منِ نویسنده این سطور، گاه در غلیان هیجانات و احساسات، نسخه اخراج نیمی از سفرای مستقر در تهران را در ذهنِ «کالِ» خود پیچیده و در گاهی دیگر و در اولین مواجهه با ناملایمات اقتصادی، روح نامتعالی خود را به قهقرای «اولئک کالانعام بل هم اضل...» رسانده و مینویسم «شکم گرسنه مقاومت نمیشناسد» و اصلاً ما را چه به «حمایت از مظلوم»! ما را چه به «سرشاخ شدن با ظالم»؟
درک فرایندهای حکیمانه البته به همان میزان که پیچیده و نیازمند پرورش ذهن و تعالی روح است؛ از آنجا که مستند و متکی به فطرت و مشترکات انسانی است، میتواند آسان و در دسترس باشد!
دیدار روز پنجشنبه وزیر دفاع سعودی با آیتالله العظمی خامنهای، رهبر معظم انقلاب اسلامی و تقدیم نامه شاه عربستان به ایشان، مانند موارد مشابه پیشین، موجی از زمزمههای ذهنی و بینالاذهانی را حتی در فضاهای فکری داخل گفتمان انقلاب اسلامی ایجاد میکند؛ زمزمههایی از جنس مگر فراموش کردهایم؛ دوستانمان چه؛ خون شهیدان چه میشود و... .
زمزمههایی که در فرامتن خود، «واقعبین شدن» فرایند رهبری و عدول از «آرمانگرایی انقلابی» را مورد اشاره قرار میدهند و گروهی آن را تقبیح و گروهی دیگر تقدیر میکنند، حال اینکه ادعای «واقعبین شدن» یک مفروض اساساً اشتباه است.
«واقعبینی» به معنای درکی دقیق و جامع از شرایط، داشتهها و نداشتهها و ضعفها و قوتها، از پایههای اصلی و پیشنیازهای روش حکیمانهای است که رهبر معظم انقلاب بر مبنای آن زمامداری و رهبری کردهاند؛ آنگاه که حکام سعودی در نتیجه امتناع از بازگرداندن پیکر «شهدای فاجعه منا» به شکل صریح از «پایگاه نیروی دریایی» در «نوشهر» تهدید شدند، آیتالله العظمی خامنهای به همان اندازه واقعبین بودند که در دیدار اخیر با وزیر دفاع و فرستاده شاه عربستان.واقعبینی ایشان بود که «اصحاب هیجان» دیروز و «طرفداران صلح» امروز را از کشاندن کشور به رویارویی نامربوط با ایالات متحده در جریان حمله به عراق و افغانستان بازداشت و همان واقعبینی بود که با اشارتی به حضور، حمایت و جهاد، راه را بر تشکیل «کشور جهنمیِ داعش» بست.
ایشان در فرایندی حکیمانه از رهبری، چنانکه بارها و بارها در عرصههای داخلی شاهد آن بودهایم، در را به روی بازیگران و کنشگران نبسته و تا آنجا که خود اصرار بر عداوت و طغیان نداشتهاند، از آنها قطع امید نکردهاند؛ امری که فرا و ورای مرزهای ملی نیز صادق بوده است.
دیدار اخیر آیتالله العظمی خامنهای با وزیر دفاع سعودی و تصریح ایشان به این موضوع که «ارتباط میان جمهوری اسلامی ایران و عربستان برای هر دو کشور مفید خواهد بود و دو کشور میتوانند تکمیلکننده یکدیگر باشند...» نمونهای تام از یک فرایند رهبری مبتنی بر واقعیتهای محیطی، سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی است که حول آرمانِ دیرین امامین انقلاب مبنی بر ضرورت وحدت جوامع و دولتهای اسلامی و شناخت و مبارزه با دشمنان اصلی اسلام و انسانیت تعریف میشود. دوگانه واقعبینی و آرمانگرایی که در روش حکیمانه رهبر معظم انقلاب به یگانگی رسیده است.
۳۰ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۸:۴۲
کد خبر: ۱۰۶۲۱۱۲
برای یک «ذهن پرورشنیافته» و یک «روح غیرمتعالی» درک فرایندهای «حکیمانه» به این سادگی نخواهد بود
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما