قدس آنلاین: چهارمین دور مذاکرات غیرمستقیم میان ایران و آمریکا که به شکلی غیرمنتظره و معنادار متوقف شده بود قرار است فردا و در آستانه سفر دونالد ترامپ به عربستان سعودی و قطر برگزار شود. دو کشوری که مقصد امروز عباس عراقچی هستند.
هرچند علت این اتفاق آنطور که در بیانیه وزارت خارجه آمده مسائل فنی و تدارکاتی عنوان شد، دلیلی که خیلی نتوانست اذهان و افکار عمومی و رسانهها را قانع کند، شواهد و قرائنی که در رخدادها و اتفاقهای چند روز پسازاین خبر رخ داد، میتواند نشانههایی از دلایل پشت پرده این وقفه را به دست دهد.
برخی منابع آمریکایی ازجمله نیویورکتایمز همان روز برگزاری دور سوم که گفته شد نشست بعدی شنبه آینده خواهد بود از احتمال تعویق دور چهارم به دلیل نیاز تیمهای مذاکره بهخصوص آمریکاییها به رایزنی در پایتخت خود خبر دادند موضوعی که وزیر خارجه ایران هم آن را به دلیل جزئیتر شدن و پیچیدهتر شدن مباحث تأیید کرد.
اما فارغ از قابلپذیرش بودن این دلیل نمیتوان نقش عوامل و رخدادهای دیگر دو هفته گذشته را در این موضوع بیتأثیر دانست.
یکی از این رویدادها که خیلی مرود توجه رسانهها حتی در غرب قرار گرفت و تحلیلهای متعدد و متفاوتی در مرود آن ارائه شد، تغییر در تیم سیاست خارجی و مذاکرات با ایران در دولت ترامپ بود. عزل مایک والتز مشاور امنیت ملی کاخ سفید و واگذاری این مسئولیت با حفظ سمت به مارک روبیو وزیر خارجه آمریکا جابجایی در تیم ترامپ بود که نمیتوان آن را نداده گرفت.
بسیاری دلیل برکناری او را به حمایتش از حمله به ایران و هماهنگی زیاد با نتانیاهو ربط دادند و اینگونه برداشت کردند که ترامپ از گروه طرفدار جنگ با ایران فاصله گرفته و آنها را منزوی کرده و میخواهد مسیر دیپلماسی را بهپیش ببرد. هرچند برخی اطلاعات دیگر میگوید مایک والتز، قربانی پیتر هگست وزیر دفاع آمریکا شده، زیرا ترامپ به دلیل افشای اطلاعات محرمانه نظامی در یک پیامرسان عمومی توسط وزیر دفاعش زیر فشار کنگره بود تا او را برکنار کند و اتفاقاً مشاور امنیت ملی کاخ سفید هم با مرتکب شدن همین خطا بجای هگست برکنار شد و البته پست دیگری گرفت.
این تحلیل تا حدی درست بود زیرا رئیسجمهور آمریکا باوجود رفتاری گیجکننده و مواضعی متناقض ظاهراً از تیم خود خواسته به میز مذاکره بازگردند، اما نباید فراموش کرد که تقویت جایگاه مارک روبیو که خود چهرهای طرفدار فشار بیشتر بر ایران، گرفتن امتیازهای سخت و ایدههای مخرب مذاکرات و حتی عملیات نظامی علیه ایران است عملاً موازنه را در اردوگاه آمریکا به وضع قبل بازمیگرداند و نمیتوان گفت که تعدیلی در رویکرد این تیم به وجود آمده است.
نشانه دوم اینکه درست بعدازاین تغییر، مارک روبیو در مصاحبهای بر لزوم برچیده شدن تمام برنامه هستهای ایران ازجمله غنیسازی تأکید کرده و گفت که ایران حداکثر میتواند نیروگاه اتمی خود را حفظ کرده و سوخت آن را از خارج بخرد.
موضوعی که دونالد ترامپ هم به شکلی گیجکننده و مبهم در نوسانی از مواضع متفاوت تکرار کرد. او هم گفت که ایران نیاز به غنیسازی و حتی انرژی هستهای ندارد زیرا کشوری غنی از منابع سوخت فسیلی است.
او پیشتر اما گفته بود که ممکن است با سطحی از برنامه هستهای در ایران موافقت کند. اظهارنظری مبهم که مشخص نشد منظور از آن سطحی از غنیسازی است یا داشتن نیروگاه هستهای.
اگرچه اولی هاینونن معاون اسبق مدیرکل آژانس در گفتگویی با سایت تابناک گفته است که به نظر او تعویق مذاکرات با ایران ربطی به اختلاف تیم ترامپ داشته باشد، اما از تقویت نقش روبیو و اظهارات اخیر ترامپ در کنار تهدیدهای نظامی هگست وزیر دفاع آمریکا اینگونه برمیآید که آمریکاییها با ایجاد جوی سنگین و توأم با فشار و عملیات رسانهای بنا داشته و دارند تا تنظیمات جدیدی را در بسته پیشنهادی احتمالی خود اعمال کرده و موضوعاتی را روی میز مذاکره بیاورند که مسیر مذاکرات را تغییر خواهد داد.
