در این بخش، به مرحله چهارم: ولایت امر وارد میشویم؛ مرحلهای که در آن مفهوم «ولیّ الامر» در رأس قرار میگیرد؛ کسی که مسئولیت هدایت کاروان بشری را بر عهده دارد، تا آن را به سوی رشد، رفعت، و مهدویت سوق دهد.
«مهدی» نام خاص امام حجت عجل الله فرجه نیست، بلکه عنوانی است که به آخرین انسان آسمانی و معصوم داده شده، زیرا اوست که این دستاورد عظیم را محقق خواهد ساخت. اوست هدایتکنندهی همهی خلایق به سوی کمال و عروج.
خداوند در قرآن به این حقیقت اشاره کرده است: «إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرٌ وَلِکُلِّ قَوْمٍ هَادٍ» (رعد: 7) و امام هادی (علیهالسلام) نیز در زیارت جامعه کبیره، مفهوم هدایت را با چنین عباراتی روشن میسازد: «السلام علی الأئمة الدعاة، والقادة الهداة، والسادة الولاة، والزادة الحماة، وأهل الذکر، وأولی الأمر...»
اولیالامر، همان کسانیاند که امر خدا را بر دوش میکشند و مسئولیت عظیمی بر عهده دارند، زیرا وارث تمام پیامبراناند و جایگاهشان حتی برتر از اولیای پیشین است. آنها همان «عالون» هستند که پیش از خلقت آدم خلق شدهاند؛ چنانکه در قرآن آمده:
«یا إِبْلِیسُ مَا مَنَعَکَ أَن تَسْجُدَ لِمَا خَلَقْتُ بِیَدَیَّ أَسْتَکْبَرْتَ أَمْ کُنتَ مِنَ الْعَالِینَ» (ص: 75)
در روایات – حتی از منابع اهل سنت – آمده است که وقتی رسول خدا از «عالین» سؤال شد، فرمود:
«أنا وأهل بیتی»
این مرحله از ولایت امر، در روز غدیر آغاز شد؛ روزی که پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله رسماً علی علیهالسلام را به عنوان هدایتگر پس از خود معرفی کرد.
آیه شریفه:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنکُمْ...»
بهوضوح اشاره دارد که امر، امری الهی و نصبشده است. اگر در چیزی اختلاف داشتید، فرمود:
«فَرُدُّوهُ إِلَی اللَّهِ وَالرَّسُولِ» – نه به اولیالامر، چون اولیالامر منصوب از جانب خدا هستند.
در احادیث بسیار آمده است که «المنذر» رسول خداست و «الهادی» امیرالمؤمنین علیهالسلام.
همچنین در دعای ندبه میخوانیم:
«فلمّا انقضت أیامه، أقام ولیه، علی بن أبی طالب، صلواتک علیهما، هادیاً، إذ کان هو المنذر، ولکلّ قوم هاد»
و این همان لحظهای است که پیامبر فرمود:
«من کنت مولاه، فهذا علیٌّ مولاه»
و در واقع، بیعت در غدیر، تداوم بیعت ازلی در عالم ذر بود – همانگونه که آیهی «ألست بربّکم» اشاره دارد. در غدیر، این یادآوری محقق شد.
اما این بیعت، در یک سطح نبود؛ برخی علی را صرفاً به عنوان «دوست» یا «برادر» پیامبر شناختند، برخی دیگر او را خلیفه اجتماعی – سیاسی، و برخی او را امام و ولیّ امر از سوی خدا دانستند. درحالیکه مقصود پیامبر، بیعت با علی (ع) به عنوان ولی امر و امام انس و جن بود؛ کسی که خلایق را به سوی کمال و به قرب الهی هدایت میکند.
غدیر، افتتاح رسمی پروژهی ولایت امر بود، گرچه بهرهبرداری از آن، به آینده واگذار شد. مثل افتتاح کارخانهای بزرگ که بهرهبرداریاش در زمان معیّنی انجام میشود. پیامبر این پروژه را با این نیت آغاز کرد که علی، ولیّ امر باشد، و در آینده، امر را به صاحبالامر (عج) بسپارد.
نتیجه آن است که در غدیر خم، دستاورد عظیمی محقق شد: دین کامل شد، نعمت تمام گردید. اما «دین» همانند بنایی است که اسکلت آن کامل شده؛ زینتها، تجهیزات، و حیات واقعیاش به ظهور کامل آن بستگی دارد.
خداوند در سوره «صف» میفرماید: «یُرِیدُونَ لِیُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَاللَّهُ مُتِمُّ نُورِهِ...»
یعنی، دین در پرتو وجود معصوم و ولیّ امر حقیقی، به ظهور میرسد؛ نه با دخالت ظالمان و منحرفان.
و در آیه دیگر: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا... لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِی الْأَرْضِ...» و اگر دلت آرام نمیگیرد، به خطبهی غدیر بنگر؛ آنجا پیامبر اکرم، روز غدیر را با روز قیام قائم (عج) گره میزند.
«فأمرت أن آخذ البیع منکم والصفخ لکم... فی علی أمیر المؤمنین، والأئمة من بعده، الذین هم منی، ومنهم المهدی إلی یوم القیامة.»
اما مرحله نهایی؛ مرحله پنجم همان انتظار ظهور امر خداست.
یعنی ابتدا انتظار فرج، سپس انتظار انباء (خبر دادن انبیاء)، بعد تحقق امر، سپس انتظار ولیّ امر و نهایتاً انتظار ظهور کامل امر خدا و زوال ظلم. این همان است که آیهی قرآن میگوید: «وما أُمِروا إلا لیعبدوا الله مخلصین له الدین حنفاء...»
و در روایات آمده است که: «هذا هو دین القائم» – یعنی دین ناب، بدون شرک و خلل.
پس انتظار ما در این زمان غیبت؛ انتظار ظهور صاحب امر است، امام مهدی عجلاللهفرجه. نه فقط انسانها، بلکه همهی موجودات، تحت ولایت او خواهند بود. بیعت با او، یعنی تعهد به حرکت در مسیر تکامل و عبودیت خالص.
نظر شما