در میان خاطرات فتوت و مردانگی غلامرضا تختی، داستان بخشندگی او نسبت به دزد خودرو خود کمتر نقل شده است. فرامرز تختی، برادرزاده جهانپهلوان در گفت و گو با خبرنگار همشهری گفته است: «عمویم در همان سالی که من به دنیا آمدم، از دنیا رفت، اما پدرم همیشه از خصلتهای نیک او برایم تعریف میکرد. او میگفت عمو هفتهای یکبار در سالن کشتی در پارکشهر، پس از پایان تمرین، با مبتدیها کشتی میگرفت.»
او ادامه داد: «یک روز، سارقی قصد داشت جک و زاپاس ماشین عمو را بدزدد. دو پاسبان او را هنگام انجام این کار دیدند، گرفتند و شروع به کتک زدنش کردند. تختی که صحنه را دید، به آنها گفت: "چرا اینگونه با او رفتار میکنید؟ من خودم چون سوئیچ همراهم نبود، از او خواستم قفل ماشین را باز کند و جک و زاپاس را به برادرم بدهد! "»
فرامرز تختی گفت: «پس از آنکه پاسبانها رفتند، عمو همان جک و زاپاس را به سارق بخشید و مقداری پول هم به او داد؛ با این کار، هم آبرویش را خرید و هم او را از دست پلیس نجات داد. بعدها، همان مرد تبدیل به یکی از بزرگترین تجار لاستیک در ایران شد.»
نظر شما