از نخستین کلمات «زیارت جامعه کبیره»، انوار توحید ساطع میشود، آنجا که امام علی بن محمد الهادی(ع) در وصف ائمه(ع) میفرماید: «دوستان خدا و محبوبان او، یاوران خدا و جانشینان او، جایگاههای شناخت خدا، منزلهای برکت او، معدنهای حکمت او، نگهبانان سرّ او، حاملان کتابش، و وصیّان پیامبرش.» تمام این اوصاف در مدار ارتباطشان با خدا میچرخد؛ آنان موجوداتی مستقل نیستند، بلکه آینههای شفافی هستند که نور توحید و تجلیات قدرت الهی را در زمین منعکس میکنند.
توحید عملی: ولایت راهی به سوی خدا
در زیارت آمده است: «هر کس با شما دوستی کند، با خدا دوستی کرده است، و هر که با شما دشمنی کند، با خدا دشمنی کرده است، و هر کس شما را دوست بدارد، خدا را دوست داشته است، و هر که شما را دشمن بدارد، دشمن خداست، و هر که به شما تمسک جوید، به خدا تمسک جسته است.» این ارتباط، ذوب شدن در ذات نیست، بلکه یگانگی در هدایت و وظیفه است؛ آنان نشانههای توحیدند، نه شریکان الوهیت، بلکه راههایی به سوی خدا برای آنکه طالب قرب اوست.
ثمرات ارتباط با آنان
«سعادتمند است کسی که با شما دوستی کند، و هلاک است کسی که با شما دشمنی ورزد، و زیانکار است کسی که شما را انکار کند، و گمراه است کسی که از شما جدا شود، و رستگار است کسی که به شما تمسک جوید، و در امان است کسی که به شما پناه آورد.» این جملات، ویژگیهای رابطه سرنوشتساز با آنان را ترسیم میکند؛ زیرا نزدیکی به آنان، نزدیکی به خداست، چون آنان هیچ ادعایی برای خود ندارند و وجودشان را وقف خدمت به توحید کردهاند و راهنما به راه حقاند.
از طهارت تا قله تعظیم
امام(ع) در زیارت میفرماید: «خداوند شما را از لغزش حفظ کرد، از فتنهها ایمن ساخت، از پلیدی پاک نمود، رجس را از شما دور کرد و پاکیزهتان گرداند، پس عظمت الهی را بزرگ داشتید، شأن او را بزرگ شمردید، کرم او را تمجید نمودید، و همواره ذکرش را به زبان داشتید.» طهارت در اینجا، طهارت جسم نیست، بلکه طهارت نفس، روح و رفتار است. حرف «فاء» در «فَعَظَّمْتُمْ» رابطه بین طهارت و تعظیم را بیان میکند؛ بنابراین طهارت روحی، نقطه آغاز رسیدن به قله تعظیم الهی است. از صفای درون، عظمت توحید زاده میشود.
اسماء حسنای الهی: دریچه انس با خدا
اسماء حسنی، اوصافی ساکن و ایستاده بر صفحۀ کتاب نیستند؛ آنها درهای گشودهای بهسوی اقیانوس بیپایان معرفت الهیاند که بنده را از حصار الفاظ به حریم جلال حق میکشانند. خدای متعال در قرآن کریم، این نامهای نیکو را کلیدهای رازگشایِ دلهای مشتاق میخواند: «و برای خداست نامهای نیکو، پس او را با آنها بخوانید»(اعراف:۱۸۰). هر نام، دریچهای است به شناختی نو؛ شناختی که در آیات دیگری چون **« خداوند است که هیچ معبودی جز او نیست، او را نامهای نیکو است»(طه: ۸) و «اوست خداوند که هیچ معبودی جز او نیست... برای اوست نامهای نیکو»(حشر: ۲۲–۲۴)، نه تنها نشانهای از ذات مقدس او، بلکه مسیر زندهای برای انس جان با پروردگار است.
این نامها، چونان رودهایی خروشان، بنده را از کویر غفلت به دریای «لطف»، «رحمانیت» و «حکمت» الهی میرسانند. هر ذکری از «رحمن» یا «رحیم»، موجی از رحمت را در دل میآفریند و هر ندای «علیم» یا «حکیم»، جرقهای از شناخت را در جان روشن میسازد. اسماء حسنی، دعوتی همیشگی است برای حرکت؛ حرکتی از ظاهر لفظ به عمق معنا، از شناخت نام به تجربۀ حضور.
زنجیره رأفت: از خالق تا مهدی موعود(عج)
رأفت، آن صفت برتر الهی که رحمتی آمیخته با لطف بیپایان و مهربانی ژرف است، همدم دلهای تشنه و پناهگاه جانهای آشفته میشود. این موهبت الهی، اگر در قلب بندهای تجلّی یابد، آرامش را در جانش میدمد، سکون را به روحش هدیه میکند و تنهایی را از وجودش میزداید. خدای متعال در قرآن کریم، بارها این رأفت بیمثالش را یادآور شده است: «وَ اللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبادِ» (بقره: ۲۰۷)، «إِنَّ رَبَّکُمْ لَرَءُوفٌ رَحیمٌ» (نحل: ۷) و «وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ رَءُوفٌ رَحیمٌ»(نور: ۲۰).
این رأفت الهی، زنجیرهای از نور است که در وجود برگزیدگانش متجلی میشود. پیامبر اکرم(ص)، آن رحمتِ جهانیان، چنان در آیه «بِالْمُؤْمِنینَ رَؤوفٌ رَّحیمٌ»(توبه: ۱۲۸) توصیف شده که گویی آینه تمامنمای رأفت پروردگار است. امیرالمؤمنین علی(ع) نیز با فداکاری بینظیرش در لیلةالمبیت، مصداق زنده آیه «وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَشْرِی نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ»(بقره: ۲۰۷) شد و جان خویش را در طبق اخلاص نهاد.
امام رضا(ع)، که به «امام رؤوف» شهره گشت، این صفت الهی را در سلوک و سخاوت بیکرانش به تماشا گذاشت. و سرانجام، امام عصر(عج)، که ظهورش عدالتی آمیخته با رأفت، رحمتی نظاممند و حکومتی بیخشونت را به بشریت هدیه خواهد کرد. این زنجیره نور، از خالق تا مهدی موعود(عج)، پیوندی ناگسستنی است میان آسمان و زمین؛ پیوندی که رأفت را نه یک صفت، بلکه راهی برای زیستن میسازد.
نظر شما