آمریکاییها موضوع حذف برنامه اتمی ایران یا برچیدن غنیسازی را تا دور سوم هم روی میز نگذاشته و مطرح نکردهاند چون در این صورت واکنش ایران و تیم مذاکرهکننده ما قطعاً متفاوت و تندتر و صریحتر از این بود که در یک هفته گذشته تکرار شده و مقامات مختلف در سطوح مختلف مدام تأکید کردند که تهران مشکل و مانعی برای ادامه گفتگوها ندارد.
اما پسازآنکه خبر تعویق مذاکرات اعلام شد لحن و هشدارهای وزیر امور خارجه و دیگر مقامات ارشد ایران هم تغییر کرده و تهران بر عدم عقبنشینی از اصول و خطوط قرمز خود در مورد حق غنیسازی در خاک خودش تأکید ورزید.
این اتفاق نشان میدهد آنچه ترامپ و روبیو در رسانه مطرح کردند چندان بیربط به میز مذاکره نبوده و ممکن بود و هست که رسماً روی میز مذاکره بیاید. اتفاقی که میتوانست و هنوز هم میتواند ادامه گفتگوها را با بنبست روبرو کند.
توافق برای برگزاری دور چهارم مذاکرات اکنون از دو حالت خارج نیست، یا اینکه آمریکاییها از پیشروی در سطح مطالبات خود حداقل در این مرحله عقبنشینی کردهاند و رایزنیهای پشتصحنه در این خصوص نتیجه داده و یا اینکه آنها در نشست فردا خواستههای جدیدی که خطوط قرمز ایران را رد میکند روی میز خواهند گذاشت.برای فهم این موضوع حداقل باید تا یکشنبهشب منتظر ماند.
دو عامل و بازیگر دیگر هم در دو هفته گذشته در ایجاد مانع برای مذاکرات و سنگاندازی پیش پای توافقی جدی نقشآفرینی کردند. یکی پرسروصدا و تهاجمی و دیگری چراغ خاموش .
اولی ژان نوئل بارو وزیر خارجه فرانسه بود که موضع نامتعارف و غیرمترقبه او درتهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه نشان داد مذاکرات و توافق بین ایران و آمریکا به همین سادگی بنبست موجود را رفع نخواهد کرد و اروپاییها که از کنار گذاشته شدن خود در مذاکرات عصبانی و نگران هستند، سهم خوشان را مطالبه میکنند و این یک واقعیت است که راضی نگهداشتن اینطرف ثالث خود پیچیدگی دوچندانی به مذاکرات میدهد و این امر را ضروری میکند تا تضمین لازم از آمریکاییها در مورد مهار و مدیریت تروئیکای اروپایی برای همراهی با یک توافق جدید و فعال کردن ضامن مکانیسم ماشه گرفته شود.
تخریبچی نامحسوس اما رافائل گروسی مدیرکل آژانس است که عملاً در میدان آمریکاییها بازی میکند و بازی خوشخدمتی به اروپاییها را هم زیر جلدی حفظ کرده.
او بارها تأکید کرده که توافق بدون آژانس ممکن نیست و مدام به موضوع مذاکرات سرک میکشد تا آنجا که بدون دعوت در دور دوم مذاکرات خود را به رم رساند، اما نتوانست به محل مذاکرات برود و پس از دور سوم هم وقتی وزیر خارجه فرانسه داشت تهدید به فعال کردن مکانیسم ماشه میکرد گروسی کنار او ایستاده بود و بعد از آن هم با مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در مرود مذاکرات ایران و آمریکا تماس گرفت.
ظاهراً گروسی میداند که ابزار گزارشهای فصلی را در اختیار دارد که تروئیکای اروپایی به بهانه آن میتواند زیر همهچیز بزند و از این طریق میخواهد برای خود و جایگاهش وجهه و اعتبار دستوپا کند.
عباس عراقچی وزیر خارجه کشورمان اما تأکید دارد که آژانس بخشی از توافق و روند آن نیست و تنها در صورت حصول آن، نقش ناظر فنی را خواهد داشت. او روز جمعه هم در این خصوص با گروسی تلفنی گفتگو کرد.
در این شرایط میتوان گفت مسیر مذاکرات ایران و آمریکا در مقطع حساس و شکنندهای قرارگرفته و روز یکشنبه مشخص خواهد شد که آیا آمریکاییها محتوا و خواستههای جدیدی را روی میز خواهند گذاشت یا نه و تأثیر آن بر ادامه مذاکرات و امکان تداوم آنچه خواهد بود، تازه آن زمان باید فکری برای مدیریت اروپاییها و ماشه زیر انگشتشان کرد.
نظر شما