به این معنا که اگر فرد از معنای حقیقی زیارت آگاه باشد و جایگاه امام را شناخته و متناسب با ظرفیت وجودی خود درک کند، میتواند با وجود موانع ساختاری و اجتماعی یک زیارت حقیقی را رقم بزند و این زیارت فرارفتن از ساختارهای محدودکننده زیارت و به نوبه خود کنش فعالانهای است در راستای اصلاح موانع زیارت حقیقی. نکته مهم ماجرا، شیوه تربیتی این مدل زیارت است. این مدل نه با سوغات و برنامههای فرهنگی و دینی مرسوم که عموماً توجه زائر را به بیرون منعطف میکند، بلکه با توجه به درون و جایگاه فرد در مقابل امام سعی در تنظیم رابطه صحیح زیارتی دارد. نتیجه این مدل، کنشگری درونی، غیرتقلیدی، ماندگار و مولد است؛ چراکه از درون شروع میشود. اساساً هیچ گونه تغییری در انسان از بیرون آغاز نمیشود، مگر آنکه پیشتر در درون، بستر پذیرش و تحول شکل گرفته باشد. سخنان بزرگان دین (حضرت امام، آیتالله بهجت و رهبر معظم انقلاب) درباره اهمیت خودسازی و کار تشکیلاتی نیز مهر تأییدی بر این مدل تربیتی بوده که مبتنی بر خودآگاهی، معرفت درونی و تحول بنیادین است.
در اندیشه تربیتی استاد صفایی حائری نیز رفتار انسان برخاسته از نوع نگاه او به هستی، انسان، خدا و مسیر زندگی است. او معتقد بود تربیت صحیح تنها زمانی رخ میدهد که فرد، بااختیار و آگاهی از درون به درک قواعد کلان هستی برسد و سپس بر مبنای آن تصمیم بگیرد و عمل کند. این نوع رفتار، درونی شده و ماندگار است. بر اساس نگاه استاد صفایی، آموزشهای مقطعی و بدون توجه به پرسشهای بنیادین و قواعد کلان انسانی نمیتواند موجب تربیتی عمیق و پایدار شود. چنین آموزشهایی اگرچه ممکن است ظاهر رفتار را تغییر دهد، اما چون ریشه در درون و معرفت شخصی ندارد، زودگذر، مقطعی و قابل بازگشت خواهد بود.
برخی گمان میبرند کار فرهنگی و اجتماعی را میتوان بر خودسازی مقدم دانست و معتقدند خودسازی فرد در بستر اجتماع شکل میگیرد و لازم نیست ساختار مخصوصی علاوه بر ساختارهای موجود برای تربیت توحیدی طراحی کرد. اما تجربه تاریخی نشان داده این مدل برای تربیت انسان توحیدی چندان موفق نبوده است؛ چراکه ساختارهای اجتماعی معیوب به سادگی میتوانند تربیت را از مسیر اصیل خود خارج کنند. به تعبیر دیگر، نمیتوان انتظار داشت جامعهای با ساختارهای ناسالم، انسانهایی سالم و موحد تربیت کند.
تجربه زیارت حقیقی نیز تابعی از تربیت اصیل دینی است. زیارت نه یک امر متمایز از منظومه مفاهیم دینی بلکه ابزار و مسیر مقدسی است برای دستیابی به عنصر پاک و مقدسی به نام فطرت پاک الهی انسان، بنابراین برای رسیدن به کنش زیارت عمیق و درونی، چارهای جز تمرکز بر تربیت توحیدی، درونی و مبتنی بر قواعد کلان زائر وجود ندارد. گرچه خود این مدل تربیت نیازمند ساختارسازی و اصلاح ساختارهای همسنخ است. در این میان برخی معتقدند این مسیر برگشت به فطرت الهی با اتصال بنده به خالق و بدون مسیر امام و زیارت هم قابل تصور و پیمودن است. منطق درون دینی و عرفانی اما این امر را غیرممکن می داند؛ تنها مسیر عبودیت حقیقی و نیل به حقیقت هستی امام و حجت بالغه الهی است. در روایتها حتی خداشناسی کسی که به این مسیر باور نداشته باشد مورد اشکال است.
۱۱ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۳
کد خبر: ۱۰۷۱۳۸۸
در شماره قبل گفته شد با اینکه ساختارهای موجود در محیط زیارت (مانند معماری، اقتصاد زیارت، فرهنگ میزبانی و...) به زیارت آسیب میزند، عاملیت فرد و آگاهی او از فلسفه و هدف زیارت میتواند نقش جبرشکن ایفا کند.
زمان مطالعه: ۲ دقیقه
نظر شما