قدس؛ آنچه در این میان و درباره خبر یاد شده حائز اهمیت است، اهداف و نیات طرف قطری از این هدیه سخاوتمندانه است. فارغ از توجیه همیشگی حکام عرب حاشیه خلیجفارس و مرتبط دانستن هدیههای اینچنینی به سنت بخشندگی و میهماننوازی بادیهنشینان مدرن، میتوان فهرستی از امیال و انگیزههای متعدد برای حاکمان قطری در این زمینه برشمرد؛ قطر با مساحتی بسیار اندک و البته منحصر بهفردترین موقعیت جغرافیایی، منابع بیبدیل نفت و گاز و البته جمعیتی اندک، سالهاست با انباشتگی ثروت در «حکومتی مطلقه» و «امارتی خانوادگی» روبهرو است، از این رو و بهواسطه امکاناتی که این ثروت افسانهای به ارمغان آورده است، در حال ارتقای جایگاه ژئوپلیتیکی خود در مناسبات منطقهای و حتی فرامنطقهای است.
امکاناتی از قبیل رسانههای تأثیرگذار در مقیاس جهانی و احزاب حاکم و تأثیرگذار همپیمان در کشورهای مهم منطقه مانند ترکیه، افغانستان، پاکستان و... قطریها را به این ادراک رسانده که میتوانند نقشی فراتر از آنچه جغرافیای محدودشان به آنها دیکته میکند، به عهده گیرند.
نمونههای بسیاری از نقشآفرینی یا تلاش برای ایفای نقش در بازی بزرگترها را میتوان در مواردی مانند روی کار آمدن محمد مرسی در مصر، جنگ داخلی فرسایشی سوریه و چیرگی تحریرالشام بر این کشور، حمایتهای مستمر از طالبان و حاکم شدن این جنبش بر افغانستان تا میزبانی طولانی مدت از دفتر سیاسی جنبش حماس مشاهده کرد. همه اینها در کنار تجربه سخت رویارویی با «برادر بزرگتر سعودی» و انزوای سخت در نیمه جنوبی خلیجفارس، قطر را به این نتیجه رسانده که برای بقا به چیزی فراتر از دست حمایت اتحادیه عربی یا شورای همکاری کشورهای خلیجفارس نیاز دارد و از این رو است که حفظ تعادل با جمهوری اسلامی ایران در عین تعارض و تضاد منافع فراوان در بسیاری از موارد جاری در منطقه، ارتباطات گسترده تجاری با جمهوری خلق چین و یا تلاش برای جلب رضایت ساکن خودشیفته کاخسفید با اهدای هواپیمای کادوپیچ شده را به انفعال و انتظار نتایج دیدارها در جده و ریاض ترجیح داده است.
نظر شما