، آیا ائتلاف پساانتخابات و در داخل مجلس میتواند جبران مافات کند؟
این به بینش و روش نمایندگانی که انتخاب میشوند بستگی دارد و اینکه ظرفیت هر جریان در داخل مجلس و گروههایی که تشکیل میدهند به چه شکل باشد.
احزاب اصلاحطلب در ماههای گذشته برای حضور در این دوره از انتخابات به روال چند دوره گذشته ابراز تردید میکردند اما حالا به نظر میرسد موضع آنها کاملاً تغییر کرده. حتی به گفته وزیر کشور برخی از آنها از رئیسجمهور خواسته بودند دولت با بردن لایحهای دوفوریتی به مجلس فرصت دوبارهای برای نامنویسی آنها در مجلس فراهم کند که البته دولت آن را عملی ندانسته است. شما اردوگاه اصلاحطلبان را در این دوره چگونه میبینید؟ آیا خود را با یک رقابت قوی و جدی از ناحیه آنها روبهرو میبینید؟
قاعدتاً رقابت آنها قوی خواهد بود در این بحثی نیست. فکر میکنم اصلاحطلبان بین خودشان به وحدت هم برسند کما اینکه هر دوره میتوان گفت به این وحدت رسیدهاند. اما اینکه چه میزان موفق خواهند شد باید صبر کنیم و ببینیم چه خواهد شد و مردم چه تصمیمی خواهند گرفت.
نظر شما