به گزارش قدس آنلاین، او برای خروج از افقهای مبهم گریزی ندارد جز آنکه در ایستگاههای واپسین، به دیوارها رنگ قرمز بپاشد و از راهروهای محبوسِ افسوس خارج شود. با اسماعیل کارتال ساعتی پس از بازگشتش به پایتخت حرف زدیم و از زبان مردی که رودخانههای صامت صورتش، باران را صدا میزنند، حرفهای تازه شنیدیم.
*در چند روزی که نبودید خبر انتشار لیست مازاد و فروش پرسپولیس دهان به دهان چرخید!
-شایعه است. من این لیست را پیش از پایان لیگ رونمیکنم. اصلاً منطقی نیست در شرایطی که پرسپولیس سه بازی مهم پیش رو دارد در این خصوص حرف بزنیم. بنویسید قرار نیست کسی نظرش را به اسماعیل کارتال تحمیل کند.
*ولی در آخرین کنفرانس مطبوعاتی از تغییر دکوراسیون پرسپولیس سخن گفتید. یادتان هست؟
-الان هم میگویم برای حضور پرقدرت در فصل بعد نیاز به تغییرات اساسی داریم. وقتش که برسد تغییرات را استارت میزنیم و این تیم را از نو میسازیم. این یک حقیقت است که ما در برخی پستها با کمبود بازیکن اثرگذار مواجهیم و در بعضی پستها ذخیره مناسبی نداریم. سه هفته دندان روی جگر بگذارید و منتظر بمانید.
*درست است که شما قصد دارید پرسپولیس مدل فنرباغچه را با بهرهگیری از بازیکنان ترک بسازید؟
-فنرباغچه یک مدل موفق در عرصه فوتبال است و نتایج درخشانی گرفته است و مربیان میتوانند از این باشگاه الهام بگیرند. بروید تحقیق کنید و ببینید تیم سابق من با چه راهکارها و چه ابزارهایی در لیگ ترکیه و اروپا فریاد لیاقتش را به گوشها رساند.
*هنوز به این لیگ امیدوارید؟
-ما اگر در سه بازی پیش رو برنده شویم، امتیازاتمان به عدد ۶٠ می رسد و ممکن است از رده سوم بالاتر بیاییم. رقبای ما در جدول، بازیهای آسانی ندارند و در ادامه مسیر هر اتفاقی ممکن است بیفتد. فعلاً فقط به دیدار با مس فکر میکنیم و باید در کرمان پیروز شویم.
*فوتبال در ایران بیرحمتر از ترکیه است و اسماعیل کارتال اگر به خال نزند، روی تیغ قدم خواهد زد و...!
-مثل اینکه خیلی دوست دارید من در ایران نمانم. من به خودم ایمان دارم و پرسپولیسی خواهم ساخت که ۱۰۰ هزار نفر را روی سکوها تهییج کند. البته مطیع تصمیمات باشگاه هستم و هر تصمیمی بگیرند احترام میگذارم. یادتان باشد من به خاطر تیمم سه ماه تمام به وطنم نرفتم و خانوادهام را ندیدم. شما از یک مربی چه انتظاری دارید؟
*راستی حضورتان در ترکیه با زلزله ۶ریشتری استانبول همراه شد. این هم یک بدشانسی دیگر!
-من پیش از زلزله به تهران پرواز کردم و کنار خانوادهام نبودم. بعد هم زنگ زدم به امره فرزندم و جویای احوالشان شدم. خدا را شکر همه چیز به خیر گذشت.
نظر شما