به گزارش قدس آنلاین، پنهان کردن رنجها و زجرها برای گذر از مرزهای جاودانگی کاری بود که از عهده آشیانهبان دنیادیده برمیآمد. همو که در ساعات طربناک با چشمانی نمناک به ماه نگاه کرد و تابناک، مرتع سبز را نوازش کرد. در میان هلهلهها عشق آبیها اعترافات حسین حسینی به خواندن میارزد.
*تبریک. وقتی جام را بالای سر بردی چه حالی داشتی؟
-برای چند لحظه، گذشتهام را به خاطر آوردم و به راهی که از ارسنجان تا اینجا پیمودم فکر کردم. فوتبال یک جام به من بدهکار بود و با این قهرمانی بدهکاریاش را صاف کرد.
*در صعبترین روزهای یک فصل جهنمی، به چنین پایانی در لانگ شات فکر میکردی؟
-فصل کابوسواری بود و بارها ناامید و مستأصل شدیم؛ اما همیشه در اوج خاموشی، روزنهای روشن گشوده میشود و این حکمت خداست. قسم خورده بودم اگر استقلال در فینال شکست بخورد، ساکم را بردارم و برای همیشه بروم.
*جدایی از عشق قدیمی؟
-اگر میدانستید چه بر من گذشت این سؤال را نمیپرسیدید. آدم اجیر کرده بودند تا در فضای مجازی و روی سکوها علیه من شعار بدهند و مأموریتی جز نابود کردن من نداشتند. با پیجها و اشخاص خودشان، حاشیهسازی کردند تا هر طور شده حسین حسینی را بزنند. من البته صبر ایوب داشتم و به خاطر استقلال سکوت کردم .
*حالا که آژیر سفید به گوشها رسیده، به ماندن میاندیشی؟
-من جوانیام را برای استقلال گذاشتم و هرگز برای باشگاه شرط نگذاشتم. تأکید میکنم اگر به ملوان میباختیم استقلال را به مقصد دیگری ترک میکردم. حالا اما قصد دارم بمانم تا همچنان برای شادی هواداران واقعی استقلال بجنگم.
*راستی برای حضور در ضیافت پنالتیها آماده شده بودی؟
-بله، تمرکز کافی داشتم و به خودم گفتم باید پنالتیها را مهار کنی تا شعف را برای ۴۰ میلیون سینهچاک به ارمغان بیاوری. شک نکنید اگر کار به پنالتی میکشید، یک تنه مقابل ملوان میایستادم و ورزشگاه را منفجر میکردم.
*و بهترین بازیکن فینال از نگاه حسین حسینی؟
-بچهها همه عالی بودند و از جانشان مایه گذاشتند. البته امضای روزبه و اندونگ زیر برگه قهرمانی تماشایی بود.
نظر شما